سردرگمی جمهوری اسلامی در عراق؛‌ مگر انتخابات عراق باید برای تأیید و تحکیم نفوذ رژیم ایران برگزار شود؟!

- بازی انتظار و سنگ‌اندازی طرفداران رژیم ایران در مسیر تشکیل دولت، خطرناک‌ترین نوع بازیست که جمهوری اسلامی و گروه‌های وابسته به آن متوسل شده‌اند. یکی از خطرات این بن‌بست و انسداد سیاسی و انتظار که می‌تواند پیامدهای بسیار ناگوار داشته باشد، احتمال وقوع جنگی بسیار خونین میان شیعیان این کشور است.
- در سال ۲۰۱۰ کنار زدن ایاد علاوی برای رژیم تهران بدون تفاهم با آمریکا ممکن نبود؛ پس تهران از طریق معامله با واشنگتن در زمان باراک اوباما که سیاست مماشات با «جمهوری اسلامی ایران» را به عنوان یکی از راه‌های فراهم کردن زمینه خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق اتخاذ کرده بود، انجام گرفت و تحمیل نوری المالکی شکست خورده در انتخابات به عنوان نخست وزیر درواقع با تفاهم رژیم ایران و دولت اوباما صورت گرفت. اوباما  پس از آن در سال 2011 اکثر نیروهای آمریکایی مستقر در عراق را  خارج کرد.
- عراقی‌ها در آخرین انتخابات پارلمانی، فراکسیون صدری‌ها را که دیگر تمایلی به رژیم ایران ندارد به عنوان بزرگترین ائتلاف برای پارلمان انتخاب کردند. مشکل جمهوری اسلامی اکنون این است که مقتدی صدر حاضر نیست دست‌نشانده تمام‌عیار یا آلت دست تهران باشد.

یکشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ برابر با ۲۴ آپریل ۲۰۲۲


خیرالله خیرالله (العرب) – انتخابات پارلمانی عراق در اکتبر  سال ۲۰۲۱ برگزار شد. این انتخابات برای مصطفی الکاظمی نخست وزیر این کشور یک موفقیت بود زیرا او وعده داده بود که انتخابات را به‌موقع برگزار کند و در نهایت به وعده خود عمل کرد. ناظران بین‌‎المللی که شاهد روند رأی‌گیری در مناطق مختلف عراق بودند، تأکید کردند که انتخابات عادلانه، شفاف و  کاملا سالم بود بطوری که شورای امنیت سازمان ملل بیانیه‌ای رسمی در تایید آن صادر کرد.

مقتدی صدر یک ماه پس از پیروزی در انتخابات اکتبر؛ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۱

اکنون بیش از شش ماه از آن انتخابات گذشته اما احزاب وابسته به رژیم ایران از اینکه در این انتخابات شکست خوردند، از نتیجه انتخابات راضی نیستند، به همین دلیل در مسیر  تشکیل کابینه دولت سنگ‌اندازی می‌کنند بطوری که تا کنون هیچ دولت جدیدی در عراق که بازتاب نتایج انتخابات باشد، تشکیل نشده است.

احزاب طرفدار جمهوری اسلامی ایران که در انتخابات اکتبر عراق شکست خوردند دیگر قادر به تشکیل دولتی باب مزاج رژیم تهران در بغداد نیستند و هیچ نشانه‌ای هم از توانایی خود «جمهوری اسلامی» برای کنترل بازی سیاسی در عراق و تحمیل آنچه می‌خواهد، مانند سال ۲۰۱۰، دیده نمی‌شود. این اوضاع نشان می‌دهد که کشور عراق در حال خروج از «قیمومیت» مستقیم جمهوری اسلامی است. عدم توانایی رژیم تهران در اعمال ولایتمداری خود بر بغداد باعث شده که تهران از طریق ابزارهای خود در این کشور به بازی‌های جدید و گوناگون متوسل ‌شود.

ترفندهای جدید رژیم تهران، کل عراق را در اتاق انتظار حبس کرده و بحران عراق را در غیاب کسی که بتواند راه حلی برای این کشور ارائه کند، بلاتکلیف گذاشته است. بازی انتظار و سنگ‌اندازی طرفداران رژیم ایران در مسیر تشکیل دولت، خطرناک‌ترین نوع بازیست که جمهوری اسلامی و گروه‌های وابسته به آن متوسل شده‌اند. یکی از خطرات این بن‌بست و انسداد سیاسی و انتظار که می‌تواند پیامدهای بسیار ناگوار داشته باشد، احتمال وقوع جنگی بسیار خونین میان شیعیان این کشور است.

در سال ۲۰۱۰ ایاد علاوی در انتخابات بیشترین تعداد کرسی‌های پارلمان عراق را به دست آورد، اما در نهایت رژیم ایران با انواع فشارها نوری المالکی را به عنوان نخست وزیر بر این کشور تحمیل کرد.

کنار زدن ایاد علاوی برای رژیم تهران بدون تفاهم با آمریکا ممکن نبود؛ پس تهران از طریق معامله با واشنگتن در زمان باراک اوباما که سیاست مماشات با «جمهوری اسلامی ایران» را به عنوان یکی از راه‌های فراهم کردن زمینه خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق اتخاذ کرده بود، انجام گرفت و تحمیل نوری المالکی شکست خورده در انتخابات به عنوان نخست وزیر درواقع با تفاهم رژیم ایران و دولت اوباما صورت گرفت. اوباما  پس از آن در سال ۲۰۱۱ اکثر نیروهای آمریکایی مستقر در عراق را  خارج کرد.

در حال حاضر هیچ دولت آمریکایی آماده انجام تفاهمی جدید با رژیم ایران در مورد عراق نیست، به ویژه پس از اینکه دولت الکاظمی در سال گذشته با واشنگتن به توافقاتی درباره سازماندهی و ماهیت حضور نظامی آمریکا در این کشور دست یافت.

رژیم ایران اکنون قادر نیست تغییراتی در ساختار قدرت در عراق ایجاد کند به‌خصوص که جمهوری اسلامی و طرفدارانش در عراق و مقامات تهران به ویژه در مناطق شیعیان در جنوب این کشور بیش از هر زمان دیگر مورد نفرت و انزجارند. نفرت عراقی‌ها از رژیم تهران در تظاهرات میلیونی آنها در بغداد و شهرهای جنوب با سوزاندن کنسولگری‌‌های جمهوری اسلامی و بنرهای خامنه‌ای و سلیمانی آغاز و با شکست خفت‌بار احزاب ولایتمدار در انتخابات آشکارتر شد.

اکنون رژیم ایران عراق را به مثابه گروگانی می‌داند که می‌خواهد از طریق آن شرایط خود را در هر معامله‌ای با «شیطان بزرگ» به‌خصوص در ارتباط با برنامه هسته‌ای بر واشنگتن تحمیل کند.

ایران توافق‌های بین عراق و آمریکایی‌ها را قبول ندارد.  رژیم تهران پس از حمله دولت جرج بوش (پسر) در مارس ۲۰۰۳ به عراق فرصتی برای تحقق رویای فرقه‌ای خود یافت تا کنترل عراق را به دست بگیرد. حالا نمی‌تواند این واقعیت کنونی را که عراق پس از قیام اکتبر و سرنگونی دولت عادل عبدالمهدی با فشار مخالفان به آن دست یافته است بپذیرد یا تصدیق کند!

اکنون نه دولت جدیدی در عراق وجود دارد و نه رئیس جمهوری جدید برای جانشینی برهم صالح. رژیم ایران می‌خواهد از احزاب شکست خورده در انتخابات عراق نیز مانند حزب‌الله لبنان که به بخشی جدایی‌ناپذیر از بازی سیاسی تهران در  بیروت تبدیل شده، استفاده کند.

به نظر می‌رسد عراق باید دو سال و نیم دیگر صبر کند تا دولت جدید یا رئیس جمهوری جدید داشته باشد. درست مشابه آنچه در لبنان در پایان دوره ریاست جمهوری میشل سلیمان در ۲۴ مه ۲۰۱۴ رخ داد.

رژیم تهران از طریق حزب‌الله توانست خلاء ریاست‌ جمهوری در لبنان را براى ماه‌ها و سال‌ها به مردم این کشور تحمیل کند بطوری که نزدیک به دو سال و شش ماه به طول انجامید تا اینکه در پایان اکتبر ۲۰۱۶ توانست میشل عون را به عنوان نامزد برای پست ریاست جمهوری تحمیل کند.

عراق در گذشته تاوان کنترل بازی سیاسی رژیم ایران را پرداخته بود و در حال حاضر نیز بهای خروج و فرار از این بازی «جمهوری اسلامی» و خارج شدن از زیر عبای ولایت فقیه را می پردازد.

عراقی‌ها در آخرین انتخابات پارلمانی، فراکسیون صدری‌ها را که دیگر تمایلی به رژیم ایران ندارد به عنوان بزرگترین ائتلاف برای پارلمان انتخاب کردند. مشکل جمهوری اسلامی اکنون این است که مقتدی صدر حاضر نیست دست‌نشانده تمام‌عیار یا آلت دست تهران باشد.

طی چند سال اخیر تغییراتی در شخصیت و رویکرد سیاسی مقتدی صدر رخ داده. او اکنون تصمیم گرفته حداقل در حال حاضر عراقی باشد و عراقی عمل کند و برای تشکیل یک دولت ملی و میهنی که مردم عراق را نمایندگی و خواسته‌ها آنها را از طریق اکثریت پارلمان و با تفاهم با عراقی‌هایی که به کشورشان وفادار هستند، گام بردارد. او با سنی‌ها و کردها (حزب دمکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی) دست به تشکیل ائتلاف زد.

پرسشی که مطرح می‌شود این است که کجای کار  مقتدی صدر عیب دارد؟! چرا رژیم ایران به دولت ملی مورد نظر  صدر که باز اکثریت آن را شیعیان تشکیل می‌دهند مخالف است؟ کجای این روند غلط است؟! مگر قرار است انتخابات تنها برای تأیید و تحکیم نفوذ رژیم تهران برگزار شود؟! یا اینکه برای داشتن نظام دموکراتیک واقعی که در آن هم شهروند وفادار و هم مخالف وجود داشته باشد، لازم است انتخابات برگزار شود؟

سردرگمی تهران در عراق کمتر از آشفتگی اوضاع خود عراق نیست. این اوضاع باعث مسدود شدن همه روزنه‌های سیاسی در این کشور شده است. با این اوضاع اکنون نگرانی از یک انفجار داخلی به دلیل بحران سیاسی عمیق افزایش یافته است. بحرانی که عملاً با تهاجم ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ آغاز شد و اجازه داد تا رهبران شبه‌نظامیان فرقه‌گرای وابسته به رژیم ایدئولوژیک جمهوری اسلامی سوار بر تانک‌های آمریکایی وارد بغداد شوند و هرج و مرج، ناامنی افراطگرایی و بی‌قانونی را ترویج کنند.

بحران عراق در سال ۲۰۲۲ پیامد و نتیجه‌‌ی طبیعی سیاست غلط و رویکرد دولت بوش پسر است. سیاستی که طی آن تصمیم به سرنگونی رژیم صدام حسین با توسل به جنگ گرفته شد بدون آنکه برای پس از آن برنامه‌ای در دست باشد! درست است که رژیم صدام باید سرنگون می‌شد، اما باید به عواقب چنین اقدامی و تحویل عراق در سینی نقره به «جمهوری اسلامی» نیز فکر می‌‌شد.

آمریکا در زمان اوباما عراق را دو دستی و در سینی طلا به رژیم ایران داد؛ رژیمی که خود لیاقت اداره کشورش را ندارد، هرگز نمی‌توانست بداند با کشوری که اکثریت مردم آن حاضر نیستند در مداری بسته و مملو از جرم و جنایت و ترور عمر خود را سپری کنند، چه کند.

از سوی دیگر کشتن قاسم سلیمانی خلائی عمیق به زیان رژیم ایران در عراق به وجود آورد. مهمتر اینکه هیچکس در ایران قادر نیست در غیاب قاسم سلیمانی، فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در عراق مدیریت کند. عراق جزء پرونده‌هایی بود که قاسم سلیمانی ماموریت آن را طی سال‌ها به عهده داشت به همین دلیل نیز در فرودگاه بغداد توسط آمریکایی‌ها کشته شد نه جای دیگر.

پس از کشته شدن سلیمانی مشخص شد که او  چقدر برای پروژه توسعه‌طلبانه رژیم اسلامی چه در عراق و چه در سوریه و لبنان و یمن مهم بوده است.  بعدها مشخص شد که سلیمانی حتی در مصر در زمان حکومت اخوان المسلمین تلاش‌هایی برای نفوذ تهران در آنجا از طریق این گروه اسلامی و متحد رژیم ایران تلاش کرده بود.

اما اکنون پس از گذشت شش ماه از خلاء دولت و ریاست جمهوری در عراق، این پرسش مطرح است که عراق به کدام سو می‌رود؟  آیا امکان بازسازی عراق وجود دارد؟ سردرگمی رژیم جمهوری اسلامی ایران در سرزمین بین‌النهرین که هر روز آشفته‌تر به نظر می‌رسد، به کجا منتهی خواهد شد؟

*منبع: روزنامه العرب
*نویسنده: خیرالله خیرالله
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=281890