مزار حبیب محبیان خوانندهای که به دلیل عشق به میهن، در واپسین سالهای عمرش به ایران بازگشته بود، برای دومین بار توسط افراد ناشناس تخریب شد. این بیحرمتی موجب ناراحتی خانواده او شده است.
خانواده حبیب محبیان خواننده مشهور که پیش از انقلاب اسلامی در ایران با ترانه «مرد تنهای شب» به شهرت رسید، با انتشار ویدئویی در اینستاگرام از تخریب سنگ مزار این هنرمند، برای بار دوم در روستای نیاسته رامسر خبر دادهاند.
فرزند حبیب پُست خود را با جمله «ما عدالت میخواهیم!» آغاز کرده و درباره این تخریب نوشته است: «همه ما میدانیم که چه نوع افرادی این کار را کردهاند. این اولین بار نیست. هر کسی که به حقوق و حریم پدرم تجاوز میکند، میداند که میتواند از پسش بر بیاید. در این مورد، دوربینهایی وجود دارد که میتواند مجرم رو نشان بدهد. ولی متأسفانه قانون با ما نیست.»
ناهید بسیم همسر حبیب محبیان نیز در ویدئویی توضیح میدهد که پس از دیدن این وضعیت از مسئولان گورستان توضیح خواسته که چرا چراغهای اطراف مزار حبیب شکسته است؟ و آنها در پاسخی مبهم به دو نفر از اهالی روستا اشاره کرده بودند که بر اثر درگیری، موجب چنین خسارتی شدهاند. پاسخی که همسر این خواننده آن را خیلی مبهم و بچگانه میداند.
ناهید بسیم با اشاره به اینکه خانوادهاش هرگز قصد این را نداشتهاند که حبیب را در این محل به خاک بسپارند، میگوید: «زادگاه او، شمیران تهران بود و همانجا هم بزرگ شده بود. ما نزدیکی رامسر، تنها یک ویلا اجاره کرده بودیم و پیوند دیگری با اینجا نداشتیم. واقعیتاش، به ما اجازه داده نشد پیکرش را به زادگاهاش ببریم. چون حبیب و من کسی را نداشتیم که بتواند برای ما کاری بکند، پیکرش را همینجا دفن کردیم.»
همسر حبیب محبیان با بیان اینکه این دومین بار است که به این مزار آسیب زدهاند، گفته است: «اگر کسانی در روستای نیاسته ناراحت هستند، میتواند پیکر همسرش را به جایی دیگر منتقل کند.»
او البته از کسانی که همیشه به این هنرمند لطف داشتهاند نیز تشکر کرده است.
حبیب محبیان از مهمترین چهرههای شناختهشدهای است که در نتیجه باور کردن به تبلیغات نهادهای حکومتی برای بازگشت ایرانیان مهاجر به ویژه هنرمندان، به کشورش بازگشت و سرنوشت تلخی یافت و این خواننده را به نمونهی تأثربرانگیزی از اعتماد به حکومت جمهوری اسلامی تبدیل کرد. وی که با آرزوی برگزاری کنسرت در ایران به کشور بازگشت هرگز اجازه این کار را نیافت و سرانجام نیز بدون آنکه بتواند فعالیت هنری خود را در ایران دنبال کند، درگذشت.
با روی کار آمدن هر دولتی، مقامات جمهوری اسلامی تلاش میکنند ایرانیان به ویژه هنرمندان تبعیدی را تشویق به بازگشت کنند تا به دستاویز تبلیغاتی حکومت تبدیل شوند؛ امری که در روزهای اخیر نیز با انتشار ویدئوهای دلتنگی امید سلطانی و شادمهر عقیلی خوانندگان خارج از کشور، تحت عناوین ابراز تمایل به بازگشت به ایران توسط رسانههای داخلی منتشر شده است.
امید هفته پیش ویدئویی در مقابل ساختمان ایرانایر منتشر کرد و گفت: «داشتم از این خیابان رد می شدم که چشمم خورد به شرکت هواپیمایی ایران. یک لحظه حالم یک جوری شد. امید دارم یک روز بیایم اینجا یک بلیت یکطرفه بگیرم و برگردم به ایران. به امید آن روز.»
شادمهر عقیلی نیز سه روز پیش در کنسرت آلمان گفت که «هر چقدر که بیرون از ایران باشیم، بالاخره ریشهمان آنطرف است. نمیتوانی از آن دَر بروی. اگر بخواهی ادایش را هم در بیاوری، باید اصلا فارسی صحبت نکنی. نمیتوانی که!»
حبیب محبیان خواننده سرشناس پیش از انقلاب در سال ۱۳۸۸ پس از سالها دوری از وطن به یکباره دل به دریا زد و با وجود تمام تهدید و هشدارها به کشورش بازگشت. طی ۷ سالی که تا پایان عمرش در ایران اقامت داشت بسیار تلاش کرد تا با تکیه بر بیطرفی سیاسی، هنرش را در کشور خود روی صحنه ببرد. هرچند که مقامات جمهوری اسلامی بجای همراهی، مدام در پی آزار و سوء استفاده از محبوبیت او بودند و به همین خاطر حسرت اجرای زنده برای هموطنانش را با خود به گور بُرد.
حبیب محبیان حتی طعم بازداشت و دستگیری را هم چشید. این خواننده در سال ۱۳۹۳ در جادهی ماسوله و این شهر تاریخی در حال تولید کلیپ ترانهی «خرچنگهای مردابی» بود که توسط نیروی انتظامی بازداشت شد. از آنجا که همچنان به عنوان یک چهره «لسآنجلسی» شناخته میشد و به دلیل همراه داشتن مجوزهای لازم برای ضبط فیلم، به دادسرا معرفی شد تا روند قضایی معمول پیگیری شود و بالاخره با وثیقه آزاد شد. حبیب پس از آزاد شدن، یک نامه سرگشاده با عنوان «من در سرزمین مادریام بدون دلیل بازداشت شدم و بدون دلیل هم آزاد!» نوشت.
پس از مرگ هم عدهای نامش را برای جایگاه خود در خطر میدیدند و از آنجا که خانواده حبیب حامی و پشتیبانی در ایران نداشتند، نه تنها نتوانستند او را در قطعه هنرمندان «بهشتزهرا» به خاک بسپارند بلکه اجازه دفن در زادگاهش در منطقه شمیران را هم نیافتند. ضمن اینکه تا لحظه خاکسپاری چند بار محل خاکسپاری وی تغییر کرد.
پیکر حبیب سرانجام در سال ۱۳۹۵ در محوطه گورستان روستای نیاسته، نزدیک به جایی که اواخر عمرش زندگی میکرد، در ۶۸ سالگی به خاک سپرده شد. به نظر میرسد با گذشت سالها از مرگ او، برخی همچنان به دنبال از بین بردن نام و یاد او هستند. اگرچه افکار عمومی بیشتر با آثارش یاد و خاطره او را زنده میکنند.