گذشته از اینکه در میدان نبرد چه میگذرد، به نظر میرسد کارشناسان موافق هستند که اوکراین در جنگ اطلاعاتی «در غرب» پیروز شده است. اما یک بررسی تحقیقاتی نشان میدهد که چگونه تبلیغات روسیه عمدتاً میلیاردها نفر را در دیگر نقاط جهان و خارج از غرب خطاب قرار میدهد؛ جایی که پیشاپیش ضدیت با غرب پایهای قوی دارد.
کارل میلر محقق انگلیسی که تاکتیکهای ضداطلاعاتی روسیه را بررسی کرده است، میگوید: این خطر وجود دارد که گمان کنیم در جنگ اطلاعاتی پیروز هستیم ولی نباید مطمئن بود که چنین است.
صرف نظر از اینکه اوضاع در میدان جنگ چگونه است، این اتفاق نظر وجود دارد که اوکراین در جنگ اطلاعاتی پیروز شده است. حمایت همهجانبه از اوکراینیها تزلزلناپذیر به نظر میرسد و تصور میشد که «ماشین تبلیغاتی کرملین پیشاپیش در جنگ شکست خورده است». حداقل اگر در غرب زندگی میکنید چنین تصوری را دارید به ویژه اگر فقط به وسایل ارتباط همگانی و رسانهای جهان غرب دل خوش کنید که بیشتر باعث خودفریبی میشود.
به این ترتیب اگر نگاه خود را به کمی آنسوتر معطوف کنید، چه خواهیم دید و چه پیامهایی از دریافت میکنید؟
کارل میلر مدیر بخش تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی در اندیشکده Demos در لندن برای واکاوی این موضوع تلاش میکند.
میلر یک ماه پیش دو هشتگ پرطرفدار یا «ترند» در توییتر خود کشف کرد: #IStandWithPutin و #IStandWithRussia.
از آنجا که کانالهای اطلاعاتی میلر تا آن زمان پر از هواداران اوکراین بود، او کنجکاو شد که پس چه کسانی طرفدار روسیه هستند؟! آنها چه میخواهند؟!
در ۹ مارس و تقریبا دو هفته پس از حمله نظامی روسیه علیه اوکراین (۲۴ فوریه ۲۰۲۲) او متوجه شد که حدود ۱۰۰۰۰ حساب توییتری بطور سیستماتیک دستکم پنج پست را با یکی از این هشتگها به اشتراک گذاشتهاند. همین موضوع سبب شد تا کارل میلر و همکاران به بررسی دقیقتر این موضوع بپردازند.
در تجزیه و تحلیل اولیه آنها دریافتند که تعداد بسیار کمی از گزارشها به زبانهای غیرغربی ولی توییتها به زبانهای هندی، فارسی و اردو و سندی یعنی زبانهای رایج در هند، ایران و پاکستان هستند. اما مبدأ پخش این توییتها نه در این کشورها بلکه از آفریقای جنوبی، نیجریه و غنا است! در این توییتها و از طریق این حسابهای کاربری کمتر کسی برای دست یافتن به مخاطبان غربی تلاش میکند. نکته قابل توجه اینکه: با وجود اینکه این توییتها به زبانهای مختلف هستند اما همگی از یک الگوی مشترک پیروی میکنند!
از یکسو، تعداد پستهای طرفدار روسیه در ۲ و ۳ مارس، یعنی زمانی که سازمان ملل رای به محکومیت حمله روسیه داد، بطور قابل توجهی افزایش یافت و بین ۷۰ تا ۸۰ درصد از حسابهای مورد بررسی، پستهای یکدیگر را به اشتراک گذاشتند.
پیام آنها روشن است: متون ضدغربی و هواداری از پوتین با اتهامات گسترش تهاجمی ناتو و تقاضای همبستگی کشورهای بریس: برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی با روسیه!
اینها کشورهایی با جمعیت زیاد هستند که در مجموع بیش از ۴۰ درصد جمعیت کره زمین را تشکیل میدهند. میلیاردها کاربر اینترنت و مصرفکنندگان رسانه در آنجا با نگاه و روایتی کاملاً متفاوت درباره جنگ پوتین علیه اوکراین روبرو میشوند که کاملا با دیدی که ما در دموکراسیها و جوامع باز داریم، متفاوت است!
کارل میلر میگوید، بسیاری از نقاط دیگر جهان نیز تحت تاثیر تحریمهایی قرار گرفتهاند که از سوی غرب علیه روسیه اجرا میشود؛ این نکتهای است که ما شاهد تکرار آن در پیامهای «طرفداران روسیه» و این کمپین تبلیغاتی هستیم.
میلر در خلاصهای از بررسیهای خود مینویسد: «کمپینهای ضداطلاعات زمانی بسیار موثرتر هستند که یک حقیقت قدرتمند در هستهی خود داشته باشند و از این حقیقت برای هدایت بحث و درواقع تحریف همان حقیقت استفاده میکنند. حقیقت آشکار این است که در بسیاری از نقاط جهان یک ضدیت عمیق نسبت به غرب وجود دارد! همین هستهی اصلی پروپاگاندای روسیه و جنگ پوتین علیه اوکراین است.»
تاکتیکِ مناطقی از جهان را که از قبل نسبت به کشورهای غربی، ناتو، گروه جی۷، ایالات متحده و اتحادیه اروپا بدبین هستند، به عنوان جوامع هدف جهت تبلیغات مورد استفاده قرار دادن، چیزیست که روسیه با آغوش باز به استقبال آن میرود.
دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین هفته گذشته در مصاحبهای با اسکای نیوز گفت: «جهان بزرگتر از اروپا و ایالات متحده است و بسیاری میدانند که روسیه در دهههای اخیر بارها در معرض تهدید قرار گرفته است. درست است که خیلیها ما را باور ندارند، اما خیلیهای دیگر به حرف ما گوش میدهند و این برای ما بسیار سازندهتر و برای ما بهتر است.»
برای به دست آوردن تصویری ساده از جنگ اطلاعات، مهم است به چند نکته دقت کنیم:
در آفریقا و همچنین در آمریکای لاتین، دیدگاههایی قدیمیتر و ضدغربیتر وجود دارد. همزمان شبکههای تبلیغاتی روسی آرتی RT و اسپوتنیک Sputnik در آنجا بدون محدودیت مجاز به پخش هستند. به این ترتیب جهت دادن به افکار عمومی برای روسیه در این کشورها بسیار راحت است. در هند و آفریقا نیز سابقه همکاری این کشورها در دوران اتحاد شوروی وجود دارد.
یک مشکل در همین ارتباط این است که فعالیت شرکتهای بزرگ رسانههای اجتماعی در برابر ضداطلاعات دستگاه تبلیغاتی روسیه عمدتا به زبان انگلیسی انجام میشود ونه به زبانهای محلی! روسیه اما جهت پخش ضداطلاعات از زبانهای کشورهای مربوطه استفاده میکند.
زبان اسپانیایی سومین یا چهارمین زبان بزرگ جهان است، اما فعالیت دموکراسیها علیه ضداطلاعات روسیه به اسپانیایی بسیار کمتر از انگلیسی است! کارل میلر توضیح میدهد در مورد اینکه چقدر به زبان هندی تولیداتی برای افشای تبلیغات روسیه میشود، چیزی نمیداند، اما حدس میزند که در آنجا هم وضع خوب نیست و به همین منوال است.
کارل میلر از بررسی اطلاعات نادرستی که در توییتر پخش شده به این نتیجه رسید که این اطلاعات برنامهریزی شده و هماهنگ توسط شبکههایی تولید میشوند که بنا بر میزان انتشار این پیامها پول دریافت میکنند؛ هر چه پیام بیشتر باشد، پول بیشتری پرداخت میشود. این در حالیست که مردم عادی نیز تحت تأثیر این حجم از پروپاگاندا در تبلیغ و ترند هشتگها مشارکت میکنند.
در اپلیکیشن «تیک توک»، روسیه تاکتیکهای ویژه برای تاثیرگذاری بر مخاطبان غیرغربی و کشورهای «جهان سوم» به کار میبرد. هدف این تاکتیکها و پیامها تقویت اعتقادات ضدغربی در مخاطبان خود است. کاربران «تیک توک» در روسیه فقط میتوانند پستهای تولیدی در داخل کشور را ببینند نه آنهایی را که برای کشورهای دیگر ساخته شده. یکی از کاربران Reddit با یک نمونه نشان داده است که چگونه چنین کلیپهای سازماندهی و ساخته میشود. او ویدیویی متشکل از مجموعهای از فیلمهای «تیک توک» را جمعآوری کرده که در آن جوانان روس دیدگاههای مشابه سناریو حکومتی و پوتینپسند در مورد جنگ را کلمه به کلمه عین طوطی تکرار میکنند.
و اما این تبلیغاتی که به وضوح معطوف به جلب مخاطبان میلیونی در کشورهای غیرغربی است چقدر موثر است؟
جمهوری خلق چین کمونیست و رسانههای آن، با وجود رقص دیپلماتیک با غرب، بطور مداوم روایت دولتی روسیه را بازتولید میکنند.
از سوی دیگر، ژاییر بولسونارو رئیس جمهور برزیل، اوکراینیها را متهم میکند که «سرنوشت خود را به دست یک دلقک میسپارند!» اشاره وی به ولودیمیر زلینسکی است که کمدین بوده است.
در سنگاپور، رسانهها گزارش میدهند که پیامهای طرفداران روسیه در «تیک توک» به زبانهای مالایی و اندونزیایی پخش میشود.
با اینهمه بسیار دشوار است که بتوان گفت چنین تبلیغاتی از نظر تاثیر بر نگرشها و رفتارهای مخاطبان به چه معناست و چه نتیجهای دارد.
کارل میلر میگوید: وقتی به تبلیغات دیجیتال نگاه میکنیم، این موضوع یک قطعه گمشده از یک پازل بزرگ است. اما زمانی که یک کمپین مخفی و غیرقانونی پشت این تبلیغات عظیم قرار داشته باشد، آنوقت پیدا کردن قطعات گمشده بسیار دشوارتر است.
از همین رو این پژوهشگر نیز مراقب است تا مطالعات خود و آنچه را در مورد نتایج این بررسیها در مورد جنگ اطلاعاتی میگوید، تعمیم ندهد.
او تأکید میکند: این یک پژوهش کوچک است و مربوط به عملیات نفوذ فردیست. ما فقط به حسابهایی نگاه کردیم که دو هشتگ را پنج بار یا بیشتر به اشتراک گذاشته بودند. این مطالعه ممکن است بیانگر اهداف پشت چنین تبلیغاتی باشد ولی چیزی بیش از این نیست.
با اینهمه کارل میلر میافزاید: باید بگویم که ما باید این تهدید را جدی بگیریم که روسیه در حال افزایش نفوذ خود در آفریقا، آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی است. نه تنها از طریق کمپینهای اطلاعاتی، بلکه در قالب سرمایهگذاری، ابزارهای دیپلماتیک و استفاده از مزدوران که برایشان پول خرج میکند. اینکه دقیقاً چگونه باید به سلطهجویی پاسخ داد یک پرسش بزرگ است.
وی در پایان میگوید: هنوز زود است که برنده نهایی در جنگ اطلاعاتی را اعلام کنیم و یا بگوییم که کدام روایت از این جنگ «پیروز» خواهد بود.
*منبع: وبسایت خبرهای روز سوئد
*ترجمه و تنظیم: فرامرز نوروزی