پس از اعلام مهاجرت پرستاران و کمبود نیروی پرستاری، اکنون زنگ هشدار مهاجرت پزشکان از جمله پزشکان عمومی هم به صدا درآمده است.
در طول بیش از ۲ سال شیوع کرونا، پزشکان و به ویژه پرستاران متحمل بیشترین فشار کار شدند که برایشان صدمات جسمی و روانی بسیار به همراه داشت. با وجود این، دستمزد این گروهها چنانکه باید از سوی وزارت بهداشت محاسبه و پرداخت نشد.
از آن زمان تا کنون موضوع مهاجرت کادر درمان شدت پیدا کرده و تیتر رسانههای داخلی شده و بسیاری از مسئولان بابت کمبود نیروی پرستار و اوضاع نابسامان استخدام پرستاران در مراکز درمانی، ابراز نگرانی کردهاند.
در این بین، افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی و دندانپزشکی در دانشگاههای علوم پزشکی، یک راهکار برای جبران کمبودها تلقی میشود تا در صورت اجرایی شدن اندک ظرفیت خالی را پُر کند.
روزهای نخست سال ۱۴۰۱، رضا لاریپور سخنگوی سازمان نظام پزشکی از درخواست ۴۰۰۰ پزشک برای دریافت گواهی عدم سوء پیشینه خبر داد که قصد مهاجرت داشتهاند.
این درحالیست که طبق اعلام سازمان نظام پزشکی، درخواست مدارک سوء پیشینه بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴، در یکماه به ۵۰ نفر هم نمیرسید اما «فقط در اواخر سال گذشته ۴۰۰ درخواست گود استندینگ یاعدم سوء پیشینه پزشکی داشتیم که بیشتر پزشکان عمومی و بعضا سایر رشتههای تخصصی بودند.»
لاریپور با اشاره به اینکه تا قبل از سال ۱۳۹۸ تعداد افراد مراجعهکننده برای این گواهی بسیار کمتر بوده، اعلام کرد، شهریور ۱۴۰۰ بیشترین درخواست ثبت شده که عددی بیش از ۵۰۰ گواهی بوده است. نکته قابل توجه اینکه بر خلاف تصور عامه همه از رده سنی جوانان نبوده و بسیاری از این افراد میانگین سنی بالاتر داشتهاند.
محمد رئیسزاده رئیس کل سازمان نظام پزشکی نیز با تأیید این آمار به شتاب مهاجرتی پزشکان اشاره کرده که در سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۴ هزار و ۲۷ نفر درخواست گود استندینگ یاعدم سوء پیشینه کردهاند.
به گفتهی او، بالغ بر یکسوم این افراد پزشک عمومی هستند، اما آمار درخواست عدم سوء پیشینه و گواهی کار برای مهاجرت در متخصصین و فوقتخصصها هم دارد بالا میرود.
رئیسزاده در پی طرح دوباره بحث افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی و همچنین دندانپزشکی در دانشگاههای علوم پزشکی نیز میگوید که قطعا همه با افزایش ظرفیت موافق هستند به شرطی که افزایش منطقی و متناسب ظرفیت باشد نه فقط افزایش ظرفیت روی کاغذ!
وی با اشاره به اینکه عدهای طرفدار افزایش اسمی و کاغذی ظرفیت هستند، میگوید: «اگر جایی را سراغ دارید که الزامات دستوری پاسخ داده، اینجا هم جواب خواهد داد. اینکه بگویند دستور دادیم و مصوب کردیم که ظرفیت پزشکی افزایش پیدا کند و حتی اگر هم این کار انجام شود، حتما و حتما در دل این اقدام، آسیب دیگری ایجاد میشود.»
رئیس کل سازمان نظام پزشکی از دخالت شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه مسئولیتهای وزارت بهداشت انتقاد کرده و تاکید میکند: «مشکلی که امروز در کشور داریم، این است که برخی نهادها به جای نظارت و راهبری، در مقام نهادهای اجرایی تصمیمگیری میکنند. ما اعتراض داریم. دلیلی ندارد که شورای عالی انقلاب فرهنگی به جای وزارت بهداشت، میزان افزایش ظرفیت تعیین کند، بلکه شورای انقلاب فرهنگی باید بگوید که نیاز جامعه و کشور این میزان است و به وزارت بهداشت اعلام کند که برای رفع این نیاز سیاستگذاری کند.»
محمد رئیسزاده همچنین به ۲۰ هزار پزشک عمومی اشاره کرد که در حال حاضر کار پزشکی نمیکنند و با وجود کمبود در شبکه نظام ارجاع و پزشک خانواده و خانههای بهداشت، آنها سراغ کارهای غیرمرتبط با تخصصشان رفتهاند. رییس کل سازمان نظام پزشکی کشور خطاب به منتقدان داخلی نظام پزشکی میگوید «اگر واقعا دلسوز هستید اول همین پزشکان موجود را در این شبکه به کار بگیرید و بعد بیداد کمبود پزشک را سر دهید.»
پیش از این گزارشهایی مبنی بر تغییر شغل پزشکان انتشار یافته بود. علی سالاریان معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی گفته بود، «در حال حاضر برخی فارغالتحصیلان پزشکی به سایر مشاغل کوچ میکنند؛ برخی پزشکان ما سوپرمارکت دارند یا حتی اگر کار خدماتی داشته باشند، از طبابت منفعت بیشتری دارد و این موضوع قابل اثبات است.»
آنگونه که سازمان نظام پزشکی اعلام کرده است، در بیمارستانهای دولتی درآمد ماهانه یک جراح عمومی کمتر از ۱۰ میلیون تومان و درآمد حاصل از هر ویزیت بیمار کمتر از ۱۰هزار تومان است.
میزان پرداختی به پزشکان عمومی در بیمارستانهای دولتی نیز از ماهیانه ۶ تا ۷ میلیون تومان شروع میشود و تا حدود ۲۰ میلیون تومان در روستاهای دورافتاده میرسد.
عدم رضایت جامعه پزشکی از میزان درآمد حاصل از فعالیتهای حرفهای به ویژه پس از بروز موج جدیدی از گرانیها، زنگ خطر کمبود پزشک را در مناطق محروم و فقرزده به صدا در آورده است. این مناطق با صدرنشینی استان سیستان و بلوچستان، پیش از بروز موج مهاجرتها نیز با مشکلات ناشی از نبود پزشک و کادر درمان دست و پنجه نرم میکرد.
بر اساس آمار رسمی سازمان نظام پزشکی، در استان سیستان و بلوچستان تعداد پزشکان شامل پزشک عمومی، متخصص و فوق تخصص بطور میانگین حدود شش به ازای هر ۱۰ هزار نفر است. این در حالیست که در استان تهران بطور میانگین حدود ۷۰ پزشک شامل پزشک عمومی، متخصص و فوق تخصص به ازای هر ۱۰ هزار نفر وجود دارد. این به معنای تبعیض مطلق در سیستم نظام سلامت و بیتوجهی به توزیع یکسان و عادلانه سلامت در سراسر کشور است.