معاون سازمان حفاظت محیط زیست میگوید، تنها توله یوزپلنگ بازمانده نیز آسیب دیده و در آستانه «تلف شدن» است. او مصرف شیر بیکیفیت را علت مرگ دومین توله اعلام کرده و در اعایی عجیب آن را ناشی از تحریمها برای واردات شیر خارجی دانسته است! آنهم در حالی که رهبر جمهوری اسلامی سالهاست نه تنها شعار خودکفایی و «تولید داخلی» در همه چیز میدهد بلکه زمامداران مدعیاند تحریمها اثری نداشته و تازه به «خودکفایی» کمک هم کرده است!
حسن اکبری معاون سازمان ناکارآمد حفاظت محیط زیست، در پی مرگ دو توله از سه توله یوزپلنگ به دنیا آمده در سایت تکثیر یوزپلنگ پارک ملی توران، در مورد وضعیت سومین یوز نیز ابراز نگرانی کرده و گفته است، «توله سوم نیز دچار آسیب شده و امیدواریم زنده بماند.»
او با اعتراف به بیلیاقتی و ناکارآمدی سازمان تحت مسئولیتاش گفته است: «درباره یوزپلنگ دانش و تجربه لازم را نداشتیم و در فرایند نگهداری و جابجایی توله یوزها خطا شد، بخشی از این فرایند با خطای ما همراه بود و آن را میپذیریم. ما در این پروسه تجربه نداشتیم و دامپزشکان نیز مرتکب خطاهایی شدند.»
اکبری اضافه کرد که ما نگهدارنده تخصصی یوز نداشتیم چون پیشبینی نمیشد که «ایران»، یوزپلنگ ماده، نیازمند عمل سزارین باشد.
طبق اعلام سازمان محیط زیست، کالبدشکافی دومین توله تلف شده «یبوست زیاد و توده یا لختهای از شیرهای مصرفی در دستگاه گوارش» را نشان داده که حاکی از کیفیت نامناسب شیر است!
به گفتهی اکبری، شیر باکیفیت برای این گونه خاص در ایران وجود نداشته و آنان «نمونه خارجی» را استفاده کردهاند.
این معاون سازمان محیط زیست، «تحریم» را دلیل اصلی این اتفاق دانسته و مدعی شده: «شیرهای خارجی و واکسنهای لازم به سبب تحریم کشور ما بطور مستقیم قابل خرید نیستند و باید با واسطه و شرایط خاص تامین شوند.»
حسن اکبری همچنین یادآور شد که در این زمینه از دامپزشکان خارجی کمک گرفتهاند و قرار است به زودی به ایران سفر کنند تا هم معاینه و درمان و کارهای درمانی توله یوزها و مادرشان توسط آنها انجام شود و هم پزشکان ایرانی تجارب جدیدتری به دست آورند.
او با اعتراف به اینکه به موضوع حفاظت از گونه یوزپلنگ در زیستگاه خسارت وارد کردهاند، بیتجربگی را اصلیترین دلیل تلف شدن تولهها برشمرد و در توجیه بیلیاقتی و ناکارآمدی این سازمان گفت که «بدیهی است وقتی تجربه کسب میشود خطاها نیز کمتر میشود. بطور مثال وقتی در تامین شیر یوزپلنگها، نسخهای تجویز و یک نوع شیر توصیه و آن شیر مصرف میشود و بعد اتفاق تلخی رخ میدهد، این یک تجربه محسوب میشود!»
البته با اینکه به ندرت پیش میآید در حکومت جمهوری اسلامی، کسی اشتباهات خود را به گردن بگیرد، شاید بتوان این اعتراف به ناکارآمدی را پذیرفتنی دانست اما نمیتوان از روند غیرتخصصی که این پروژه تا امروز طی کرده، چشمپوشی کرد.
با نگاهی به مسیر سه ساله نجات دادن «ایران» از دست قاچاقچیان زمانی که توله بود تا مراقبت از او برای باروری و هزینه و وقتی که صرف به ثمر نشستن یک اتفاق خارقالعاده شد انتظار میرفت دستکم دلیلی قانع کنندهتر از تحریم برای مرگ این یوزهای نوزاد عنوان شود.
منتقدان میگویند این اتفاق ثابت کرد به هشدارهای کارشناسان در مورد مرگ تولهها بیتوجهی شده و مسئولان بیتجربه، کار را به دست گرفتهاند. علیرضا شهرداری کارشناس حیات وحش درباره علت مرگ تولهها گفت: «مهمترین دلیل اصلی مرگ تولهها را پنهانکاری میدانم. این یکی از مخربترینهاست. اگر مشکلی وجود دارد باید از متخصصان بخواهیم که بیایند و همراهی کنند. افراد توانمند کنار این کار بزرگ نبودند. حضور یک نفر برای این کار کافی نبود.»
در حالی که بجز یک ویدئو، تصاویر دیگری از وضعیت و محل نگهداری یوزها منتشر نشده، ولی کارشناسان میگویند این تولهها در یک اتاق ۹ متری که پاسگاه محیطبانی بوده، نگهداری شدهاند و فقط یک ملافه برایشان بوده و تولههای دو روزه که میبایست تحت مراقبتهای ویژه و تخصصی میبودند روی فرش هم رفتهاند!