روسیه در یک کمپین تبلیغاتی به این بند کرده است که آسترید لیندگرن، گوستاو پنجم، اینگوار کامپراد و اینگمار برگمان نازی بودهاند. این تبلیغاتِ تازه دو دلیل دارد: حمایت سوئد از اوکراین و بررسی پیوستن این کشور به ناتو.
ولادیمیر پوتین بار دیگر در تلاش است تا از تحریف تاریخ یک سلاح سیاسی بسازد و به جنگ همسایگان روسیه برود.
به نظر میرسد در سالهای اخیر، پوتین برای سرگرمی عصرانهی خود، تاریخنگاری را برگزیده و در حال نگارشهای شخصی و جدید خود برای بازنویسی آن است. بر اساس دیدگاه وی، این لهستان بود که آغازگر و مسبب جنگ جهانی دوم شد. تاریخ بازنویسی شدهی پوتین البته به این واقعیت اشاره نمیکند که لهستان نخستین قربانی حمله نازیها در یکم سپتامبر ۱۹۳۹ بود و کمی بیش از دو هفته پس از آن در ۱۷ سپتامبر، لهستان از سوی اتحاد شوروی نیز مورد حمله قرار گرفت! درست بر اساس نقشه طرح شده در پیمان مولوتوف- ریبنتروپ، لهستان از وسط دو شقه شد!
https://kayhan.london/1400/12/18/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d9%86%d8%b4%d8%b1%d8%9b-%d9%be%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%87%d8%b1%db%8c%d9%85%d9%86%db%8c-%d8%af%d9%88-%d8%af%db%8c%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%d8%9b-%d8%ac%d9%87
سال گذشته نیز پوتین در مقالهای طولانی ادعا کرد که اوکراین یک اختراع خوددرآوردی است و اوکراینیها حتی به عنوان یک ملت وجود خارجی ندارند و درواقع آنها روس هستند.
هر آدمی با اندکی سواد تاریخی میداند که این سخنان ادعاهایی بیپایه بیش نیستند. اما این فقط یک تلاش زیرکانه برای ایجاد یک واقعیت جایگزین به منظور تقویت احساسات میهنپرستانه روسها نیست. رویزیونیسم تاریخ کرملین هدف مشخصی داشته و دارد. یک انگیزه ایدئولوژیک برای روسیه لازم بود تا حق پس گرفتن و کنترل داراییهای سابق آن را توجیه کند. رژیم روسیه اکنون با حمله وحشیانه و پاکسازی قومی در اوکراین به خوبی از این انگیزه و توجیه ایدئولوژیک بهره میگیرد.
تلاشهای پوتین برای رهایی استالین از مسئولیت در شعلهور شدن جنگ جهانی دوم، مدتها پیش از زمینگیر شدن ارتش روسیه در جنگ ۲۲ فوریه ۲۰۲۲ اوکراین آغاز شده بود. او سالها، از ۹ ماه مه ۱۹۴۵ که به «روز پیروزی» معروف است، برای پاک کردن و جعل تاریخ جنگ جهانی دوم استفاده کرده بود. در طول این رژههای هر ساله در میدان سرخ، هرگز نیامده که در طول دو سال آغاز جنگ جهانی دوم یعنی از دو شقه شدن لهستان در سپتامبر ۱۹۳۹ تا اواسط تابستان ۱۹۴۱ که هیتلر حملات بزرگ خود را به شوروی آغاز کرد، اتحاد شوروی مهمترین متحد آلمان نازی با صدها داد و ستد نظامی و اقتصادی بود.
تازه پس از یورش آلمان نازی به شوروی بود که رهبران شوروی متوجه فاجعه همکاری خود با هیتلر شدند و تغییر موضع و جبهه داده و به اتحاد ضدنازی پیوستند که آلمان را مجبور به تسلیم در ماه مه ۱۹۴۵ کرد.
با چنین پیشینهای، حالا بیش از دو ماه است که روسیه جنگ گسترده جدیدی را به راه انداخته و اینبار علیه اوکراین، همسایه غربی خود؛ آنهم با این ادعای واهی و بیپایه که گویا باید این کشور را «نازیزدایی» کند. در حالی که ولودیمیر زلینسکی رئیس جمهور اوکراین، خود یهودیتبار است!
شاید دقیقاً به همین دلیل است که سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه مجبور شد به یکی از جدیدترین ترفندهای یهودستیزانه متوسل شود، زمانی که ادعا کرد فرقی نمیکند زلینسکی یهودی باشد، زیرا «خود یهودیان اغلب بزرگترین ضدیهودیان هستند!» و «هیتلر نیز ریشه یهودی داشته است!»
اما اکنون حمله تبلیغاتی کرملین به سوئد نیزه کشیده شده است که فقط دو دلیل میتواند داشته باشد: یکی اینکه سوئد از جنگ میهنپرستانه مردم اوکراین حمایت کرده است. دوم اینکه سوئد در حال بررسی پیوستن به ائتلاف دفاعی ناتو است.
این حمله تبلیغاتی از طریق پوسترهای بزرگی انجام میشود که در ایستگاههای اتوبوس در نزدیکی سفارت سوئد در مسکو نیز نصب شده با این متن: «ما با نازیسم مخالفیم، اما سوئدیها نه»! در کنار این شعار دروغین، تصویر چهرههای مشهور مانند پادشاه گوستاو پنجم، اینگوار کامپراد بنیانگذار IKEA و اینگمار برگمان کارگردان مشهور سوئد و جهان دیده میشود!
ممکن است که این سه شخصیت در دورههایی در مورد هیتلر سخنی گفته باشند اما سوئد با وجود این، یک کشور بیطرف بود و برخلاف اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که طی دو سال یارِ غار آلمان نازی بود هرگز با آلمان هیتلری پیمان دوستی منعقد نکرد.
در این میان، نام آسترید لیندگرن روی چنین پوستر تبلیغاتی بیش از همه باعث شگفتی میشود. چه کسی فکر میکرد که آسترید لیندگرن نویسنده بسیار محبوب در روسیه که اتفاقا در آن کشور به عنوان یک ضدنازی تمامعیار شناخته میشود، به عنوان هوادار هیتلر معرفی شود؟! این پوسترها به نقل قولی از دفتر خاطرات دوران جنگ آسترید لیندگرن متوسل شدهاند که نوشته: «اگر قرار باشد روسها به سوئد بیایند، ترجیح میدهم تا آخر عمر «هایل هیتلر» فریاد بزنم تا آنکه روسها سوئد را اشغال کنند. نمیتوانم چیزی نفرتانگیزتر از این تصور کنم.»
با این حال، تبلیغاتچیهای روس فراموش کردهاند که تاریخ ثبت این جملات از آسترید لیندگرن اتفاقا ژوئن ۱۹۴۰ است. درست همان زمانی که پیمان دوستی بین دو دیکتاتوری تمامیتخواه شوروی و آلمان همچنان حاکم بود و استالین و هیتلر برای هم «هایل» میگفتند و سلامتی آرزو میکردند!
*منبع: وبسایت خبرهای روز سوئد
*نویسنده: مایکل وینیارسکی
*ترجمه و تنظیم: فرامرز نوروزی