در هفتههای اخیر بسیاری از کشورهای اروپائی و آمریکا انتقادهای خود به جمهوری اسلامی را افزایش دادهاند و نگرانی آنها تنها محدود به توقف مذاکرات برای «احیای برجام» نیست. اگرچه هنوز رسما دولتهای اروپایی و آمریکا حاضر نیستند مرگ توافق هستهای را بپذیرند و امید کمرنگی به از سر گرفتن این مذاکرات دارند، ولی به خوبی میدانند که امکان دمیدن روح تازه به این توافق بسیار اندک است زیرا جمهوری اسلامی نشان داده است که قصد ندارد فعالیت هستهای خود را پایان دهد و هدف آن دست یافتن به سلاح اتمی است. بسیاری در اتاقهای فکر جمهوری اسلامی داشتن یک بمب اتمی را تضمینی برای عدم تلاش کشورهای خارجی جهت تغییر نظام میدانند و معتقدند باید راهی را رفت که در این سالها کره شمالی رفته است. با اینهمه در همین اتاقهای فکر نیز به خوبی واقفاند که نظام کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی با وجود داشتن صدها کلاهک هستهای دوام نیاورد و نارضایی داخلی نقطه پایان بر آن امپراتوری گذاشت.
نارضائی گسترده تهدید جدی علیه بقای جمهوری اسلامی
در ایران نارضائی داخلی و اعتراضها گسترش قابل توجهی یافتهاند و در همین راستا ما شاهد شدت گرفتن سرکوب هرگونه جنبش اعتراضی هستیم، زیرا نظام امروز برای حفظ موجودیت خود باید در دو جبهه داخلی و خارجی مبارزه کند. همین گسترش و رشد کمّی و کیفی اعتراضات و اعتصابها در داخل کشور، دولتها و قدرتهای خارجی را وادار ساخته است اگرچه هنوز نشانی از تغییر نظام در کشور نمیبینند و این امکان را حتی تا چندی پیش منظور نمیکردند، اما امروز به عنوان یک احتمال واقعی در نظر بگیرند.
برپایه اطلاعاتی که کیهان لندن توانسته است به دست آورد، دو کشور ایتالیا و آلمان که در اتحادیه اروپا دارای گستردهترین روابط اقتصای با جمهوری اسلامی هستند، بررسی سناریوهای مختلف برای نظام جانشین در ایران را در دستور کار خود قرار دادهاند. بر اساس دادههایی که دستگاه دیپلماسی آلمان در اختیار دارد و سپردن این دادهها به هوش مصنوعی به این نتیجه رسیدهاند که نظام کنونی حداکثر تا پایان پاییز سال میلادی ۲۰۲۳ خواهد توانست بر سر کار بماند و پس از آن دچار بحرانهای سنگینی خواهد شد که پایانش را رقم خواهد زد.
محاسبات و پیشبینیهای دستگاههای امنیتی ایتالیا پایان جمهوری اسلامی را به مرگ علی خامنهای و جدال برای جانشینی او گره زده است. بر مبنای اطلاعاتی که سازمان امنیت ایتالیا توانسته جمعآوری کند مرگ علی خامنهای در کشوری که درگیر بحرانهای اجتماعی و اقتصادی گسترده است می تواند فضای مناسبی را برای گذر از این نظام رقم بزند. ایتالیا چون آلمان که شرکای اقتصادی اصلی جمهوری اسلامی در اتحادیه اروپا هستند، نمیتوانند بدون آمادگی قبلی و بررسی احتمالات مختلف برای نظامی که پس از گذر از جمهوری اسلامی در ایران روی کار خواهد آمد، موقعیت اقتصادی خود را حفظ کنند.
تغییر خجالتی دولت جو بایدن
دولت کنونی آمریکا نیز که تا کنون حرکتهای اجتماعی در ایران و مخالفتها با نظام حاکم را نادیده میگرفت، تا حدی در این سیاست بازنگری کرده و در هفتههای گذشته حمایت خود را حداقل در حد حرف اعلام کرده است. این خود گامی مثبت در مقایسه با سکوت یکسال گذشته است. ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ۲۶ خرداد در دیدار با نمایندگان رسانهها گفت «ما توسل به خشونت در ایران علیه اعتراضهای مسالمتآمیز را محکوم می کنیم.» وی در ادامه افزود «مردم ایران خواستار پاسخگویی حکومت به خواستهای برحق خود هستند.»
این بازنگری در سیاستهای غرب در قبال جمهوری اسلامی به صورت عریانتری در رسانههای این کشورها دیده میشود که پس از سکوتی طولانی امروز گزارشهایی در رابطه با اعتراضات و اعتصابها در ایران و سرکوب وحشیانه نظام منتشر میسازند. عمده رسانههای غربی تا کنون تنها جناحهای موسوم به اصلاحطلب را به عنوان تنها «اپوزیسیون» فعال در جمهوری اسلامی معرفی میکردند. اگر هم خبری از اعتصابها و اعتراضها منتشر میشد، تنها به جنبههای اقتصادی میپرداخت و خبری از شعارهایی نبود که از دی ۹۶ تا امروز علیه جمهوری اسلامی و رهبر آن و حتی در مخالفت با انقلاب ۵۷ در خیابانها فریاد زده میشود.
تابوهایی که شکسته شدند
این تابوها در ماههای اخیر شکسته شده. خبرگزاریها، روزنامهها و تلویزیونهای غربی در گزارشهای خود نه تنها اشاره به طنین فریادهای «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر جمهوری اسلامی» در خیابانهای ایران میکنند، بلکه اخیرا به نقشی که شاهزاده رضا پهلوی میتواند در این مبارزات داشته باشد نیز اشاره میشود. این تغییر رفتار در رسانهها و در دستگاه دیپلماسی غربی بدون شک نشان در ضعف نظامی دارد که هر روز بیش از روز گذشته از سوی مردم ایران به چالش کشیده می شود. مردمی که این نظام را دیگر قادر به تأمین حتی سادهترین خواستهای خود نمیبینند و به درستی به این نتیجه رسیدهاند که تنها با گذر از این نظام می توان گام در راه دشوار بازسازی ایران برداشت. پیام مردم ایران اگرچه دیر، سرانجام به گوش کشورهای غربی رسیده است. اما این کشورها تا زمانی که تغییر را به روشنی در افق نبینند و بدیل قابل قبولی برای جانشینی جمهوری اسلامی به آنها ارائه داده نشود، بعید به نظر میرسد که گامهای قاطعتر و بلندتری در پشتیبانی از جنبش دمکراسیخواهی ایران بردارند.
احمد رأفت