علی مطهری نایب رئیس سابق مجلس شورای اسلامی و فرزند مرتضی مطهری، از نظریهپردازان انقلاب اسلامی و از یاران نزدیک روحالله خمینی، در گفتگویی جنجالبرانگیز با «باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران» که یکشنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ منتشر شد میگوید «از همان ابتدا که وارد فعالیت هستهای شدیم هدفمان ساخت بمب و تقویت قوای بازدارنده بود، اما نتوانستیم محرمانه بودن این مسئله را حفظ کنیم و گزارشهای محرمانه توسط گروهک منافقین [عنوانی که جمهوری اسلامی برای اشاره به سازمان مجاهدین خلق استفاده میکند] افشا شد».
البته او در ادامه گفتگوبا برنامه «گرانش» این خبرگزاری به مسئله مهم دیگری نیز اشاره میکند: «کشوری که میخواهد استفاده صلحآمیز هستهای داشته باشد، هیچگاه از غنی سازی شروع نمیکند بلکه ابتدا رآکتور تاسیس میکند و بعد به حوزه غنیسازی وارد میشود، اما اینکه مستقیما غنیسازی انجام دهیم این شائبه را ایجاد میکند که میخواهیم بمب بسازیم.»
اظهارات علی مطهری بازی امنیتی است
علی مطهری البته روز بعد مجبور به توضیحاتی شد که نوعی انکار این اظهارات است و مانند همیشه گناه را به گردن مصاحبهکننده انداخت که از صحبتهای او برداشت صحیحی نداشته است. البته هیچکدام از این اظهارات علی مطهری جدید نیستند و بسیاری در ایران و در جامعه جهانی شکی در مورد اهداف نظامی فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی نداشته و ندارند، وگرنه اصولا نه مذاکراتی در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و محمود احمدینژاد آغار میشدند، نه توافقی در سال ۲۰۱۵ میلادی، در دوران دولت حسن روحانی، به امضا میسید و نه مذاکرات جدیدی در یک سال گذشته در وین برگزار میشد. اهمیت این اظهارات تنها به دلیل موقعیت و سابقه شخصی است که آنها را بیان کرده است. علی مطهری اگرچه در انتخابات نمایشی ریاست جمهوری اسلامی ۱۴۰۰ رد صلاحیت شد، ولی فردی خارج از حلقه این نظام نیست و بسیار بعید به نظر میآید که بدون هماهنگی با «بیت رهبری» و نهادهای امنیتی این گفتگو را انجام داده باشد.
این «افشاگری» دقیقا در زمانی صورت میگیرد که مذاکرات در وین برای احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ به بنبست رسیده است. مذاکرات موازی و مخفیانه دولت جو بایدن با جمهوری اسلامی نیز تا کنون پیشرفت قابل توجهی نداشته است. گروهی از نمایندگان کنگره آمریکا نیز در روزهای گذشته از وزارت خارجه این کشور خواستند به این مذاکرات محرمانه پایان دهد. همزمان ۴۳ مقام ارشد آمریکایی و اروپایی، از جمله وزرای خارجه کشورهای اروپایی در زمان امضای برجام در سال ۲۰۱۵، در نامه سرگشادهای خواهان ادامه مذاکرات و دستیابی سریع به توافق جدیدی با جمهوری اسلامی شدهاند.
در این میان، گفتگوی علی مطهری حاوی پیامی روشن برای آمریکا، کشورهای غربی و متحدین آنها در خاورمیانه است: چه بخواهید و چه نخواهید، چه مخفیانه و چه آشکار، ما برنامه هستهای خود را تا دستیابی به جنگافزار اتمی ادامه خواهیم داد!
نظم جهانی جدید علی خامنهای
اظهارات علی خامنهای در مورد «نظم جدید جهانی» در دیدارهای اخیر وی با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری و گروههای دانشجویی را نیز باید در همین رابطه مورد بررسی قرار داد. علی خامنهای میگوید جنگ اوکراین دنیا را تغییر خواهد داد و نظم جدیدی در جهان به وجود خواهد آمد. البته بسیاری با او در این رابطه همنظر هستند که دنیای ۲۳ فوریه (روز قبل آغاز این جنگ) با دنیای پس از آن کاملا متفاوت خواهد بود. علی خامنهای ولی معتقد است که این جنگ نقطه پایانی دنیای یک قطبیای است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت، و نظم جدید هم مانند دوران جنگ سرد، دو قطبی نخواهد بود. علی خامنهای از نظمی چند قطبی صحبت میکند که روی ویرانههای اقتدار آمریکا و غرب شکل خواهد گرفت و جمهوری اسلامی نیز یکی از قطبهای آن خواهد بود!
اگر چنین نظم جهانی در حال شکل گرفتن بروی ویرانههای نظم تک قطبی کنونی در حال شکل گرفتن باشد و جمهوری اسلامی نیز قرار باشد در آن نقش مهمی را ایفا کند، دلیلی برای ادامه مذاکره در وین و پذیرفتن محدودیتهایی که جامعه جهانی به دنبال آن است وجود نخواهد داشت. در نظم جهانی نوینی که در تخیل علی خامنهای شکل گرفته، و هیچ تحلیلگر دیگری در دنیا در مورد آن حتی به عنوان یک گزینه متحمل نیز صحبت نکرده است، جمهوری اسلامی در موقعیتی برابر با غرب و آمریکا قرار خواهد داشت و اگر هم بر سر میز مذاکرهای بنشیند در جایگاهی فراتر از امروز خواهد بود! از همین رو علی خامنهای و علی مطهریهای نظام شک ندارند که تنها با زرادخانهای هستهای میتوانند این موقعیت را کسب کنند.
اظهارات و سیاستهای ضد و نقض آنتونی بلینکن و دولت جو بایدن در رابطه با برنامه اتمی جمهوری اسلامی حکایت از عدم شناخت دقیق بسیاری از سیاستمداران آمریکایی از استراتژی و تاکتیکهای حکومت تهران دارد. آنتونی بلینکن روزی اعلام می کند که توافق با جمهوری اسلامی در دسترس است و روز دیگر هشدار میدهد که زمان گریز اتمی ایران به چند هفته، کمتر از یک ماه، کاهش یافته است! روزی سخنگوی جو بایدن میگوید مذاکرات و گفتگوهای سیاسی بهترین راه برای متوقف ساختن برنامه های هستهای جمهوری اسلامی هستند و روز بعد سخنگوی مشاور امنیت ملی کاخ سفید اشاره به گفتگوهایی با اسرائیل برای بررسی طرحهایی بدیل مذاکرات میکند. سیگنالهای متفاوتی که از تهران میرسند به سردرگمی آمریکاییها افزودهاند. متاسفانه بهای اصلی این تناقضات و سردرگمیها را مردم ایران پرداخت میکنند که، درست یا غلط، گذر از این نظام و تحقق آرزوهای خود را در گرو سیاستهای غرب در قبال جمهوری اسلامی میپندارند.
تنش با طالبان برای بزک چهره جمهوری اسلامی
در این میان، تنشهای اخیر در مرز ایران با افغانستان، انتقال نیروهای نظامی و تجهیزات به هر دو سوی مرز و بسته شدن چند گذرگاه مرزی، میتواند چند دلیل داشته باشد. اگرچه هر دو رژیم به نام اسلام حکومت میکنند، ولی دیدگاههای آنها در بسیاری موارد همخوانی ندارند و تنها دلیل این اختلاف شیعه بودن یکی و سنی بودن دیگری نیست. افغانستان نیز چون برخی دیگر از کشورهای منطقه سرزمینی برای جنگهای نیابتی جهت گسترش نفوذ جمهوری اسلامی است. اگر در عراق به عنوان مثال جمهوری اسلامی و ترکیه در مقابل هم قرار دارند، در افغانستان ما شاهد رقابت تهران و اسلامآباد هستیم. وابستگی طالبان به سرویسهای امنیتی پاکستان موضوعی مشهود است، ولی نمیتوان روابط شیعیان این کشور و ایالاتی چون هرات با جمهوری اسلامی را نادیده گرفت.
در این روزها که افکار عمومی جهان به دلایل مختلف، از جمله برنامه هستهای، نگاه مثبتی به جمهوری اسلامی ندارد، درگیری با حکومت طالبان که چهره سیاهتری در جامعه جهانی دارد میتواند به نوعی داستان قدیمی و تکراری «بد و بدتر» را روی میز قرار دهد. جمهوری اسلامی در این زمینه تجربه نیز دارد. در ابتدای جنگ در سوریه، زمانی که گروهی از افسران ارتش این کشور نیرویی نظامی را برای مبارزه با رژیم بشار اسد سازماندهی میکردند، ناگهان به پیشنهاد مشاورین جلاد دمشق در جمهوری اسلامی، درهای زندانهای دمشق، حلب، حمص و دیگر شهرها به صورت معجزهآسایی باز و صدها اسلامگرای افراطی آزاد شدند. چند هفته بعد داعش و چند گروه دیگر اسلحه به دست اعلام موجودیت کردند و رفتاری از خود نشان دادند که جهان وحشتزده شد. مبارزه با دیکتاتوری اسد و حمایت از آزادیخواهان سوری به بایگانی سپرده شد، و مبارزه با داعش در اولویت قرار گرفت. جمهوری اسلامی و رژیم بشار اسد در داستان غمانگیز جنگ سوریه دیگر «بدتر» نبودند و در مقایسه با جنابات داعشیها و رفتار غیرانسانی آنها علیه شهروندان سوری، جمهوری اسلامی و رژیم بشار اسد از جایگاه «بدتر» به «بد» ارتقاء یافتند و توانستند نفس راحتی بکشند. زمانی که از اسلحه شیمیایی، نه علیه داعش و اعوان و انصارش بلکه علیه معترضین و آزادیخواهان سوری استفاده کردند، باز صدای کسی درنیامد. با حرکت از این تجربه موفق، که در سالهای بعد جمهوری اسلامی در عراق نیز از آن به نفع خود استفاده کرد، رژیم حاکم بر تهران امروز به دنبال «بدتر» دیگری برای بزک چهره خود است، و طالبان افغانستان بهترین کاندیدا در منطقه برای این نیرنگ هستند.
احمد رأفت