نشست بیسابقهای که ۲۷ و ۲۸ مارس ۲۰۲۲ در صحرای النقب واقع در جنوب اسرائیل برگزار شد، بدون شک اهمیت بسیار دارد. در این نشست وزرای خارجه چهار کشور عربی که موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناختهاند (مصر، مراکش، امارات متحده عربی و بحرین) در کنار اسرائیل و ایالات متحده آمریکا دو روز به بررسی مسائل مختلف منطقه از جمله مذاکرات وین برای احیای برجام، ماجراجوییهای جمهوری اسلامی در خاورمیانه، سیاستهای تسلیحاتی تهران و همچنین مناقشه اسرائیل و فلسطین پرداختند.
نشست النقب در کیبوتصی برگزار شد که داوید بنگوریون از مهمترین بنیانگذاران اسرائیل و اولین نخستوزیر این کشور سالهای آخر عمر خود را پس از کنارهگیری از سیاست در آنجا گذرانده و در همانجا نیز به خاک سپرده شده است. کیبوتص (نوعی دهکده اشتراکی) «سده بوکر» به نوعی نماد اعلام موجودیت اسرائیل به حساب میآید و برگزاری این نشست با کشورهای عربی در این محل تاکیدی بر پذیرفتن موجودیت این کشور است.
جمهوری اسلامی در مرکز گفتگوهای النقب
اگرچه پروندههای مهمی در این نشست روی میز قرار داشت، ولی توافق عملیاتی محسوسی در این نشست به دست نیامد. در حقیقت هر کشور با پرونده خود به صحرای النقب رفته بود. برای دو کشوری که از حوزه جنوبی خلیج فارس به «سده بوکر» رفته بودند، دو مسئله در اولویت قرار داشت: خطری که سیاستهای کنونی جمهوری اسلامی برای کشورهای این منطقه دارد، و سیاستهای آمریکا در این رابطه. برای این کشورها سیاستهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی و خروج احتمالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست گروههای تروریستی آمریکا در اولویت قرار داشت. برای مصر و تا حدی مراکش، یافتن راه حلی برای پرونده سنگین مناقشه بین اسرائیل و فلسطین و عواقب اقتصادی ناشی از جنگ اوکراین که شمال آفریقا را در خطر کمبود گندم و غلات قرار داده، حائز اهمیت بود. برای اسرائیل برنامه هستهای جمهوری اسلامی، برنامههای موشکی و پهپادی این کشور و کل مذاکرات جاری در وین در صدر اولویتها قرار داشت. آمریکا نیز در نشست النقب دو هدف را دنبال می کرد: اقناع کشورهای حاضر، به ویژه اسرائیل، نسبت به این موضوع که دستیابی به توافق با جمهوری اسلامی بهتر از شکست مذاکرات وین است و خطر اتمی شدن نظام حاکم بر تهران را کاهش میدهد؛ و البته ترمیم روابط ایالات متحده با کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس که در ماههای اخیر به پایینترین سطح در یک دهه اخیر رسیده است.
معماری خاورمیانه آینده
روی میز قرار گرفتن پروندههای مختلف، و برگزاری چنین نشستی برای اولین بار، اگرچه به گفته یائیر لاپید، میزبان این نشست، قرار است در آینده به صورت سالیانه و با دعوت کشورهای دیگر برگزار شود، بدون شک دلیل اصلی اتخاذ تصمیمهای مشترک و عدم صدور بیانیه پایانی است. وزیر خارجه اسرائیل معتقد است که در النقب یک «معماری جدید منطقهای مبنی بر پیشرفت، فناوری، تساهل مذهبی، امنیت و همکاری اطلاعاتی» پایهگذاری شده است. در این نشست شرکت کنندگان موافقت کردند که کارگروههایی در رابطه با مقابله با تروریسم، بحران آب و امنیت غذایی، آموزش عالی، سلامت و جهانگردی تشکیل شود. مسئلهای که از مدتها پیش به آن اشاره میشود، یعنی تشکیل یک پیمان نظامی و ساختاری، فعلا به دلایل متعدد در دستور کار قرار نخواهد گرفت و همکاریها در این زمینه دوطرفه و عمدتا بین اسرائیل و دو امیرنشین خلیج فارس خواهد بود.
حواشی نشست النقب
نباید از نظر دور داشت که قبل و بعد از نشست النقب، دیدارهای بسیار مهم دیگری نیز صورت گرفتند که حائز اهمیت کمتری نیستند و حکایت از آغاز دوران جدیدی در خاورمیانه دارند. قبل از این نشست بنی گانتز وزیر دفاع اسرائیل سفری به امان پایتخت اردن داشت و چند روز بعد نیر ملک عبدالله پادشاه اردن در سفری کمسابقه به رامالله مقرّ حکومت خودگردان فلسطین رفت و با محمود عباس ملاقات داشت. پس از خاتمه نشست النقب نیز اسحاق هرتزوگ رئیس جمهور اسرائیل در امان مورد استقبال ملک عبدالله قرار گرفت.
در هفتههای گذشته مقامات ارشد پادشاهی سعودی و امارات متحده عربی نه تنها تقاضاهای دیدار با همتایان آمریکایی خود را رد کردند، بلکه گفته میشود که پادشاه سعودی و رئیس امارات متحده عربی حتا از گفتگوی تلفنی با جو بایدن نیز سر باز زدند. بعد از نشست النقب، ولیعهد پرقدرت ابوظبی، محمد بنزائد بنسلطان آلنهیان، پذیرفت در مراکش با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا ملاقاتی داشته باشد. روز بعد از پایان نشست، پادشاهی سعودی که البته در النقب حضور رسمی نداشت، به عنوان پاداش برای حضور مصر در این نشست، چکی ۵ میلیارد دلاری به نام دولت عبدالفتاح السیسی صادر کرد. بحرین نیز پذیرفت که اسرائیل نماینده رسمی برای حضور در پایگاه دریایی آمریکا در این کشور اعزام کند.
واکنش خشمناک جمهوری اسلامی
درست است که در نشست النقیب تصمیم اجرائی اتخاذ نشده، ولی برگزاری آن به خودی خود به نگرانیهای شدید در جمهوری اسلامی دامن زده است. واکنش خشمناک و تهدیدآمیز حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نشان از این نگرانیها دارد. حسین سلامی در جریان دیدار از یگانهای مستقر در جزیره ابوموسی که فاصله چندانی با امارات متحده عربی ندارد، رابطه کشورهای خلیج فارس با اسرائیل را «تهدیدی برای منطقه و رژیمهای حاکم بر آن» دانست و افزود حضور اسرائیل در منطقه برای جمهوری اسلامی «قابل تحمل» نیست و همسایگان ایران «لازم است در این مشی سیاسی خود تجدید نظر کنند».
سه حمله تروریستی به شهروندان اسرائیلی که در عرض ده روز باعت کشته شدن ۱۱ نفر شد، به گفته بسیاری از رسانههای این کشور، واکنش تروریستی جمهوری اسلامی و گروههای تحت حمایت تهران به این نشست بوده است. در اقدام تروریستی در شهر بنیبرک، پنج نفر و تروریستی که آتش به روی مردم گشوده بود کشته شدند. این تروریست بنا بر تحقیقات پلیس اسرائیل از اعضای جهاد اسلامی، گروه وابسته به جمهوری اسلامی و فعال در نوار غزه بود. قبل از آن در اقدام تروریستی دیگری دو پلیس مرزبانی اسرائیل در خضیره کشته شدند. مسئولیت این اقدام تروریستی اگرچه رسما توسط داعش پذیرفته شد، ولی با توجه به بیانیههایی که بلافاصه جهاد اسلامی، حماس، حزبالله لبنان و انصارالله یمن منتشر کردند، باید به دنبال رد پای جمهوری اسلامی بود. اسرائیلیها تهدیدهای تهران و گروههای فلسطینی وابسته به جمهوری اسلامی مبنی بر ادامه «عملیات استشهادی» را بسیار جدی می گیرند و معتقدند بعد از دو آرامش نسبی، بار دیگر تروریسم بر زندگی مردم اسرائیل سایه خواهد افکند.
احمد رأفت