یا همه با یکدیگر، یا همه تنها! اول باید داغدار شد و بعد دادخواه؟!

شنبه ۷ خرداد ۱۴۰۱ برابر با ۲۸ مه ۲۰۲۲


نگار جوکار – اعتراضات مردمی‌ و سراسری در ایران، تبدیل به اعتراضات خاموش نشدنی شده است. نیروهای سرکوبگر نیز طی اعتراضات اخیر در شهرهای مختلف، خسته تر از دیروز شده اند و این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است.

در این میان، موضوعی قابل تامل وجود دارد؛ دادخواه شدن قبل از داغدار شدن یا دادخواه شدن بعد از داغدار شدن؟ قطعا در هر جامعه‌ای، صد درصد مردم آن جامعه، اهل سیاست و مباحث سیاسی نیستند و این موضوع در مورد مردم ایران نیز صادق است اما با توجه به دیکتاتوری موجود در ایران، آیا باید حتما عزیزی را از دست داد و عزادار شد و سپس تبدیل به مخالف حکومت و دادخواه شد؟!

در این سال‌ها تعداد قابل توجهی از ایرانیان از کشور خارج شدند و متاسفانه کاملا بی محابا ، بدون در نظر گرفتن تمامی‌ پیامدهای ممکن، بعد از خروج از کشور  به صورت مداوم به ایران سفر کردند و می‌کنند. در میان آنها بسیارند ایرانیانی که اگر به صفحات شبکه‌های مجازی آنها نگاهی بیندازیم، متوجه می‌شویم که در این مدت کوچکترین اشاره‌ای به هیچکدام از کشتارها، خونریزی‌ها و اتفاقاتی که در ایران افتاده، نداشته‌اند. تنها مسئله‌ای که برایشان اهمیت دارد، زندگیِ شخصی خودشان و سفرهایشان به ایران است. سفرهایی که متاسفانه گاهی اوقات بی‌بازگشت است و دیکتاتوریِ جمهوری اسلامی دامن آنها را نیز می‌گیرد و خانواده‌هایشان عزادار آنان می‌شوند؛ داغدارانی که به داغداران قبلی اضافه می‌گردند.

تا کجا می‌توان بی‌تفاوت بود به کشتارِ مردم؟ تا کجا می‌توانیم تنها و تنها به زندگی‌های شخصیِ خودمان اهمیت دهیم؟ در آبان ۹۸ به همه اثبات شد که مهم نیست مخالف جمهوری اسلامی باشید یا نه! حتی اگر یک رهگذر ساده از میان اعتراضات باشید، امکان کشته شدن شما توسط سرکوبگران وجود دارد. اما آیا برای آنها که در شبکه‌های مجازی، نمی‌توان کوچکترین همدردی و اشاره‌ای به کشتار مردم در این سال‌ها دید، حتما باید کشته شدن توسط همان حکومت اتفاق بیفتد تا پرده‌ای از مقابل چشمان آنها کنار رود و عزاداران آنها دریابند که این حکومت به هیچکسی رحم نمی‌کند، حتی به خودی‌هایش؟ در اعتراضاتی که طی این سال‌ها به وقوع پیوسته، بسیار بوده‌اند کشته‌شدگانی که قبل از کشته شدن توسط جمهوری اسلامی، دغدغه‌مند مردم و کشور بودند و بسیار بودند کشته‌شدگانی که هرگز به کشتار هموطنان خویش اشاره‌ای نکردند. آیا باید در چرخه‌ی اول داغدار شدن و سپس دادخواه و مخالف حکومت شدن، گیر افتاد؟

فاجعه و جنایتی که در متروپل آبادان اتفاق افتاد، به طرز وحشتناکی نشان داد که هشتاد میلیون انسانی که در ایران زندگی می‌کنند، هر روزه در خطر کشته شدن توسط حکومت هستند. چنین سازه‌های غیراستانداردی در سراسر کشور زیاد است. افراد زیادی هستند که برای سود کردن و مقاصد دیگر، در این سازه‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. متاسفانه  در میان آنها زیادند افرادی که بی‌اهمیت به اتفاقاتِ موجود در کشور و کشتار هموطنان خود هستند. افرادی که امکان بسیار زیادی دارد که در آینده‌ای نزدیک، توسط همین سازه‌های غیراستاندارد کشته و خانواده‌هایشان عزادار شوند.

جمهوری اسلامی حکومتی‌ است که برای بقایش، خودی‌هایش را نیز می‌کشد چه برسد به آندسته از افرادی که می‌گویند با سیاست کاری ندارند و بی‌توجهند به فجایع کشور! جمهوری اسلامی امکان داشتن یک زندگی عادی را از همه می‌گیرد و هرقدر سعی کنیم خودمان را بی‌تفاوت به سیاست نشان دهیم، روزی بالاخره این حکومت، دامن خودمان را نیز می‌گیرد. هر جای جهان هم که باشیم، سایه سنگین این حکومت دنبال‌مان می‌کند. ممکن است هم‌اکنون با شلیک گلوله، ریزش سازه‌ای غیراستاندارد ، وقوع یک سیل به خاطر ناکارآمدی حکومت، واژگون شدن اتوبوس خبرنگاران، شلیک به هواپیما یا حتی در مراسم عزاداری یک تروریست که توسط حکومت برپا شده، کشته و زیر دست و پا له شویم! تا قبل از کشته شدن، در کدام دسته قرار داریم؟ بی‌تفاوت به درد هموطن یا دغدغه‌مندِ دردهای وطن؟ مادامی‌ که جمهوری اسلامی وجود دارد، یا ما عزادارِ عزیزانمان هستیم یا عزیزانمان عزادارِ ما!

مسئله این است‌: یا همه با یکدیگر، یا همه تنها!

*نگار جوکار فعال مدنی و حقوق بشر است.


♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=286418