آموزگاران در شهرهای مختلف ایران و با وجود جوّ سنگین امنیتی و تهدیدهای نهادهای قضایی و اطلاعاتی، به خیابان آمدند و تجمع سراسری اعتراضی خود را که قبلا اعلام کرده بودند برگزار کردند.
هزاران آموزگار امروز پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ با فراخوانی از سوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با تجمع مقابل ادارات آموزش و پرورش در شهرهای مختلف تجمع اعتراضی برگزار کردند.
این اعتراضات در حالی برگزار شده که دستکم ۲۰ آموزگار از ماه گذشته بازداشت شده و زندانی هستند. نیروهای امنیتی و قضایی نیز فعالان صنفی در شهرهای مختلف را زیر فشار قرار داده بودند تا تجمع سراسری امروز را لغو کنند.
«زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «معلم به پا خیز برای رفع تبعیض» و «حسین حسین شعارتون دروغ و دزدی کارتون» از جمله شعارهای آموزگاران معترض در تجمعات امروز بود.
فعالان صنفی آموزگاران میگویند که با دستگیری و پروندهسازی و پاپوشدوزی، فشار برای اعترافگیری اجباری، نتوانستند در مقابل مبارزات معلمان مانع ایجاد کنند.
شهرهای بیجار، همدان، سنندج، شهرکرد، زنجان، رشت، ساری، بندرعباس، کاشمر، مریوان، خرم آباد، بوکان، سقز، کرج، اندیمشک از جمله شهرهایی بودند که آموزگاران توانستند تجمعات اعتراضی را برگزار کنند.
در برخی شهرها از جمله تهران، اصفهان، مریوان و کامیاران نیرویهای امنیتی با صفآرایی در محل تجمع آموزگاران تلاش داشتند از تجمع آنها جلوگیری کنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران گزارش داده که روز گذشته «وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، سراسیمه و دست پاچه، تعدادی از فعالان صنفی معلمان را در شهرهای مختلف بازداشت نمودند تا به زعم خود مانع شکل گیری تجمع شوند. غافل از اینکه اینگونه رفتارها نه تنها به جنبش پویای معلمان آسیب نخواهد زد و هیچ خللی بر ارادهی آهنین معلمان در راه رسیدن به خواسته هایشان ایجاد نخواهد کرد؛ بلکه ارادهی معلمان را راسخ و مطمئن مینماید. مثلث دولت، مجلس و نیروهای امنیتی، اینبار نیز، دست در دست هم، برای پایمال نمودن حقوق معلمان و دانشآموزان، با قدرت تمام، گام برداشتند تا ثابت کنند، برای فرهنگ، علم، دانش و عدالت، ذرهای ارزش قائل نیستند.»
از گیلان گزارش شده که عزیز قاسم زاده، معلم و سخنگوی کانون صنفی فرهنگیان گیلان، پیش از شروع تجمع اعتراضی امروز معلمان در رشت بازداشت شده است.
گزارشها از تهران نیز خبرها از بازداشت شماری از آموزگاران و انتقال آنها به بازداشتگاه خیابان وزرا حکایت دارد. در شهر اصفهان نیز تجمع آموزگاران همزمان با سفر ابراهیم رئیسی رئیس دولت سیزدهم به این شهر بود و فعالان صنفی در اصفهان گزارش دادند که «از محل ساختمان استانداری اصفهان تا آخر خیابان باغ گلدسته مأموران انتظامی و سپاهی اجازه تجمع بیش ار دو نفر را نمیدادند و در گروههای سه چهار نفری به افرادی که صد تجمع داشتند حملهور میشدند.»
فعالان صنفی اصفهان همچنین گفتهاند که معلمان از دروازه دولت تا اطراف اداره کل آموزش و پرورش در نزدیکی ساختمان استانداری، به صورت پراکنده ایستاده بودند و برای دقایقی توانستند در بلوار هشت بهشت اصفهان تجمع برگزار کنند.
فعالان صنفی شهر رشت نیز خبر دادهاند که دقیقا در نخستین دقایق شکلگیری تجمع مأموران حکومتی به معترضان حمله کردند و دو آموزگار را بازداشت کردند اما به دلیل ازدحام جمعیت موفق نشدند در جمعیت بمانند. آموزگاران از مسیر آموزش و پروش این شهرستان به سمت میدان پل عراق راهپیمایی کردند و در نهایت «مأموران برای متفرق کردن جمعیت به گاز اشکآور، تهدید و فحاشی متوسل شدند».
بر اساس گزارشهای تأیید شده از سوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، طی دیروز و امروز بیش از ۳۰ آموزگار در شهرهای مختلف بازداشت شدند.
محمود صدیقیپور، عزیز قاسمزاده، جواد سعیدی و انوش عادی در استان گیلان؛ خالد عبدالهی، محمد فتاحی، سلیمان عبدی، عزیز مرزی، احمد قادری، کیوان احمدی، حسین محمدی، لقماناله مرادی، خالد شیخی، انور فرج زاده، صلاحالدین حسینی، قادر یثربی، مرضیه طلایی، زاهد مرادی، آمانج امینی، ئاوات رضوی و اسماعیل ریحانی در شهرهای سقز و زیویه؛ ستار زارعی، مجتبی ابحی و روحالله قدیمی در شهر خمینیشهر؛ تحسین مصطفی، سیوان سلیمانی و آرام قادری در شهر مریوان؛ هیوا قریشی، کاوه محمدزاده، امیدشاه محمدی، عثمان رضایی و پرویز احسنی در شهر دیواندره؛ و صلاح حاجی میرزایی در شهر سنندج از جمله افراد بازداشت شده هستند.
جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی و رسول بداقی، آموزگارانی که اردیبهشتماه امسال بازداشت شدند، روز سهشنبه ۲۴ خرداد نیز از بند ۲۰۹ به بند ۲۴۰ اوین و سلولهای انفرادی منتقل شدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران همچنین در پایان تجمعات سراسری امروز آموزگاران قطعنامهای منتشر کرد که متن کامل آن به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
همکاران فرهیخته، مردم آگاه ایران، اولیای محترم دانش آموزان!
کمتر از یک سال پیش، وعدههایی پر رنگ و لعاب، از زبان رییسجمهور محترم از تلویزیون پخش شد:
_ معیشت مردم به مذاکرات هستهای گره نخواهد خورد.
_ در اقتصاد رشد پنج درصدی خواهیم داشت.
_ سالانه یک میلیون شغل و یک میلیون واحد مسکونی ایجاد خواهد شد.
_ نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت
_ فقر مطلق به سرعت ریشهکن خواهد شد.
طولی نکشید که وعدهها فراموش و مشخص شد که سیاست «جراحی اقتصادی»، ادامهی سیاستِ دولتهای پیشین است و به جای کاهش شکاف طبقاتی و فقر، سفره ما معلمان و سایر دستمزدبگیران را هدف گرفتهاست، بهگونهای که طبقهی متوسط را با سرعتی وصف ناشدنی، به زیر خط فقر کشاندهاند.
در چنین شرایطی، کارمند، کارگر، معلم شاغل و بازنشسته توان مقابله با تورم لجامگسیخته را از دست داده و هر روز قدرت خریدشان کمتر و بالطبع سفرهشان کوچکتر میشود و به ناچار، مطالبات خود را از طریق تجمعات اعتراضی و با فریاد دادخواهی و حقطلبی در کف خیابان طلب میکنند.
جای تاسف است که، کار بهدستان، بهجای شنیدنِ فریاد اعتراضِ مردم بەستوەآمدە، با خشونت ورزیتمام با آنها مقابله میکند. گویی هنوز باور نمیکنند که مردم، از فقر و فرق، به ستوه آمدهاند.
در حوزهی آموزش و پرورش، علاوه بر کاهشِ چشمگیر سهم آموزش و پرورش از درآمد ناخالص ملی، اصل سیام قانون اساسی را زیر پا گذاشته و حقوق سیزده میلیون دانشآموز را تضییع نمودهاند.
چهاردهسال از تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری میگذرد، همسانسازی حقوق بازنشستگان به انحای مختلف اجرا نمیشود، قانون رتبەبندی شاغلان گویی هیچگاه اجرا نخواهد شد و… اینموارد و مواردی از ایندست، ظلم مضاعف در حقِ جامعهی معلمان کشور است، فرهنگیانی که صادقانه، توان خود را با عشق به فرزندان این آب و خاک، صرف کردهاند.
مگر معلمان، چیزی فراتر از حق خود و دانشآموزان طلب کردهاند؟
از دیگر سو، صدا و سیما، در حرکتی پیشپا افتاده و غیر قانونی، با زیر پا گذاشتنِ اصول ۳۷ و ۱۰۵ قانون اساسی و برای بهانحراف کشاندن ذهنیت عموم مردم، در جهت تخریب چهرهی معلمان نموده و به ابزاری برای فرار دولت و مجلس، از زیر بار مسئولیتِ اجرای قانون، دست به سناریوسازیِ نخنما، تبدیل شده است.
دستاندرکاران، به جای پاسخگویی و حل مشکلاتِ مبتلا به آموزش و پرورش، موجودیت خود را در گرو نابسامانیهایی خودساخته و پاک کردنِ صورت مسئله میبینند. غافل از اینکه جنبش معلمان ایران، بدون هیچ نوع وابستگی داخلی و خارجی، با اصالت و حفظ استقلال، مطالبات معلمان و دانشآموزان را پیگیری کرده و خواهد کرد.
فرهنگیان شریف و ملت گرانقدر!
همانطور که اطلاع دارید، اخیراً تعدادی از بهترین معلمهای این سرزمین به ناحق، بدون هیچگونه سند و صرفاً برای خاموش کردن شعلهی حقطلبی معلمان کشور، بازداشت کرده و نزدیک بە دو ماە است که بدون دسترسی به وکیل، به شدیدترین شکل، تحت فشاراند که علیه خود دست به اعتراف بزنند و به این شکل معلمان کشور را، از پیگیری مطالبات، دلسرد نمایند، غافل از اینکه:
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد، همیشه در دلِ ماست
جنبش معلمان ایران در طول دو دهه فعالیت، برای اجرای عدالت با استفاده از ظرفیتهای داخلی و مستقل و تبیین اندیشههای علمی، عدالتخواهانه و مطالبه محور توانسته است هزاران معلم دادخواه و کنشگر را وارد عرصهی مطالبهگری و حقخواهی نماید، بیشک با زندانی کردن تعدادی از کنشگرانِ خوشنام، نمیتوان این حرکت را عقیم و ناکارآمد ساخت، بلکه بر عکس، از خاکستر این فشارها، تهدیدها و به حبس کشیدنها، ققنوسهای جوان، تازه نفس و با انگیزه، برخواهند خاست و این راه را تا سرمنزل مقصود ادامه خواهند داد!
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز اعتراض به رویهی بازداشتها و اعمال فشار و ارعاب بر جامعهی صنفی و مطالبه گری، از متولیان امر و دست اندرکاران میخواهد که با آزاد کردن معلمان زندانی، از جامعهی فرهنگیان کشور دلجویی نمایند.
ما به دولت و حاکمیت، وظایف قانونی داخلی و بین المللی را _که نسبا به آنها تعهد دادهاست_ را یادآوری میکنیم و منتظر اقدامات عملی در جهت برچیده شدن تفکر سرکوبگرانه در برخورد با فعالان صنفی و سایر معترضین هستیم.
ما دولتمردان و مجلسنشینان را به عقلانیت، منطق و قانون توصیه میکنیم و معتقدیم اگر خلاف این رویه عمل نماید، به مصداق شعرِ سعدی:
یکی بر سرِ شاخ، بُن میبرید…
علاوه بر سستکردن پایههای حکومت، اعتماد مردم را نیز، از دست خواهد داد.
این شورا با تاسی از آرمانها، تفکرات حقخواهانه و فراگیر معلمانِ کشور و به پشتوانهی تشکلهای صنفیِ مستقل و ریشهدار، از تمام ظرفیتها و پتانسیلهای اعتراضی، برای برآورده شدن مطالبات معلمان و دانش آموزان، اقدام خواهد کرد.
در پایان اهم خواستههای فرهنگیان کشور را با صدای بلند و اعلام میکنیم:
۱- مختومه کردن پروندهی کنشگران صنفی و آزادی هر چه زودتر معلمان زندانی: اسماعیل عبدی، اسکندر لطفی، رسول بداقی، محمدتقی فلاحی، محمد حبیبی، جعفر ابراهیمی، مسعود نیکخواه، شعبان محمدی، مژگان باقری، هاله صفرزاده، محمدعلی زحمتکش، غلامرضا غلامی کندازی، اصغر امیرزادگان، محمد عالیشوندی، حمید عباسی، ناصر موسوی، ایرج رهنما، عبدالرزاق امیری، مهدی فتحی، بهنام محمدی، جبار دوستی، هاشم خواستارد، جواد لعل محمدی، محمدحسین سپهری و…»
۲- اجرای کامل رتبهبندی معلمان، همسانسازی حقوق فرهنگیان بازنشسته.
۳- اجرای اصل سیام قانون اساسی
۴- برچیدن آموزش پولی و جلوگیری از کالایی سازی آموزش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۲۶ خرداد ۱۴۰۱