محمود مسائلی – پرسشها: آیا مذهب اساسا با حق سقط جنین مخالف است؟ یا اینکه گروههای مذهبی هر کدام نگرش خاصی در باره این حق دارند؟ آیا ممکن است در مذهبی تفاسیر مختلفی نسبت به حق جنین وجود داشته باشد؟ اگر چنین است دلایل آن کدامند؟
طرح موضوع
به دنبال افشای طرح قاضی ساموئل آلیتو قاضی دادگاه عالی آمریکا، دایر بر لغو حق سقط جنین توسط نشریه پولیتیکو در دوم آوریل ۲۰۲۲، فضای افکار عمومی و رسانهای به این موضوع جلب شد.[۱] در ایالات متحده آمریکا که یکی از کانونهای اصلی مخالفت با سقط جنین است، بیش از ۵٠ سال است که به دنبال رای نهایی دادگاه عالی آمریکا در قضیه «جین روئی» در سال ١٩٧٣، در این کشور حق زنان برای سقط جنین به رسمیت شناخته شده و به شکل قانونی انجام میگیرد.[۲] البته از همان آغاز هم متعصبان مذهبی همراه با جریانات محافظهکار، مخالفتهای جدی با قانونی بودن حق سقط جنین داشتهاند. به عنوان مثال همین قاضی آلیتو، که ایتالیاییتبار و کاتولیک است، در سالهای جوانی و بعد از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه، در ارتباط با تغییراتی در این زمینه بیان میداشت که بالاخره من روزی به سمت قاضی دادگاه عالی آمریکا منصوب خواهم شد! در سال ٢٠٠۶ جرج بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا او را به عنوان قاضی دادگاه عالی منصوب نمود. البته در ترکیب قضات دادگاه عالی آمریکا، سه قاضی توسط جرج بوش، سه قاضی توسط دونالد ترامپ، و یک قاضی از سوی بیل کلینتون، و د دو قاضی توسط باراک اوباما برای دادگاه عالی آمریکا منصوب شدهاند. این ترکیب نشان میدهد که محافظهکاران تعداد شش قاضی دادگاه عالی را با تصمیمات خود همراه دارند. جالب اینکه رؤسای جمهوری منتخب حزب جمهوریخواه در تعیین قضات همواره موضوع سقط جنین را در نظر داشتهاند. به عنوان مثال ترامپ در جریان کارزارهای انتخاباتی سال ٢٠١۶ قول میداد که قضاتی را به دادگاه عالی منصوب نماید که بتوانند قانونی بودن حق سقط جنین را لغو نمایند. بیدلیل هم نیست که قاضی آلیتو توانسته است نظر چهار قاضی دیگر را نیز با خود همراه کند.
نقطه نظرات قاضی آلیتو به روشنی بیانگر دیدگاههایی است که از سوی گروههای مذهبی و جریانات محافظهکار مطرح میشود. گویا برای توجیه نظریه خود در باره سلب حق انتخاب سقط جنین از زنان، قاضی آلیتو از منابع قرن سیزدهم استفاده میبرد که زنان را فروتر از مردان میدانند. این کتاب به کار یک حقوقدان قرن هفدهم اشاره میکند که با زنان به عنوان جادوگر یا دارایی رفتار میکرد. در آن ایام قاضی هنری دوبراکتون در رسالهای با عنوان «قوانین و سنتهای انگلستان»[۳] استدلال میکرد که اگر فردی زن بارداری را کتک بزند، و یا او را مسموم سازد به گونهای که به سقط جنین منجر شود، اگر جنینی شکل گرفته و جاندار باشد، او مرتکب قتل شده است.[۴] حقوقدان انگلیسی قرن هفدهم، سر ماتیو هیل، که فلسفه حقوقی او زندگی زنان را برای قرنها به تباهی کشید، نیز معتقد بود که سقط جنین جنایتی بزرگ است. اگر پزشکی به زن بارداری دارویی بدهد که موجب از دست رفتن جنین شود، آن عمل معادل با ارتکاب قتل است.[۵] قاضی آلیتو متاثر از اینگونه نظریههاست که خود آنها نیز از دیدگاههای مذهبی الهام میگیرند. البته آلیتو همه رساله دوبراکتون را به درستی مورد توجه قرار نداده و بیان نمیکند که هرچند زنان در بسیاری جهات با مردان متفاوت هستند، اما آنان از حقوق نیز برخوردارند. بزرگترین مشکل در این واقعیت قرار دارد که نهضت ضد سقط جنین که خود را پشت دفاع از «حق حیات جنین» پنهان می:ند، پیچیدگیهای موضوع را در نظر نمیگیرد. اینان که از الهیات کاتولیک بهره میبرند، استدلال میکنند که اگر حق حیات برای مادری که ممکن است جان او در اثر بارداری در خطر قرار گرفته، در نظر گرفته شود، صیانت از این حق در مورد جنینی هم که پس از مراحل بارداری به دنیا میآید باید محفوظ شمرده شود. بنابراین، به نظر اینان از جمله قاضی آلیتو، تفکیک در مواردی که سقط جنین ضروریست از موارد غیرضروری بیمعناست. سقط جنین در هر شرایطی باید غیرقانونی اعلام شده و کسانی که قانون را اجرا نمیکنند باید مجازات شوند.
اینگونه نظریههای زنستیز و داعیه حق حیات برای جنین، در تضاد کامل با قوانین حقوق بشر بینالمللی قرار دارد. اعلامیه جهانی حقوق بشر که اصلیترین سند حقوقی حاضر، و نشاندهنده آرزوی دیرین بشری برای برخورداری از حقوق ذاتی توسط همه افراد انسانی بدون تبعیض است، در ماده یک حقوق ذاتی را شامل همه آنهایی میداند که به دنیا آمده و میبایست از حق حیات برخوردار باشند: «تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همه دارای عقل و وجدان میباشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.» کمیته حقوق بشر نیز در گزارش مبسوط سال ٢٠١٧ این نظر را تایید نموده و برای همیشه به مجادلات در خصوص حق حیات خاتمه داد[۶] و مفاد ماده یک اعلامیه جهانی و همچنین ماده ۶ میثاق حقوق مدنی و سیاسی را ناظر بر حق زندگی برای آحاد جامعه بشری دانست که «به دنیا آمده» و در جهان پدیداری حضور دارند.[۷]
آیا این نظریهها بطور کلی از چشماندازهای مذهبی سرچشمه میگیرند؟ یا اینکه در میان مذاهب نیز درجات متفاوتی از مخالفت با سقط جنین وجود دارد؟
نظریه مذاهب در باره حق سقط جنین
بر اساس آموزههای دینی، هر عقیده مذهبی دیدگاه خود را در مورد موضوع سقط جنین ارائه داده است. هرچند در این آموزهها وجوه مشترک زیادی وجود دارد، و تقریبا همه مذاهب اساسا با سقط جنین مخالفت میورزند، اما تنوع در این نظریهها و همچنین تفاسیر متناقض در آنها قابل توجه است. برای دریافت این نظریههای مشابه و متناقض سه گروه دینی ابراهیمی در دنیای امروز، از نقطه نظر سرسختی در مخالفت با حق سقط جنین به اختصار مورد بررسی قرار میگیرند.
نظریههای مسیحی
در عالم مسیحیت، کلیسای کاتولیک سرسختترین مواضع را در قبال سقط جنین اتخاذ کرده. این در حالیست که در «کتاب مقدس» هیچ نشانه روشنی درباره سقط جنین دیده نمیشود. اما مسیحیان کاتولیک بر ارزشی که خداوند برای حیات انسانی قائل است توجه داشته و معتقدند از زمانی که لقاح انجام و نطفه شکل میگیرد، حیات انسانی مفهوم مییابد. به همین دلیل سقط جنین نوعی قتل به حساب میآید. حضرت داود این مفهوم حیات انسانی و ضرورت حفاظت از آنرا چنین بیان کرده است: «تو وجود مرا آفریدی. تو مرا در شکم مادرم قرار دادی. تو را ستایش میکنم زیرا به طرز شگفتانگیزی به من شکل بخشیدهای. کار تو خارقالعاده است، من این را به خوبی میدانم. شکل من از تو پوشیده نبود آنگاه که در نهان آفریده شدم، وقتی در اعماق زمین بهم بافته شدم. چشمان تو بدن شکل نیافتهام را دید. تمام روزهایی که برای من مقرّر شده بود، پیش از آنکه یکی از آنها به وجود آید، در کتاب تو نوشته شده بود.»[۸] بر این اساس، زندگی باید تقدیس شود. این ارزش زندگی به دفعات هم در «وصایای عهد عتیق» (تورات) و هم در «عهد جدید» (انجیل) مورد تکریم و تأکید قرار گرفته است.
• نباید مرتکب قتل شوید. (خروج ١٣: ٢٠)
• هر که یک انسان را از بین ببرد، حتماً کشته خواهد شد. (لاویان ١٧: ٢۴)
• هر که خون انسان بریزد، خون او به دست انسان ریخته خواهد شد، زیرا خدا انسان را به صورت خود آفرید. (پیدایش ۶: ٩)
• خداوند (نجات دهنده شما که شما را در زهدان شکل داد)، میگوید: من خداوند هستم، آفریدگار همه چیز، که آسمانها را گسترانده و زمین را به تنهایی میگسترانم. (اشعیا ۴۴:٢۴)
• بدانید که ما را آفرید و ما از او هستیم، قوم او هستیم، و گوسفندان مرتع او میباشیم. (مزامیر١٠٠:٣)
• قبل از اینکه تو را در زهدان شکل دهم، تو را میشناختم، قبل از به دنیا آمدن تو را متمایز ساختم. من تو را به پیامبری برای امتها منصوب نمودم. (ارمیا ١: ۵)
کلیسای کاتولیک در اعلامیهای که در ١ نوامبر ١٩٧۴ در رابطه با سقط جنین منتشر کرد، موضع خود را در مخالفت با حق سقط جنین به روشنی توضیح داد.
مرگ کار خدا نیست، او از انقراض زندگان لذت نمیبرد. (حکمت ١:١٣) یقیناً خداوند موجوداتی را آفریده است که فقط یک عمر دارند و مرگ جسمانی نمیتواند از دنیای جسمانی غایب باشد. اما آنچه بلافاصله اراده میشود، زندگیست، و در جهان پدیداری همه چیز برای انسان ساخته شده است، که تصویر خدا و جلال تاج جهان میباشد. (پیدایش ٢۸-٢۶) در سطح انسانی، این حسادت شیطان بود که مرگ را به جهان آورد. (حکمت ٢:٢۴) با معرفی گناه، مرگ با آن پیوند خورده است. یعنی مرگ نشانه و ثمره گناه است. اما هیچ پیروزی نهایی برای مرگ وجود ندارد.
خداوند با تأیید ایمان به رستاخیز، در انجیل اعلام میکند: «خدا، خدای مردگان نیست، بلکه خدای زندگان است.» (متی ٢٢:٣٢) و مرگ مانند گناه بطور قطع با رستاخیز در مسیح شکست خواهد خورد. (نامه اول قرنتیان ٢٧-١۵) بنابراین ما میفهمیم که زندگی انسان، حتی در این زمین، ارزشمند است، که توسط خالق ایجاد شده است، زندگی دوباره توسط او پس گرفته میشود. (پیدایش ٢: ٧؛ حکمت ١۵: ١١)
بر اساس این نوع قرائتها و تفاسیر است که کلیسای کاتولیک روم میآموزد که سقط جنین اشتباه است و هر عضوی از کلیسا که در این نوع اقدامات دخیل باشد باید تکفیر شود. در این آیین، سقط جنین عملی شیطانی و غیرقابل قبول از سوی خداوند تلقی میشود. شاهدان یهوه نیز این عقیده مشترک با کاتولیکها داشته و سقط جنین را خطایی بزرگ میدانند. در حقیقت، میتوان گفت که در اکثر گروههای آیینیهای مسیحی، سقط جنین به شدت ممنوع شده و هیچ زمانی نمیتواند پذیرفته شود. به همین دلیل، کلیساهای معترض اجازه سقط جنین را نمیدهند. اینگونه نظریههای مذهبی استدلال میکنند که باید طرفدار زندگی بود. آنان وجود جنین بطور مستقل را به عنوان یک شخص تعریف کرده و میگویند که جنین میتواند مانند هر انسان دیگری در زمان و محیط زندگی کند. در نتیجه سقط جنین عملی سرشار از گناه و درواقع قتل عمد است. این نظریههای مذهبی اغلب با قوانین مدنی و حتی کیفری در برخی از کشورها آمیخته شده. در ایرلند قوانین مربوط به سقط جنین در ابتدا جرمی در مقابل قانون مدنی مصوب سال ١۸۶١ تلقی میشد، و سپس نقض قانون عدالت کیفری و همچنین قانون حفظ زندگی نوزاد در سال ١٩۴۵به حساب میآید. در قضیهای که در سال ٢٠١٠ در پیشگاه دادگاه اروپایی حقوق بشر مطرح شد، دادگاه اعلام نمود که مقاولهنامه اروپایی حقوق بشر در برگیرنده حق سقط جنین نیست.[۹] بر اساس همین سرسختیها در مقابل سقط جنین، در بیشتر شرایط، در این کشور سقط جنین یا انجام عمل سقط جنین جرم محسوب میشود. به همین طریق، در جمهوری دومینیکن، السالوادور، هندوراس، و بسیاری دیگر کشورهای آمریکای لاتین، بجز موارد استثنایی ممنوع است.
اما در مقابل این مواضع سختگیرانه، مجادلههایی نیز در همان فضای مسیحی وجود دارد که استدلال میکند ضرورتا شکلگیری جنین معادل حیات نیست زیرا حیات انسانی به تامل کردن و در روابط اجتماعی خود را قرار دادن تعریف میشود و نه هستی صرفا بیولوژیک. این مجادلات باعث شده تا برخی از گروههای مسیحی از حق سقط جنین دفاع کنند. اینان معتقدند که سقط جنین میتواند به نجات جان افراد کمک کند اگر با کمک پزشکان و متخصصان انجام شود. مرکز تحقیقاتی پیو در سال ٢٠١٧ گزارشی انتشار داد که چنددستگی در میان نهادهای مسیحی آمریکایی را در این زمینه نشان میدهد. بنا بر این گزارش بیش از چهار دهه پس از قانونی شدن سقط جنین در قضیه «جین روئی» توسط دادگاه عالی آمریکا، ٪۵٧ امریکاییها از سقط جنین قانونی حمایت میکنند.[۱۰] اما اقلیت مهم ۴٠ درصدی اعتقاد دارند که سقط جنین باید در همه یا بیشتر موارد غیرقانونی باشد و در برخی از فرقهها و گروههای مذهبی ایالات متحده، این رقم بسیار بالاتر است. به عنوان مثال، اکثر شاهدان یهوه (٪٧۵) و مورمونها (٪٧٠) میگویند که سقط جنین باید در همه یا اکثر موارد غیرقانونی باشد.
بنا بر همان گزارش، و در مقایسه با نگرش کاتولیک، تنها ٪٣۵ از کسانی که بخشی از سنت اصلی پروتستان هستند، میگویند سقط جنین باید در همه یا بیشتر موارد غیرقانونی باشد، و ٪۶٠ آنها از قانونی شدن سقط جنین حمایت میکنند. اعضای کلیسای اسقفی (٪٧٩) و کلیسای متحد مسیح (٪٧٢) احتمالاً از سقط جنین قانونی حمایت میکنند. در حالی که اکثر اعضای کلیسای پروتستان و کلیسای اصلی انجیلی لوتری در آمریکا (٪۶۵) نیز از سقط جنین قانونی حمایت میکنند. ٪٩٠ جهانگرایان متحد و ٪۸٣ از یهودیان آمریکایی در نظرسنجی سال ٢٠١۴ بسیار بیشتر از جمعیت عمومی از سقط جنین قانونی حمایت کردند.
نظریه دیانت یهود
در یهودیت، موضوع پیچیده است و برای دریافت نقطه نظرات آنان همیشه باید به «کتاب مقدس» مراجعه کرد. آغاز مطالعه را باید از کتاب «پیدایش» شروع کرد که ریختن خون انسان را ممنوع میسازد. هرکه خون انسان بریزد، خون وی به دست انسان ریخته شود، زیرا خدا انسان را به صورت خود آفرید. (پیدایش فصل ٩ آیه ۶) علاوه بر این، یهودیت میآموزد که بدن در نهایت دارایی متعلق به خداست و صرفاً به امانت نزد انسان سپرده شده. این نوع ممنوعیت به همراه ممنوعیتهای متعدد در قوانین یهود، شامل ممنوعیت خودکشی، خالکوبی و زخمیکردن خود، در مجموع این ایده را انکار میکند که افراد از حق نامحدودی برای انتخاب در مورد بدن خود برخوردار هستند.[۱۱] بخشی از کتاب «خروج» نیز بطور مستقیم به سقط جنین مربوط میشود: «اگر مردم جنگ کنند، و زنی حامله را بزنند، و فرزند او سقط گردد، و ضرری دیگر نشود، البته غرامت بدهد موافق آنچه شوهر زن به او گذارد، و به حضور داوران ادا نماید.» (کتاب خروج، فصل ٢١ آیه ٢٢). آیه بعدی ادامه میدهد که اگر ضرر دیگری ایجاد شود، باید جان به عوض جان بدهد. تفاسیر توضیح میدهد که اگر تنها ضرری که به زن وارد میشود از دست دادن جنین باشد، این امر قتل به حساب نمیآید، بلکه فقط به عنوان خسارت مالی تلقی میشود.
در مقایسه با مسیحیت، اینگونه آسانتر بودن موضوع سقط جنین در دیانت یهود باعث شده است تا قوانین یهودایی با این عقیده مشترک در میان مخالفان سقط جنین که زندگی از زمان لقاح شروع میشود، همراه نشوند. افزون بر این، همان قوانین یهود از نظر قانونی جنین را یک شخص کامل و مستحق حمایتهایی مانند حمایتهایی که برای انسانها اعطا میشود، نمیداند. در آیین یهود، جنین تنها در بدو تولد به مقام یک فرد کامل میرسد. منابع موجود در «تلمود» نشان میدهد که جنین قبل از ۴٠ روز از بارداری، وضعیت قانونی محدودتری دارد، بطوری که یکی از مقامات تلمودی ادعا میکند که قبل از ۴٠ روز، جنین «فقط آب» است. در جای دیگر، «تلمود» نشان میدهد که رهبران مذهبی باستانی یهود جنین را بخشی از مادرش در طول دوران بارداری میدانستند و زندگی کاملاً به او وابسته است. این دیدگاه بازتاب دهنده این موضع است که زنان باید در تصمیمگیری درباره بدن خود آزاد باشند. منابع ربانی متأخر به این موضوع بطور مستقیمتری اشاره میکنند. «میشنا» اولین مجموعه مکتوب عمده از سنتهای شفاهی یهودیان که به تورات شفاهی معروف است، میگوید که اگر زن بارداری به اعدام محکوم شود، اعدام میتواند انجام شود، مشروط بر اینکه او هنوز زایمان نکرده باشد. این امر نشان میدهد که قوانین یهودی حقوق کامل انسانی جنین را قبل از تولد قائل نیست.[۱۲]
جایز بودن سقط جنین، صرف نظر از تهدیدهای آشکار برای جان مادر، در متون یهودی بحثبرانگیز است. منابع ارتدکسی وجود دارند که از سقط جنین در زمانی که سلامت مادر در خطر است حمایت میکند، حتی اگر زندگی او در خطر نباشد. و یا هنگامی که جنین بطور قطع مشخص است که از ناهنجاریهای شدید رنج میبرد، سقط آن مجاز است. علاوه بر این، زمانی که سلامت روان مادر در خطر است؛ یا زمانی که حاملگی نتیجه یک رابطه جنسی ممنوع است، باز هم سقط جنین اجازه داده میشود. با این حال، این احکام بطور همگانی در جهان یهودیت پذیرفته نشده و بسیاری از رهبران مذهبی ارتدوکس در مورد وضع استانداردهای محکم محتاط بوده و توضیح میدهند که پروندهها به صورت انفرادی قضاوت شوند.
جنبش محافظهکار یهودی در همه این موارد تا حدودی ملایمتر است، و به صراحت تهدیدهای جان مادر را به عنوان تهدیدات روانی برای رفاه روانی او درک میکند. در سال ١٩۸٣، مقامات روحانی جنبش محافظهکار تنها در صورتی سقط جنین را مجاز دانستند که ادامه بارداری ممکن است به مادر آسیب جسمی یا روانی شدیدی وارد کند، یا زمانی که جنین توسط نظر پزشکی صالح تشخیص داده شود که به شدت ناقص است. جنبش اصلاحات در دیانت یهودی نیز طول تاریخ رویکرد مشابهی را در پیش گرفته است. در سال ١٩۵۸، رهبران روحانی جنبش تصمیم گرفتند که سقط جنین به خاطر سلامت روانی مادر مجاز است، در صورتی که نظر پزشکی وجود داشته باشد که کودک از نظر جسمی و حتی ذهنی ناقص به دنیا میآید. در سال ١٩۸۵، این توجیهات روانشناختی صریحاً به موارد تجاوز جنسی و زنای با محارم نیز تعمیم داده شد، در حالی که بر مخالفت با سقط جنین به دلایل پیش پا افتاده یا «در صورت تقاضا» تأکید شد. در پاسخ منتشر شده، جنبش سقط جنین را در مواردی که زایمان ممکن است برای سایر اعضای خانواده سختی ایجاد کند، رد کرده است. در همان زمان، هر دو گروه روحانیون اصلاحطلب و محافظهکار یهودی از قانونی و قابل دسترس بودن سقط جنین حمایت میکنند.[۱۳]
سقط جنین در اسلام
در اسلام نیز مانند ادیان ابراهیمیدیگر، اساس موافقت و یا مخالفت را سقط جنین را باید در «کتاب مقدس» جستجو کرد. قرآن در سوره اسراء آیه ٣٣ بحث اساسی را باز کرده است: «فرزندانتان را از بیم تنگدستی نکشید؛ ما به آنان و شما روزی میدهیم، یقیناً کشتن آنان گناهی بزرگ است.» این اصلیترین نظریه اسلامی تنها معیار قضاوت در باره سقط جنین نیست زیرا آیاتی دیگری نیز در این زمینه وجود دارند. مهمترین آنها مربوط به قداست حیات انسانی است. آیه ٣٢ از سوره مائده این قداست را چنین توضیح داده است: «بدین سبب بر بنی اسرائیل حکم نمودیم که هر کس نفسی را بدون حق و یا بیآنکه فساد و فتنهای در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که همه مردم را کشته، و هر کس نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده است.» موضوع قداست حیات راه را برای تفاسیر آسانتر باز کرده است. هرچند که جنین در رحم مادر توسط اسلام به عنوان یک زندگی انسانی شناخته شده و محافظت میشود، اما حفاظت از جان مادر نیز در مرکز همان تقدیس حیات قرار میگیرد. در حقیقت باید انتخاب کرد و تصمیم گرفت کدامین عمل درست است. حفظ جنین و یا جان مادری که به خاطر بارداری ممکن است در خطر باشد؟ در این تصمیمگیری باید به شرایطی دقت نمود که به موجب آن خطر کوچکتری متوجه کانون خانواده میشود. در اینجا، اسلام به ابعاد اجتماعی موضوع نیز نظارت دارد:
• مادر بانی و جایگاه جنین است.
• زندگی مادر به خوبی تثبیت شده است.
• مادر وظایف و مسئولیتهایی دارد.
• مادر عضوی از یک خانواده است.
• اجازه دادن به مادر برای مردن در بیشتر موارد باعث مرگ جنین نیز میشود.[۱۴]
بنابراین، و مانند یهودیت، بطور کلی سقط جنین از روی عمد در اسلام پذیرفته شدنی نیست. اما میتواند در موارد خاصی که همراه با نظریههای پزشکی باشد انجام پذیرد. در این ارتباط تمام مکاتب حقوق اسلامی قبول دارند که سقط جنین در صورتی مجاز است که ادامه بارداری جان مادر را در معرض خطر واقعی قرار دهد، و یا اینکه کودکی با ناهنجاری جسمی و ذهنی به دنیا بیاید که او را از یک زندگی عادی محروم سازد، در این صورت سقط جنین بعد از ١٢٠ روز بارداری مجاز است.
علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در پاسخ به پرسشی در باره سقط جنین آنرا در هیچیک از مراحل رشد جایز نمیداند. اما طی فتوایی توضیح میدهد که «قبل از دمیده شدن روح در صورت مشقت فوقالعاده و غیرقابل تحمل در نگهداری یا بزرگ کردن طفل ناقصالخلقه برای والدین یا خوف مرگ مادر، جایز است.» در عین حال «پس از دمیده شدن روح، سقط جنین مطلقاً حرام است، مگر اینکه با استمرار بارداری، حیات مادر و جنین هر دو تهدید شود و نجات زندگی طفل به هیچ وجه ممکن نباشد، ولی نجات زندگی مادر فقط با سقط جنین ممکن باشد».[۱۵]
آیتالله یوسف صانعی در فتوایی معتقد بود که سقط جنین مطلقا حرام است، حتی در صورت شک هم جایز نیست، «یعنی با انعقاد نطفه و یا قطع شدن حیض هم نمیتوان با خوردن دارو و یا غیر آن، چنین کاری کرد. این حکم هرچند بر خلاف قواعد است؛ لیکن منصوص است و صحیحه رفاعه بر آن دلالت دارد؛ اما برای رفع خطر از مادر، با توجه به نظر کارشناسی و حرج غیر قابل تحمل،در فرض عدم ولوج روح (قبل از چهار ماهگی)، نمیتوان گفت حرام است. قاعده نفی حرج رافع حرمت میباشد».[۱۶] صانعی همچنین اعتقاد دارد که اسلام دین مهرورزی هم هست و اگر مشکلات جدی در مسیر بارداری وجود داشته باشد، خداوند اطاعت از شریعت را از مخلوقاتش بر میدارد. متفاوتترین بخش نظریه صانعی این است که وی، بر خلاف دیگر دیدگاههای اسلامی، معتقد است که در برخی شرایط مانند فقر والدین یا زیادی جمعیت، سقط جنین مجاز است.
در جهان اهل تسنن نیز شورای علمای اهل تسنن در دوازدهمین جلسه خود در فوریه ١٩٩٠ امر سقط جنین را در صورتی که جنین بدشکلی فاحش یا شرایط شدید غیرقابل درمان و اثبات شده توسط تحقیقات پزشکی و تصمیمگیری توسط کمیتهای که توسط پزشکان قابل اعتماد تشکیل شده داشته باشد، مجاز دانست. در عین حال، این سقط جنین باید توسط والدین درخواست شده و جنین کمتر از ١٢٠ روزه باشد.[۱۷]
به عنوان جمعبندی باید اذعان داشت که همه مذاهب، اعم از مذاهب ابراهیمی و یا غیرابراهیمی مانند آیین هندو، مخالف سقط جنین هستند. همه این مذاهب بر قداست زندگی به عنوان هدیهای از سوی خداوند اصرار میورزند. با این حال در میان آنها اختلاف نظرهای جدی وجود دارد. در حالی که مسیحیت کاتولیک سرسختترین همه مذاهب در مخالفت با حق سقط جنین به شمار میرود، بسیاری از گروههای دیگر مسیحی بر حق سقط جنین اصرار میورزند. دو مذهب دیگر، یهودیت و اسلام، با مشابهتهای زیادی، نسبت به سقط جنین کمتر سختگیری داشته و در شرایطی آنرا مجاز میدانند.
*دکتر محمود مسائلی بنیانگذار و دبیرکل افتخاری اندیشکده بینالمللی نظریههای بدیل؛ با مقام مشورتی نزد سازمان ملل متحد؛ بنیانگذار و مدیر مرکز مطالعات عالی حقوق بشر و توسعه دمکراتیک؛ اتاوا؛ کانادا
[۱] Gerstein, J & Ward, A. Supreme Court Has Voted to Overturn Abortion Rights, draft opinion show. Politico, 2nd April, 2022.
[۲] Jane ROE, et al., Appellants, v. Henry Wade. Legal Information Institute, Cornell Law School. 1973.
[۳] Judge Henry de Bracton, De Legibus et Consuetudinibus Angliae.
[۴] Patron, H.D. (May 11, 2022). Samuel Alito’s Use of Ancient Misogyny: SCOTUS Rewinds to Centuries-Old Common Law for Abortion Ban. Salon.
[۵] Armstrong, K. (May 6, 2022). Draft Overturning Roe v. Wade Quotes Infamous Witch Trial Judge with Long-Discredited Ideas on Rape. Republica.
[۶] General comment No. 36 (2018) on article 6 of the International Covenant on Civil and Political Rights, on the right to life.
[۷] نگاه کنید به نوشتاری از این نویسنده با عنوان «موضوع سقط جنین و حقوق بشر بینالمللی» در وبسایت آگورا-ایران آکادمیا.
[۸] Psalm 139
[۹] Wicks, E. (2011). A, B, C v Ireland: Abortion Law under the European Convention on Human Rights. Human Rights Law Review, 11:3, pp. 256-266.
[۱۰] (Masci, D. (January 22, 2018). American Religious Groups Vary Widely in Their Views of Abortion. Pew Research Institute.
Religious Views on Abortion Religion Essay (January 1st, 2015). UKessays.
[۱۱] Abortion and Judaism. The Jewish Position on Abortion is Nuanced, Neither Condoning it nor Categorically Prohibiting it. My Jewish Learning.
[۱۲] The above-mentioned source: My Jewish Learning
[۱۳] To learn more about religion and abortion access, the Center for American Progress interviewed Rabbi Danya Ruttenberg, scholar in residence at the National Council of Jewish Women. She is also the author of seven books and will release her eighth—On Repentance and Repair: Making Amends in an Unapologetic World—later this year. Ruttenberg has a regular newsletter called “Life is a Sacred Text” and has written for The New York Times, The Atlantic, and The Washington Post. CAP named her one of its “۲۱ Faith Leaders to Watch in 2021.”
[۱۴] Sanctity of Life: Islamic Teaching on Abortion. BBC, 2009.
[۱۵] https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=27849
[۱۶] http://saanei.org/index.php?view=01,02,09,3313,0
[۱۷] Al-Alaiyan, S. and AlFaleh, K.M. (2014). Aborting a Malformed Fetus: A Debatable Issue in Saudi Arabia. J Clin Neonatol, January-March; 1(1): 6–۱۱٫