چشم‌انداز جمهوری اسلامی برای «نظم جدید جهانی»؛ غلتیدن بیشتر به دامان مسکو و پکن و نیاز ناگزیر به واشنگتن!

- اگرچه رژیم جمهوری اسلامی از ابتدا شعار «نه شرقی نه غربی» را که به معنای فاصله گرفتن از رقابت بین اردوگاه‌های شرق و غرب- اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا- بود، مطرح می‌کرد، اما تهران در حقیقت محور ضدیت خود را تنها علیه غرب متمرکز کرده است.
- آنچه خامنه‌ای آن را نظم جدید جهانی مبتنی بر کثرت‌گرایی و زوال دوران هژمونی آمریکا می‌داند، معنایی جز تحکیم بیشتر غلتیدن جمهوری اسلامی به دامان «شرق» و تقویت بلندمدت سیاست «نگاه به شرق» نیست.
- در این میان، چشم‌انداز  جمهوری اسلامی تنها به نظم  جدید جهانی معطوف نیست بلکه به نظم منطقه‌ای نیز مربوط می‌شود زیرا نفوذ منطقه‌ای به رژیم تهران میدانی برای مانور و سپس چانه‌زنی با غرب بر سر خیلی از پرونده‌ها خواهد داد.
- با اینهمه خامنه‌ای برخلاف ادعای خودش مبنی بر اینکه آمریکا رو به زوال است، شخصا در سال ۲۰۱۵ به دولت حسن روحانی برای امضای توافق اتمی (برجام) مأموریت داد! حالا نیز در تناقضی فاحش ‌بین گفتار و عمل بار دیگر برای «احیای برجام» توسط دولت «انقلابی» ابراهیم رئیسی که مورد پسند اوست، تلاش می‌کند!

دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ برابر با ۰۲ مه ۲۰۲۲


هدى رؤوف (ایندیپندنت عربی) – علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی اخیرا طی سخنانی در جمع گروهی از دانشجویان ایران درباره تحولات پی در پی که جهان شاهد آنست، گفت که جهان امروز در آستانه یک نظم جدید جهانی است. خامنه‌ای افزود دوران جهان «دوقطبی» یا «تک‌قطبی» رو به پایان است و در این نظم جدید، «آمریکا روز به روز ضعیف‌تر می‌شود». رهبر رژیم ایران همچنین خواستار این شد که جمهوری اسلامی با نیروی نرم و سخت جهت تامین منافع خود در این نظم جهانی جدید آماده شود.

حامیان علی خامنه‌ای مخالف برجام‌اند و آن را «جسد گندیده» می‌خوانند اما او با اینکه بارها تهدید به پاره‌کردن و آتش زدن برجام کرده، همچنان چشم امید به احیای برجام دوخته

حال پرسش این است که نظم جدید جهانی مورد نظر علی خامنه‌ای چگونه نظمی است و آیا انتظار می‌رود که سیاست رژیم ایران بر اساس این تصور از نظم جدید جهان با سیاست قبلی آن متفاوت خواهد بود؟

رژیم اسلامی ایران از زمان تاسیس در سال ۱۹۷۹ یعنی پس از سرنگونی حکومت شاه که از متحدان غرب بود، با نگاهی «انقلابی» در برابر غرب و نظام لیبرال جهان قرار گرفت و سیاست خارجی خود را بیشتر بر مبنای اهداف غیرملی تنظیم کرد.

اصول و اندیشه‌های نظم جدید از دیدگاه رژیم اسلامگرای ایران شامل تقسیم جهان به «استکبار» و «مستضعف» می‌شود و هدف حمایت از مستضعفان نیز مبارزه با استکبار و امپریالیسم است.

رژیم جمهوری اسلامی با وجود سخن‌سرایی و شعار اما داد و ستد با آنچه آن را نماد امپریالیسم، سلطه‌طلبی و استکبار می‌داند، داشته و دارد اما در لفاظی همواره مشغول به چالش کشیدن نظم جهانی در سیاست خارجی خود است و این سیاست که به انزوای تدریجی ایران انجامیده، در اولویت برنامه‌های جمهوری اسلامی قرار داشته است.

رژیم ایران با وجود شعارهای دهان‌پرکن ضدامپریالیستی در چندین مورد با ایالات متحده علیه کشورهای همسایه‌ ایران همکاری کرده. تهران در حمله به عراق و افغانستان در دوره جرج دبلیو بوش با آمریکا همکاری کرد. علاوه بر همکاری آمریکا حادثه «ایران گیت» و روابط مخفیانه رژیم اسلامی تهران با اسرائیل و خرید اسلحه از تل‌آویو را نیز نباید فراموش کرد؛ پرونده‌ای که گواهی بر همکاری رژیم تهران و تل‌آویو در مقطعی از زمان بوده است.

اگرچه رژیم جمهوری اسلامی از ابتدا شعار «نه شرقی نه غربی» را که به معنای فاصله گرفتن از رقابت بین اردوگاه‌های شرق و غرب- اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا- بود، مطرح می‌کرد، اما تهران در حقیقت محور ضدیت خود را تنها علیه غرب متمرکز کرده است.

رژیم جمهوری اسلامی با وجود ترویج عدم وابستگی به هیچیک از قدرت‌های مسلط بر نظام بین‌المللی، همواره سیاستی را دنبال کرده که به شرق به ویژه چین و روسیه و قبل از آن به اتحاد جماهیر شوروی گرایش داشته است. این رابطه در سال‌های گذشته با توافقنامه مشارکت راهبردی بلندمدت بین تهران و پکن و توافق دیگری بین تهران و مسکو ادامه یافته و اکنون به اوج خود رسیده است.

آنچه خامنه‌ای آن را نظم جدید جهانی مبتنی بر کثرت‌گرایی و زوال دوران هژمونی آمریکا می‌داند، معنایی جز تحکیم بیشتر غلتیدن جمهوری اسلامی به دامان «شرق» و تقویت بلندمدت سیاست «نگاه به شرق» نیست.

تندروها اسلامگرای تهران همواره تکرار می‌کنند که اولویت آنها رابطه با غرب نیست، بلکه «نگاه به شرق» و تکیه بر نیروی رقیب و مشکل‌آفرینی برای رهبری ایالات متحده در نظم جهانی است. این برای رژیم اسلامی به معنی سرپیچی از قدرت‌های مسلط جهانی است که در نهایت می‌بایست به شعارهای رژیم انقلابی که سعی دارد مشروعیت خود را از غرب‌ستیزی بگیرد، خدمت کند.

این تصورات در حالیست که بسیاری در خاورمیانه به این باور رسیده‌اند که کشورهای قدرتمند جهان به ویژه غرب از جریانات اسلامگرایی و شعارهای انقلابی خمینی از قبیل «وحدت اسلامی و مبارزه با امپریالیسم غرب و شرق» یا «وحدت اسلامی» یا «بیداری اسلامی»  که بعدها علی خامنه‌ای آن را پی گرفته، بهترین استفاده را کرده تا در منطقه سرمایه‌گذاری سیاسی و نظامی کند.

رژیم اسلامگرای ایران از همه ابزارها برای به تبلیغ و ترویج شعارهای انقلابی خود استفاده می‌کند. از این رو خامنه‌ای در سخنرانی اخیر خود از دانشجویان ایرانی خواسته تا با فعالان ضدامپریالیست در کشورهای غربی «روابط سالم» برقرار کنند. خامنه‌ای بر این تصور است که رژیم اسلامی‌اش باید به شکلی قوی‌تر بر کشورهای همسایه ایران مانند افغانستان، عراق و پاکستان تمرکز کند.

در این میان، چشم‌انداز  جمهوری اسلامی تنها به نظم  جدید جهانی معطوف نیست بلکه به نظم منطقه‌ای نیز مربوط می‌شود زیرا نفوذ منطقه‌ای به رژیم تهران میدانی برای مانور و سپس چانه‌زنی با غرب بر سر خیلی از پرونده‌ها خواهد داد.

از سوی دیگر خامنه‌ای برخلاف ادعای خودش مبنی بر اینکه آمریکا رو به زوال است، شخصا در سال ۲۰۱۵ به دولت حسن روحانی برای امضای توافق اتمی (برجام) مأموریت داد! حالا نیز در تناقضی فاحش ‌بین گفتار و عمل بار دیگر برای «احیای برجام» توسط دولت «انقلابی» ابراهیم رئیسی که مورد پسند اوست، تلاش می‌کند!

به این ترتیب، با همه شعارهایی که مقامات جمهوری اسلامی علیه آمریکا سر می‌دهند اما تهران از نقش اساسی و محوری ایالات متحده آمریکا در  شکل گرفتن و ایجاد قواعد نظام بین‌المللی و «نظم جدید جهانی» آگاه است و هراس و نگرانی شدید رژیم تهران از تحریم‌های سازمان ملل متحد نیز در  همین نکته نهفته است.

نویسنده: هدى رؤوف 
منبع: ایندیپندنت عربی
ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=282903