به نام خداوند جان و خرد
این روزها آبادان قلب ایران است، قلبی پر از درد و ناله مادران و پدران و همسران و فرزندانی که داغدار عزیزان خود در قتلگاه «متروپل» هستند. بیشک حادثه آبادان نتیجه ناکارآمدی سیستماتیک، اقتصاد بیاخلاق و زد و بندهای غیرقانونی افرادی همچون عبدالباقیها با لایههای گسترده فساد در بخشهای گوناگون حاکمیت است. ناکارآمدی و فسادی که سالهاست معلمان در نظام آموزشی تجربهاش کردهاند و فعالین صنفی آن را فریاد زندهاند اما نه تنها گوش شنوایی برای شنیدن آن پیدا نشده بلکه برخوردهای امنیتی نخستین ابزار برای ساکت کردن آنان بوده است. کانون صنفی معلمان ضمن عرض تسلیت به مردم شریف آبادان و ملت دغدار ایران به ویژه خانواده همکار گرامی مرحوم حسن صیداوی و خانواده پنج دانشآموز جانباخته خود را شریک این غم بزرگ میداند و خواستار رسیدگی فوری و بیکم و کاست به پرونده مقصران جنایت متروپل است.
اما به روزهای پایانی سال تحصیلی نزدیک میشویم، سالی که نقطه عطفی بود بر جنبش حقخواهی معلمان ایران. سالی که بیش از ۱۵۰ شهر کشور شاهد حضور پر شور معلمان شاغل و بازنشستهای بود که در مقابل تبعیضهای ناروای حقوقی و بی عدالتی گسترده آموزشی فریاد زدند و ایران و جهان را به شگفتی و احترام واداشتند. اما در این آخرین روزهای سال تحصیلی بسیاری از معلمان حقگو به دلیل حضور حقخواهانه، قانونی، مسالمتآمیز و مدنی در زندان بسر میبرند و تاوان پیگیری خواستههای یک میلیون و ۶۰۰ هزار معلم شاغل و بازنشسته را میپردازند. آنچه که این معلمان مطالبه میکردند چیزی جز خواستههای معلمان و البته همه ایرانیان نبوده و نیست؛ خواستههایی همچون داشتن یک زندگی آبرومندانه و بدون دغدغههای اقتصادی، اجرای بی کم و کاست لایحه رتبه بندی، اجرای قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان و شاغلین، ارائه آموزش غیر ایدئولوژیک، اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی و فراهم شدن آموزشی رایگان، عادلانه و کیفی برای همه فرزندان ایران و … اما پاسخ حاکمیت به این خواستههای قانونی و مدنی چه بود؟ زندانهای درازمدت، بازداشتها و پرونده سازیهای غیر قانونی، تشکیل دادگاههای نمایشی و سناریوسازیهای مضحک و نخنما آنهم برای چند ده نفر از شریفترین معلمان کشور که به اذعان دوست و دشمن از پاکترین شهروندان کشور به شمار میآیند.
همزمان با برخوردهای غیرقانونی و ناجوانمردانه با فعالین صنفی شاهد ستمهایی آشکار در حوزه آموزش و پرورش هستیم. در حالی که مردم زیر فشار تورم افسار گسیخته چند ده درصدی و حتی چند صد درصدی در کالاهای ضروری و حیاتی کمر خم کرده اند، افزایش ده درصدی دستمزد حقوق بگیران دولت ستمی آشکار بر آنان به ویژه معلمان و بازنشستگانی است که اگرچه از سالها قبل نیز حقوقشان زیر خط فقر بود اما با این تورم به سرعت به یکی از اقشار محروم جامعه تبدیل شدند.
امروز که سایه سنگین سیاستهای ناکارآمد و فاسد بر زندگی مردم از جمله معلمان سایه انداخته و هر روز آنان را فقیر و فقیرتر میکند، ناباورانه خبرها از سنگ اندازیهای سازمان برنامه بودجه و سازمان امور استخدامی در اجرای لایحه سرهم بندی شده رتبه بندی حکایت دارد. کاهش بودجه، به تعویق انداختنهای پی در پی و قول اجرای آن در شهریور ۱۴۰۱ ! سختتر کردن معیارهای ارزشیابی، ایجاد ابهام در تاثیر آخرین مدرک تحصیلی، سپردن بخشی از ارزیابیها به نهادهای بیرون از آموزش و پرورش از جمله سازمان سنجش! و از همه توهینآمیزتر برگزاری آزمون توسط این نهاد برای کسب بخشی از امتیازهای لازم برای هر رتبه!!! از جمله این موارد است. کانون صنفی معلمان به مسببان این اقدامات هشدار میدهد که با چنین کارهایی زمینه خشم معلمان را فراهم نکنید، چراکه این قشر نشان داده که بر سر حق خود با کسی شوخی ندارند.
تازهترین سیاهکاریهای دست اندرکاران در ادامه پولیسازی آموزش، پرداخت وام ۳۰ میلیون تومانی برای ثبت نام در مدرسههای خصوصی است! بنا بر اصل ۳۰ قانون اساسی تحصیل تا پایان سال دوازدهم باید رایگان باشد. این اقدام علاوه بر این که خلاف قانون است زمینه سوءاستفاده بیشتر از خانواده هایی خواهد بود که به امید آینده بهتر برای فرزندان خود در دام قسط ها وبهره های کمرشکن بانکی میافتند. جامعه به ویژه خانوادهها باید بدانند که تحصیل رایگان و کیفی حق مسلم همه ملت است و چنین کارهایی شانه خالی کردن دولت از وظیفه حداقلی خود در این زمینه بوده است.
خبرهای نگرانکنندهای از فشار بر اسکندر لطفی سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان شنیده میشود. این خبرها حاکی از آن است که این فعال صنفی خوشنام و تلاشگر برای مقابله با این فشارها دست به اعتصاب غذای خشک زده و ما و همه فعالین صنفی را نگران کرده است. کانون صنفی معلمان ایران از مسئولان اجرایی، امنیتی و قضایی می خواهد و انتظار دارد به سرعت او و دیگر فعالین صنفی بازداشتی و زندانی را آزاد کنند و به پرونده سازی و تشکیل دادگاههای نمایشی پایان دهند.
گرچه ما برای پیگیری قضایی و قانونی همکاران زندانی، چند صباحی سکوت کردیم اما بدانید این سکوت مسلما ادامه دار نخواهد بود. چرا که تداوم بازداشت ها و سرکوبهای غیرقانونی، تعلیق آزادی همکارانمان و فشار و شکنجه برای اعتراف اجباری و پروژه های تکراری شما، نشان از عدم قانونمندی و حسن نیت شما مسئولین و نشنیدن فریاد همبستگی معلمان برای مطالبات فرهنگیان است.
منتظر توفان بعد از این سکوت باشید!
کانون صنفی معلمان ایران
۱۰ خرداد ۱۴۰۱