وقتی پوتین از «نازیزدایی» در اوکراین صحبت میکند، منظورش آن است که هویت اوکراینی و بخش بزرگی از جمعیت اوکراین باید از بین برود تا روسیه بر کشور همسایه خود تسلط یابد. باور کردنی نیست ولی اکنون قتل عام در شهرک بوچا در مقالهای در خبرگزاری رسمی کرملین مورد حمایت ایدئولوژیک نیز قرار گرفته است.
روز یکشنبه ۳ آوریل ۲۰۲۲ بود که مقالهای با عنوان «روسیه با اوکراین چه باید بکند» در خبرگزاری دولتی «ریانووستی» منتشر شد. این مقاله توسط تیموفی سرگئییف نوشته شده که از او به عنوان یک فیلسوف ملیگرا، فیلمساز و «تکنولوژیست سیاسی» و دوست پوتین یاد میشود.
او در این نوشته آشکارا از پاکسازی قومی و نسلکشی حمایت میکند که ممکن است تکان دهنده به نظر برسد. اما پیام او برای کسانی مهم است که میخواهند بفهمند پشت جنگ روسیه در اوکراین چه چیزی نهفته و اینکه چرا ارتش روسیه در شهرک بوچا چنین عمل کرد و آن را در برابر چشمان حیرتزده دنیا به نمایش گذاشت. چنین متنی را در روسیه امروز آنهم در رسانه خبرگزاری تحت کنترل دولت بدون چراغ سبز از بالاترین جایگاه قدرت نمیتوان منتشر کرد.
سرگئییف چه مینویسد؟ او با این ادعا شروع میکند که «باند- اوکراینیها (نامی که او برای ناسیونالیستهای تندرو اوکراینی به کار میبرد) دشمنان روسیه و ابزاری هستند که غرب برای نابودی روسیه از آن استفاده میکند.
محور استدلال او این است که اصطلاح «اوکراینی» مترادف با «نازیسم» یعنی شرّ مطلق است. بنابراین حذف افرادی که خود را اوکراینی معرفی میکنند موجه است.
این تفکر یادآور سخنان تنفرآمیز آدولف هیتلر در کتاب« نبرد من» است که در آن رهبر نازیهای آلمان یهودیان و اسلاوها را «غیرانسان» و دشمنان مردم آلمان توصیف میکند. اما حتی او در کتابش دستورالعمل مستقیمی در مورد کشتار جمعی همه یهودیان نداشت.
مسکو برای لاپوشانی افکار و عمل خود از «نازیسم» به عنوان برچسبی علیه دولت اوکراین استفاده میکند. با وجود اینکه اوکراین کشوریست بر پایه دموکراسی با آزادیها فردی و یک قانون اساسی با یک رئیس جمهور و پارلمان منتخب مردم!
سرگئییف اما ادعا میکند که چیزی شبیه به پاکسازی قومی یا نسلکشی در اوکراین ضروری است. او مینویسد که نازیزدایی مفهوم اوکراینیزدایی پیدا کرده. اوکراینیها از بنیاد ضد روسیه هستند. آنها نباید هویت ملی داشته باشند. نازیزدایی اوکراین باید حتی شامل اروپاییزدایی آنها نیز بشود. او اضافه میکند: «اوکراین به عنوان یک دولت ملی غیرممکن است. تمام تلاشها برای ساختن چنین دولتی حتما به نازیسم منتهی میشود.»
اگر این استدلال آشنا به نظر میآید، شگفتزده نشوید چرا که کاملاً منطبق بر تزهای ساختگی و غیرواقعی پوتین است که سالها آنها را دنبال کرده است. فقط در سخنان سرگئییف تئوری کرملین آشکارتر و تشنه به خونتر فرمولبندی شده و مدعی شده است: اساسا اوکراین یک کشور و دولت جعلی است و چیزی به نام مردم اوکراین وجود ندارد.
سرگئییف از این نیز فراتر میرود و تاکید میکند که «نخبگان سیاسی اوکراین باید حذف شوند زیرا نمیتوان آنها را دوباره آموزش داد» و این «باتلاق» اوکراینی باید مجبور شود همه وحشتهای جنگ را به عنوان «درسی تاریخی برای گناهان خود» تجربه کند!
چنین نگاهی است که تصاویر وحشتناک از بوچا را قابل درک میکند. این جنایات عمدی و بر اساس چنین تفکری صورت گرفتهاند.
سرگئییف میگوید که این نازیزدایی ضروریست چرا که احتمالاً «اکثریت جمعیت» تسلیم «رژیم نازی» شدهاند. وی به صراحت در سخنانی تکاندهنده میگوید: ضربالمثل قدیمی «مردم خوب هستند، رژیم بد است» دیگر صدق نمیکند!
این «پاکسازی» و «نازیزدایی» یک روند طولانی خواهد بود: «سرزمینهایی که آزاد شده و نازیزدایی شدهاند دیگر نباید اوکراین نامیده شوند. نازیزدایی باید حداقل یک نسل طول بکشد.»
سرگئییف ادامه میدهد که «عملیات نظامی ویژه» نشان داده است که نه تنها رهبری سیاسی اوکراین نازی است، بلکه اکثریت مطلق مردم نیز نازی هستند. تمام «نازیها» که سلاح به دست گرفتهاند باید نابود شوند، زیرا آنها مسئول نسلکشی علیه مردم روسیه هستند.
سرگئییف در مورد اینکه آیا مناطق «آزادشده» باید به روسیه ضمیمه شوند یا نه، چیزی نمیگوید، اما مینویسد که قوانین روسیه است که باید در همه این مناطق به مورد اجرا گذاشته شود.
اقدامات دیگری که او در نظر میگیرد یادآور ترور دوران شوروی در سرزمینهای اشغالی است: مواد آموزشی حاوی «ایدئولوژی نازی» باید ضبط و ممنوع شود (در سرزمینهای اشغالی، ارتش روسیه پیشاپیش کتابهای درسی اوکراینی را حذف کرده و آموزش به زبان روسی را به مورد اجرا گذاشته است).
این نویسنده روس و دوست پوتین، راهکارهای آینده را نیز تصویر کرده است: تحقیقات گستردهای درباره مسئولیت جنایات جنگی و گسترش «ایدئولوژی نازی» آغاز خواهد شد و دادگاهی در اوکراین سابق تشکیل خواهد شد. اسامی همه کسانی که برای رژیم قدیم کار میکردند باید منتشر شود و اگر به اعدام محکوم نشوند باید آنها را به اردوگاه کار اجباری فرستاد. برای بقیه مردم هم که دوباره روس شوند، برنامهریزی خواهد شد.
سرگئییف نمیداند چه مقدار از اوکراین باید به روسیه ملحق شود. اما او بر این باور است که کشور باید تقسیم شده و در نواحی غربی یک «نیمهاوکراین» ایجاد شود ولی باید کاملا بیطرف باشد وگرنه روسیه حق دارد با یک عملیات نظامی جدید به این کشور وارد شود.
شاید عجیب به نظر برسد که کرملین اهداف خود را اینطور آشکارا اعلام میکند. همچنین بسیاری گیج شدهاند که چرا ارتش روسیه سعی نکرد مدارک جنایات جنگی احتمالی در شهرک بوچا را پنهان کند،. ارتش روسیه اما آنها را مخصوصا در برابر چشم همه به نمایش گذاشت.
احتمالا روسها عامدانه این کار را کردند زیرا میخواستند همه ببینند و آگاهی داشته باشند از آنچه در انتظار شهر بعدیست که توسط ارتش روسیه فتح شود: شکنجه، غارت، تجاوز و قتل. اینهمه میتواند باعث فرار حتی بیشتر غیرنظامیان اوکراینی شود و در نتیجه پاکسازی قومی را تسریع بخشد.
همین امر در مورد برنامههای پوتین برای «حذف» اوکراین و اوکراینیها به عنوان یک ملت نیز صدق میکند. اینها یک تصویر ترسناک نیست، بلکه فقط کاریست که پوتین قرار است به زودی در شرق اوکراین انجام دهد.
دنیای آزاد سرانجام پی برده است که پوتین به چیزی که تبلیغ میکند عمل نیز میکند.
*منبع: وبسایت خبرهای روز سوئد
*نویسنده: مایکل وینیارسکی
*ترجمه و تنظیم: فرامرز نوروزی