ساعاتی بیش به پایان سال ۱۴۰۰ خورشیدی باقی نمانده است. آیا در جهانی که شاهد جنگها و درگیریهای خونین هستیم، میتوان امید داشت که سال ۱۴۰۱ صلح به ارمغان بیاورد؟ این امید را باید زنده نگهداشت، اگرچه واقعیتها بیانگر حقیقت دیگری هستند.
درست است که نشانههای پایان جنگ در اوکراین دیده میشود ولی بسیار کمرنگ است. از پایان جنگ در سوریه بعد از بیش از یک دهه هنوز خبری نیست و بعید به نظر میرسد که رژیم بشار اسد و حامیانش درایران و روسیه در ماههای آینده اقداماتی قابل توجه در این راستا انجام دهند. جنگ در یمن نیز همچنان ادامه دارد، اگرچه دعوت پادشاهی سعودی از حوثیهای تحت حمایت جمهوری اسلامی را برای آغاز گفتگوهایی که شاید نقطه پایان بر درگیریها بگذارد، میتوان به فال نیک گرفت. در سرزمینهای فلسطینینشین هم ما در حالی که شاهد از سر گرفتن گفتگوهای حکومت خودگردان فلسطین (حاکم بر کناره باختری رود اردن) با اسرائیل هستیم، حماس (که در نوار غزه حکومت میکند) با حمایت جمهوری اسلامی و حزبالله لبنان خود را آماده درگیریهای جدید میکند. در قاره سیاه هم درگیریها داخلی و خارجی، مانند جنگ میان «جبهه آزادیبخش تیگرای» و دولت اتیوپی همچنان ادامه دارد.
ترس از جنگ در اروپا
اروپایی که فکر میکرد با پایان جنگ جهانی دوم سایه جنگ از این قاره دور شده است، از سال گذشته میلادی بودجه نظامی خود را افزایش داده و با حمله روسیه به اوکراین این روند بدون شک سرعت بیشتری خواهد گرفت. دولت ائتلافی آلمان که حزب سوسیال دمکرات، سبزها و لیبرال دمکراتها را در بر میگیرد، پس از حمله روسیه به اوکراین در اقدامی غیرمنتظره پذیرفت بودجه نظامی خود را بطور قابل ملاحظهای افزایش داده و از جمله ۲۵ فروند جنگنده اف۴۵ به آمریکا سفارش بدهد. در آخرین گزارش سالیانه SIPRI (انستیتوی پژوهشهای صلح) اشاره شده است که تا قبل از حمله روسیه به اوکراین و در سال ۲۰۲۱ میلادی در مقایسه با سالهای قبل واردات تسلیحات به کشورهای اروپایی ۱۹ درصد افزایش داشته است. با آغاز این جنگ به احتمال زیاد ما شاهد افزایش بیشتر هزینههای نظامی در این قاره خواهیم بود، که به روشنی حکایت از نگرانی شدید این کشورها در ارتباط با پایداری صلح دارد.
جمهوری اسلامی نیز با پرتاب ۱۲ موشک به خاک عراق تلاش کرده تنشها در منطقه را در آخرین روزهای سال خورشیدی شعلهور سازد. هدف این موشکهای بالستیک که برخلاف ادعاهای جمهوری اسلامی به هیچ هدف نظامی و یا امنیتی اصابت نکردند، و احتمالا قرار هم نبود اصابت کنند، و به خانه یک بازرگان ثروتمند کرد عراقی که در زمینه نفت فعال است و دفتر تلویزیون «کردستان ۲۴» خساراتی وارد کردند، چه بود؟ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مسئولیت این حملات موشکی از خاک ایران به عراق را پذیرفته، ادعا میکند یک مرکز اسرائیلی را هدف قرار داده است. اسرائیل اگر هم مراکز عملیاتی در خاک اقلیم کردستان داشته باشد، بدون شک آنها را در یک ساختمان علنی و در برابر چشم همه متمرکز نخواهد کرد که به سادگی شناسایی شده و مورد حمله قرار گیرند. به نظر میرسد هدف جمهوری اسلامی از پرتاب این موشکها که به گفته برخی منابع آمریکایی هرکدام یک میلیون دلار خرج برداشتهاند، ارسال چند پیام بود.
پیامهای موشکی جمهوری اسلامی
پیام موشکهای بالستیک «فتح» برای آمریکا یکی این بود که ما از امکان ضربه وارد کردن به پایگاههای شما و منافعتان در منطقه برخورداریم. البته مانند پرتاب موشک به پایگاه «عینالاسد» در عراق، در پاسخ به حمله پهپادی آمریکا که منجر به کشته شدن قاسم سلیمانی شد، اینبار نیز این حمله به نوعی طراحی شده بود که هیچ آمریکایی صدمه نبیند تا پنتاگون واکنشی از خود نشان ندهد.
ائتلافی که قرار است در تشکیل دولت آینده عراق نقشی اساسی ایفا کند نیز مخاطب دیگر پیام موشکهای «فتح» بود. ابتکار تشکیل این دولت در دست مقتدی صدر روحانی شیعهایست که حساب خود را فعلا از تهران جدا کرده است. دولت آینده قرار است با رای نمایندگان این تشکل شیعی، نمایندگان احزاب سنی و کردهای حزب دمکرات اقلیم کردستان انتخاب شود، و دیگر نشکلهای شیعی که زیر نفوذ جمهوری اسلامی قرار دارند، برای اولین بار پس از نخستین انتخابات پارلمانی عراق در سال ۲۰۰۴ میلادی، در آن حضور نخواهند داشت. سفرهای متعدد اسماعیل قاآنی جانشین سلیمانی و فرمانده کنونی «سپاه قدس» و دیگر مقامات جمهوری اسلامی به بغداد، اربیل و نجف برای تاثیرگذاری بر روند تشکیل دولت و حضور گروههای شیعی وفادار به تهران، تا کنون نتیجهای نداده است. جمهوری اسلامی با پرتاب موشک به اربیل، که یک رسانه نزدیک به حزب دمکرات کردستان عراق و یک تاجر نزدیک به این حزب را هدف قرار دادند، هشدار داده که میتواند هر لحظه و نه تنها با نیروهای نیابتیاش بلکه مستقیما نیز جنگی را علیه عراقی که دیگر کنترلی بر آن نداشته باشد، آغاز کند. بیهوده نیست که در روزهای گذشته رمضان شریف در گفتگو با شبکه المسیره، وابسته به شورشیان حوثی مورد حمایت جمهوری اسلامی در یمن، با تأکید بر هشدار مکرر تهران به مقامات کردستان عراق درباره «چند مقر موساد» در این منطقه گفت که «اگر عراق برای برچیدن این پایگاهها کاری نکند، ایران دوباره حمله خواهد کرد.»
عراق تنها بازنده موشکپرانی جمهوری اسلامی
ست فرانتزمن تحلیلگر روزنامه اسرائیلی «اورشلیم پست» مینویسد تهران در این حملات همه چیزی به دست آورد غیر از عراقی که سهماش از این حمله موشکی جمهوری اسلامی صدماتی به بیش از دویست محل مسکونی بود. این تحلیلگر اسرائیلی در ادامه میافزاید آمریکا میتواند مدعی شود که جمهوری اسلامی جرات حمله به مراکزش و کشتن شهروندانش را ندارد؛ اسرائیل هم میتواند بدون دغدغه خاطر به حملاتش علیه نیروی قدس و گروههای نیابتی رژیم ایران ادامه دهد بدون اینکه بهائی بپردازد چون جمهوری اسلامی در موقعیت پاسخگویی قرار ندارد، و بالاخره جمهوری اسلامی هم میتواند ادعا کند که به کشته شدن نظامیانش در سوریه، با ادعای غیرواقعی موشکپرانی به «مراکز موساد»، واکنش نشان داده است.
در روزهای آخر سال ۱۴۰۰ بازهم پرونده هستهای و مذاکرات وین در صدر اخبار قرار گرفتند، اگرچه هنوز مشخص نیست آیا توافقی، چنانکه طرفین مذاکره مرتب ادعا میکنند در مراحل نهائی قرار دارد، ممکن خواهد بود و اگر چنین است در چه زمانی و با کدام محتوا به دست خواهد آمد؟ روسیه که تلاش داشت از مذاکرات وین در زمانی که با تحریمهای سختی پس از حمله به اوکراین روبرو شده، به نفع خود استفاده کند، مجبور شد شد عقبنشینی کند. سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه که گفته بود روابط اقتصادی و نظامیاش با جمهوری اسلامی باید از تحریمهای بینالمللی معاف شوند، در نهایت این تقاضا را به ادامه روابط با تهران در چاچوب برجام کاهش داد. جمهوری اسلامی ولی گویا موفق شده، البته برپایه برخی حدس و گمانهای رسانهای، آمریکا را متقاعد سازد که نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را از فهرست سازمانهای تروریستی خود حذف کند. البته، باز هم بر پایه همین گمانهزنیها، آمریکا گویا قصد دارد نیروی قدس را در این فهرست نگهدارد، در حالی که جمهوری اسلامی معتقد است که این نیرو زیرمجموعهای از سپاه است و باید از فهرست تروریسم خارج شود.
نگرانی جدید هستهای
در این میان گزارش محرمانه اخیر آژانس بینالمللی اتمی در مورد گسترش فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی نیز به نگرانیهای جدیدی دامن زده است. خبرگزاری رویترز با استناد به یک گزارش محرمانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی نوشته است که جمهوری اسلامی بخشی از اورانیوم ۶۰ درصدی خود را به شکلی درآورده که به راحتی قابل رقیقسازی، بازیابی و انتقال به خارج از این کشور نیست. البته با توجه به عقبنشینیهای پی در پی دولت جو بایدن بعید به نظر میآید که این گزارش آٰژانس بینالمللی انرژی اتمی بتواند مذاکرات غیرمستقیم، یا به گفته برخی، مستقیم و محرمانه، بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده برای دستیابی به توافق را متوقف سازد، ولی بدون شک روند گفتگوها را طولانیتر خواهد ساخت و چانهزنیها ادامه خواهد یافت. در همین رابطه آمریکا، فرانسه، بریتانیا و آلمان که طرف مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی هستند، در بیانیه مشترکی از مقامات تهران میخواهند «از هرگونه تشدید تنشهای جدید خودداری کند» و «فورا تمام فعالیتهای مربوط به تبدیل اورانیوم بسیار غنیشده (۶۰ درصدی) را که پیامدهای عملی برای بازگشت به محدودیتهای برجام خواهد داشت، متوقف کند.» البته از ابن بیانیهها در ۱۱ ماه گذشته زیاد منتشر شده که هرگز تاثیری بر مذاکرات نداشتهاند.
در چنین شرایطی، باز هم جز صبر و امید چارهای نیست تا دریافت آیا سال نو خورشیدی در هفتهها و ماههای آینده با صلح همراه خواهد بود یا شعلههای جنگ فراتر از مناطق درگیری خواهد رفت.
احمد رأفت