فرامرز نوروزی – هفته گذشته ولادیمیر پوتین ناامید ،زخمی، سرخورده و خشمگین بار دیگر در تلویزیون دولتی ظاهر شد. از سخنان او آشکار است که جنگ در اوکراین مطابق میل وی پیش نمی‌رود و روس‌ها یکپارچه آنگونه که کرملین می‌خواهد وانمود کند، در پشت تهاجم متحد نیستند.
عبارات «دشمن خلق» و «ستون پنجم دشمن» دوباره در گنجینه‌ی لغات پوتین به کار می‌رود. استفاده از این کلمات آخرین بار در ارتباط با لشکرکشی او در سال ۲۰۱۴ بود، زمانی که کریمه ضمیمه روسیه شد و نیروهای ویژه این کشور جنگ داخلی در دونباس به راه انداختند.
اکنون شرایط بسیار جدی‌تر است: روسیه یک جنگ تمام‌عیار خونین و نابرابر در هر مقیاسی که تصور کنید در اوکراین به راه انداخته و عمدتاً اهداف غیرنظامی مانند مدارس، بیمارستان‌ها و ساختمان‌های مسکونی و حتا مهدکودک‌ها را هدف قرار می‌دهد. هزاران نفر کشته شده‌اند. میلیون‌ها نفر مجبور به فرار شده‌اند. بسیاری از شهرها- مانند ماریوپول- به ویرانه تبدیل می‌شوند.
همزمان پیشروی نظامی روسیه به دلیل مقاومت شدید اوکراین و از بین رفتن روحیه سربازان روسیه و تلفات هنگفت متوقف شده و به همین دلیل وحشیانه دست به بمباران شهرها می‌زند.
پوتین در سخنانش از جنگ خود دفاع و بار دیگر تاکید کرد نبرد «بر اساس نقشه پیش می‌رود!» وی جنگ را کاملاً موجه دانست زیرا روسیه چاره‌ای جز انجام «عملیات ویژه» نداشت! او تحریم‌های غرب را- که هنوز بطور کامل نتیجه نداده است- یک «جنگ برق‌آسا» خواند که مشکلاتی به بار می‌آورد اما روسیه برای حل مشکلات بسیج خواهد شد.
اما نکته اصلی سخنرانی رئیس جمهور تقریبا مادام‌العمر روسیه چیز دیگری بود: حمله‌ای غیرعادی و توهین‌آمیز به روس‌هایی که جنگ را به پرسش می‌کشند.
او گفت: «هر ملتی، به‌ویژه مردم روسیه، همیشه می‌توانند وطن‌پرست واقعی را از تفاله‌ها و خائنان تشخیص دهند و آنها را مانند مگسی که اتفاقی به دهان آنها پرواز کرده، تف کند!»
وی افزود که «غرب متحدا» از طریق «ستون پنجم» و «دشمنان خلق» سعی در تجزیه روسیه و ایجاد تقابل در جامعه دارد. هدف آنها یکی است: نابود کردن روسیه!
این خائنان به گفته‌ی پوتین، کسانی هستند که «اینجا پول خود را به دست می‌آورند، اما در آنجا زندگی می‌کنند.»
به گفته‌ی وی، «آنها به نظر خودشان به یک طبقه بالاتر و یک نژاد والا تعلق دارند. چنین افرادی حاضرند مادر خود را بفروشند فقط برای اینکه اجازه داشته باشند در اتاق‌های این خانه در طبقه بالاتر بنشینند و حالا از آنها برای نابودی ملت ما استفاده می‌شود.» اشاره‌ی وی به برخی الیگارش‌ها و مولتی میلیاردرهای روسیه است که خود و یا اعضای خانواده‌های آنها مخالفت خود را با حمله نظامی به اوکراین ابراز کرده‌اند.
این سخنان تلخ نیشدار از یکسو بیانگر حقارت‌های ولادیمیر پوتین است و از سوی دیگر علیه همه کسانی که پس از آغاز جنگ از روسیه گریخته‌اند و همه آنهایی که در کشور مخالف جنگ هستند یک هشدار و تهدید جدی به شمار می‌رود. هزاران نفری که در شهرهای مختلف روسیه به تظاهرات علیه جنگ پرداخته و دستگیر شده‌اند، مردم عادی هستند و نه کسانی که به «طبقه بالا» تعلق دارند و در غرب زندگی می‌کنند.
از سوی دیگر، سخنان پوتین را می‌توان هشداری علیه مدیران ارشد نیز دانست تا هرگز جرات فکر کردن به کودتایی علیه کاخ سرخ پوتین نداشته باشند. مدت‌هاست که اطلاعاتی در مورد شکاف در سرویس‌های امنیتی و ارتش و همچنین پاکسازی آنها به بیرون درز کرده است.
بی‌گمان نگرشی منفی در میان افسران روسیه برای شروع جنگ علیه «مردم برادر» اسلاو وجود دارد به ویژه پس از شکست‌های بزرگ که در میدان جنگ دیده می‌شود.
با توجه به این واقعیت که هم رئیس جمهور سابق دیمیتری مدودف و هم ناسیونالیست تندرویی چون ولادیمیر ژیرینوفسکی خواهان برقراری مجازات اعدام برای خائنان هستند، به نظر می‌رسد روزگار شومی در انتظار مخالفان جنگ پوتین است.
دوران جدید و بسیار خطرناکی برای مردم روسیه در راه است: یک نظام اقتدارگرا از طریق برپایی دولت- پلیس سرکوبگر کنونی، به سوی یک دیکتاتوری تمامیت‌خواه تمام‌عیار حرکت می‌کند.
انتخاب واژگانی که مستقیم از آلمان نازی و رژیم هیتلری و اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی استالین کپی شده، به روشنی نشان می‌دهد که پوتین به دنبال ایجاد چه نوع جامعه‌ای برای روس‌هاست.
