نه تنها دارندگان سرمایه و سودهای نجومی، از نیروی کار ارزان در کشورهای تنگدست راضیاند، بلکه کشورهای فروشندهی نیروی کار نیز، از اشتغال بیکارانشان، سود میبرند.
اما این، فقط یکطرف قضیه است.
در آنسو، هم سرمایه و سود و در نتیجه مالیات از کشورهای پیشرفته خارج میشود، هم ساکنان خود این کشورها بیکار شده، و فاصلهی بین دارا و ندار بیشتر میشود، بدون اینکه در سطح جهانی، توزیع ثروت بهبود یافته باشد!
همزمان انبوه تولید و مصرف، که برخی آن را بیمار و زیانبار میدانند، و برخی رفاه و پیشرفت مینامند، باری سنگین بر دوش محیط زیست و کرهی خاکی شده، که اتفاقا کلمه گلوبالیسم از آن میآید!
«گلوبالیسم» که شاید در آغاز و به ویژه همزمان با گسترش رسانهها و شبکههای اجتماعی به نظر میرسید مکمل مفهوم «دهکده کوچک جهانی» و گسترش صلح و صفای سیاسی بین جوامع بشری باشد، به زودی نشان داد که به زبان ساده، چیزی جز بیمرزی بازار به سود شرکتهای فراملی نیست! شرکتهایی که به عنوان بازیگران جدید وارد روابط بینالملل شدهاند و سیاست تعیین میکنند!