دست به دست شدن ویدئوی خداحافظی دو کارگر نانوایی در نورآباد ممسنی قبل از خودکشی، قدرت فشار اقتصادی تحمیل شده بر مردم ایران را بار دیگر با بار شدید عاطفی و باورنکردنی به نمایش گذاشت.
در آستانه چهلمین روز درگذشت ۲ کارگر نانوایی در نورآباد ممسنی، فیلمی از آنها منتشر شده که نشان میدهد آنها قبل از اقدام به خودکشی، در ویدئویی خداحافظی کرده و از تمایل خود به پایان دادن زندگیشان حرف میزنند.
کریم محمدی و سیروس حسینپور که از نظر معیشتی در مضیقه بودند، به دلیل فقر، پس از ضبط یک ویدئوی کوتاه با خوردن قرص برنج به زندگی خود پایان دادند.
#نان به قیمت جان!
کریم محمدی و سیروس حسینپور دو نفر از کارگران نانوایی در نورآباد ممسنی، روز گذشته بدلیل فقر، پس از ضبط این ویدئو با خوردن قرص به زندگی خود پایان دادند. pic.twitter.com/UP2N8JU8BM— Farashgard Foundation (@FarashgardFdn) May 10, 2022
یک منبع کارگری در شهر نورآباد ممسنی در استان فارس با تایید خبر خودکشی این دو کارگر نانوایی گفت که آنان از اهالی روستای اردشیری شهر کوه چنار شهرستان قائمیه بودند که در یک نانوایی در شهر خومهزار ممسنی مشغول کار بودند. گفته میشود که آنها حدود ۲۰ سال سن داشتند.
طی چهار دهه گذشته ایران از نظر اقتصادی هرگز اوضاع بسامانی نداشته. روندی که رفته رفته سرعت گرفت و اکنون کشور در وضعیتی قرار دارد که فشار اقتصادی کمر بسیاری از نانآوران و سرپرستان خانودهها را خم کرده است. آنچه مردم ایران این روزها تحمل میکنند حتی از دوره ۸ ساله جنگ ایران و عراق هم فاجعهبارتر است زیرا شرایط اقتصادی جنگی را مجبورند تحمل کنند در حالی که ظاهرا صلح برقرار است!
تحریمهای اقتصادی که ناشی از سیاستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی است، گسترش بیکاری و افزایش سرسامآور قیمت حداقلهای مواد غذایی و دارو، خشم و ناامیدی عمومی را بطور محسوس تلنبار کرده است. این روزها بیش از گذشته جامعه شاهد خودکشی جوانان، کودکان و حتی خودکشی خانودگی است!
فقر اقتصادی که امروز میلیونها تن از مردم ایران تحمل میکنند فراتر از تحلیلها و راهکارهای جامعهشناسی و روانشناسی است. تصویری که هر روز در کشور مشاهده میشود دیگر از کودکان دستفروش چهارراهها گذشته و به فوج زبالهگردان رسیده است.
این تصاویر حاکی از عمق فاجعهای عظیم در پشت زندگی مردمی است که از شدت ناتوانی و بیپناهی به خودکشی روی میآورند تا از این زندگی نکبتبار رها شوند.
پیش از کریم محمدی و سیروس حسینپور نیز بسیاری دیگر به دلیل فقر و نداری اقدام به خودکشی کردند. یک مرد اهل شیراز اول خانوادهاش را کُشت و بعد خودکشی کرد. از محمد ۱۱ساله بوشهری، ساناز ۱۳ساله در دیشموک و آناهیتای ۱۸ساله در یاسوج گرفته تا خودکشی حاجیان، کارگر پارس جنوبی در عسلویه همگی تنها شمار کمی از خودکشیهای اخیر است که خبرشان به رسانهها رسیده است.
اردشیر بهرامی پژوهشگر و جامعهشناس حوزه خودکشی درباره این شکل از پایان بخشیدن به زندگی میگوید: «خودکشی نوعی کنش اعتراضی نسبت به محرومیتها، ستمها، خشونتها، نابرابری و تبعیض در شرایط ناخرسند زندگی است که انسان بجای حل مسائل و مشکلات، خود را از بین میبرد؛ در اصل خودکشی ناتوانی در تغییر شرایط و مشکلات پیش روست که فرد با کشتن خود میخواهد دیگری را بکشد.»
به گفته این کارشناس، فردی که قدرت کنشگری ندارد، فشارهای اجتماعی و اقتصادی به همراه باورهای فرهنگی، موجب میشود فرد هویتی برای خود قائل نباشد چرا که هویت در نظام طایفه و خانواده تعریف میشود. بطور مثال در بخشی از جامعه ایلی مانند ایلام، لرستان، کردستان و خوزستان، فرهنگ در ترکیب شرایط اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی و پایین ماندن سطح توسعه و ماندگاری مزمن فقر و فروپاشی اجتماعی و مهاجرت باعث خودکشی میشود.
طبق آخرین آماری که رستم تقی وندی معاون وزیر کشور از میزان خودکشی در ایران داده، سالانه ۱۰۰ هزار نفر در کشور اقدام به خودکشی میکنند. وی در این مورد هشدار داده که اگر این سیر صعودی مدیریت نشود «در آینده نه چندان دور در رده کشورهایی قرار خواهیم گرفت که میزان خودکشی در آن نگرانکننده است!» این در حالیست که سالهاست افزایش شمار خودکشی در ایران به دلایل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی حتی در بین کودکان به شدت نگرانکننده شده است.
در همین ارتباط، مریم معصومی روانپزشک و دبیر کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران با ارائه آمار در بهمن ماه گذشته گفته است که در ایران گزارشهای رسمی سازمان پزشکی قانونی کشور، نشان میدهد از سال ۱۳۸۴ تا کنون خودکشی روند صعودی داشته است.
موضوع گرانی کالاهای اولیه و اساسی این روزها از روند روز به روز، به ساعتی و لحظهای رسیده و ترس از عدم تامین بدیهیترین نیازها چون خوراک و پوشاک موجب شده تا آنهایی که خود را قادر به زندگی در چنین شرایطی نمیبینند، ناگزیر مرگ را «برگزینند»!