محاکمه حمید نوری به پایان رسید، و سالن ۳۷ دادگاه مرکزی شهر استکهلم پس از ۹ ماه و با بیش از ۹۰ جلسه آرام گرفت.
دوربینهای سالن ۳۷ خاموش شدند تا بعدها شهادت خود را پیش روی تاریخ بازپخش کنند که:
– چگونه در تابستان ۱۳۶۷ هیئتهای مرگ منتخب روحالله خمینی با اجرای دو فتوای علنی و غیرعلنی شخص او هزاران زندانی سیاسی را قتل عام و پیکرهایشان را در گورهای دستجمعی پنهان کردند،
– چگونه زنانی در قامت دادستان که به باور حمید نوری و حکومت اسلامی، نصف یک انسان ارزش دارند، به دادرسی برآمدند و زندان گوهردشت را به درستی کارخانه کشتار خواندند، و برای او درخواست اشد مجازات (حبس ابد) نمودند،
– چگونه حمید نوری شخصیت جنایتکار- لمپن خود را به نمایش گذاشت، و با لودگی تمام دادگاه را به سخره گرفت، و با ضعف و زبونی تمام به چاپلوسی و تملق رییس دادگاه زبان گشود،
– چگونه اسناد و خاطرات مکتوب شاهدان و شاکیان مورد استناد دادگاه قرارگرفت و اهمیت مستندسازی را بیش از پیش آشکار ساخت،
– چگونه چندین بار وکلای مدافع تعویض شدند تا مجربترین آنان رضایت حمید نوری را به دست آورند و از او دفاع نمایند.
و ما،
و همه کسانی که مشتاقانه به دادگاه گوش میسپردیم، با شهادت جان بهدر بردهها به زندانهای اوین و گوهردشت رفتیم، از راهروهای مرگ گذشتیم و نزد هیات مرگ برده شدیم، آنگاه عزیزانمان را بر دار تجسم کردیم و با پیکرهایشان به گورهای جمعی خاوران و دیگر گورهای بینام و نشان رفتیم، بغض کردیم و گریستیم و گریستیم… و زبانمان بند آمد هنگامی که حمید نوری در نهایت وقاحت کشتار تابستان ۶۷ را یکسره انکار کرد، و شهادتها را دروغ و توهم نامید.
آنگاه محکمههای چند دقیقهای جمهوری اسلامی و دادگاه استکهلم را با هم سنجیدیم، و توهین و تحقیر متهمان توسط قاضیان شرع را قیاس کردیم با رفتار رییس دادگاه استکهلم در رعایت حقوق متهم که ما با آن بیگانه بودیم.
و امیدوار شدیم که درس بگیریم تا در فردای ایران آزاد و دموکراتیک با ایجاد یک سیستم قضایی مستقل از سیستم سیاسی، محکمههایی شایستهشان و حرمت انسان، و درخور نام دادگاه برگزار کنیم.
دادگاههایی عادلانه؛ نه به منظور انتقام که برای روشن شدن حقیقت و اجرای عدالت و ثبت در تاریخ تا دیگر ایران شاهد شکنجه و اعدام فرزندانش نباشد.
با برگزاری دادگاه حمید نوری به چشم خود دیدیم که چگونه روزنه امید گشوده شد و قفل سکوت برخی فعالان اجتماعی باز گردید تا صدای دادخواهی هرچه رساتر به گوش مردم ایران و جهان برسد، و دریغا که جای بسیاری از مادران و خانوادههای خاوران و خاورانها را خالی یافتیم که رفتند و ندیدند چگونه بذر جنبش دادخواهی که آنان کاشتند میرود تا به درخت تنومندی تبدیل شود و به بار نشیند و کام ما را به شهد خود شیرین کند.
درختی که بیگمان با پیوند تمامى دادخواهان قتلها و اعدامهای سیاسی سالها و دهههای پس از انقلاب، دادخواهان دی ماه ۹۶ تا آبان ۹۸ و هواپیمایی ۷۵۲ و تمامی زخم خوردگان این ۴۴ سال، قویتر، مقاومتر و پربارتر خواهد شد.
اکنون با برگزاری موفق این دادگاه و در آستانه چشیدن شهد شیرین پارهاى از حقیقت و عدالت، رژیم گروگانگیر و اسیرکش جمهوری اسلامی برآنست تا با اعدام دکتر احمدرضا جلالی کام ما و مردم را تلخ کند، به کشورهای اروپایی و غربی نشان دهد که چگونه زهر چشم میگیرد، و به حامیانش اطمینان دهد که حضورشان را در دنیا امن خواهد کرد. اما ما میگوییم حکم اعدام جلالى را لغو کنید و بارتان را سنگینتر نکنید زیرا این قافله که به راه افتاده است سر باز ایستادن ندارد.
با آرزوى تایید حکم حبس ابد براى حمید نورى.
دادخواهان خاوران
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ / ۱۳ مه ۲۰۲۲