خانوادههای جعفر ابراهیمی، آنیشا اسداللهی، رسول بداقی، محمد حبیبی، حسن سعیدی، رضا شهابی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، کیوان مهتدی، مسعود نیکخواه در نامهای سرگشاده از وضعیت این زندانیان صنفی نوشتهاند.
این زندانیان که همگی فعالان صنفی آموزگار، کارگری و دو عضو کانون نویسندگان ایران هستند در اردیبهشتماه امسال طی پروندهسازی وزارت اطلاعات برای فعالان صنفی بازداشت شدند.
بر اساس سناریوی وزارت اطلاعات، صداوسیمای حکومت نیمه اردیبهشت گزارشی از سوی این وزارتخانه پخش کرد که در آن بازداشت دو عضو «اتحادیه آموزشی و تحصیلی فرانسه» را که سفری توریستی به ایران داشتند، به تجمعات اعتراضی اخیر معلمان در کشور نسبت داده و اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه، شعبان محمدی و رسول بداغی، از فعالین صنفی معلمان را با این دو نفر مرتبط دانسته است. گزارشی که با واکنش فعالین صنفی معلمان و انتشار چندین بیانیه از سوی آنان در محکومیت این اقدام امنیتی و ضدانسانی مواجه شد.
اسکندر لطفی در روز اول ماه مه روز جهانی کارگر همراه با مسعود نیکخواه و شعبان محمدی توسط نهادهای امنیتی بازداشت شد. رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، محسن عمرانی نیز یازدهم اردیبهشت و یک روز پیش از تجمع سراسری آموزگاران به مناسبت روز معلم در ایران بازداشت شدند.
آنیشا اسداللهی مترجم و کیوان مهتدی نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران روز دوشنبه ۱۹ اردیبهشت بازداشت شدند و سه روز بعد در روز پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران بازداشت گشت.
پروژه جدید جمهوری اسلامی علیه فعالان صنفی: اقدامات ضدامنیتی و ارتباط با دو «جاسوس» فرانسوی!
همه بازداشتشدگان زیر فشار شدید بازجوهای وزارت اطلاعات برای اعترافات اجباری قرار گرفته و طی روزهای گذشته نیز در اقدامی غیرقانونی ممنوعالملاقات شدهاند.
خانواده این زندانیان در نامهای سرگشاده اعلام کردهاند که «تمام علائم، از همان ابتدا، نشان از تلاش عبث دستگاههای امنیتی برای فراهم کردن اسباب افترا و تهمت داشت.»
آنها مینویسند نه تنها فشار بر فعالان صنفی زندانی افزایش داشته بلکه خانوادههای آنها نیز تهدید شدهاند که در صورت سکوت نکردن، ماجرا پیچیدهتر میشود!
خانوادههای فعالان صنفی بازداشت شده در ادامه این نامه با بیان اینکه «تهدیدها و توهینهای مقامات زندان و بازجوها در برخورد با بازداشتیها و اعضای خانوادهشان، مصداق بارز آزار و شکنجه است و باید فوراً خاتمه بیابد» از آموزگاران و فعالان صنفی و رسانهها خواستهاند تا صدای این زندانیان باشند.
متن این نامه به شرح زیر است:
چنانکه پیشتر در خبرها آمده است، اردیبهشت ماه سال جاری، نیروهای امنیتی با یورش به منزل فرهنگیان و فعالان کارگری، بسیاری از آنان را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند. این بازداشتیها، از اعضای خانوادهٔ ما و پارههای تنمان بودند. به محض دستگیری عزیزان ما، شبکههای مختلف صداوسیما با همکاری دستگاههای اطلاعاتی، پروندهسازی علیه آنان را آغاز و انواع اتهامات را به ایشان وارد ساختند.
تمام علائم، از همان ابتدا، نشان از تلاش عبث دستگاههای امنیتی برای فراهم کردن اسباب افترا و تهمت داشت. از همین رو، طی نزدیک به دو ماه، اعضای خانوادهٔ ما را در بازداشت موقت نگاه داشته و با انفرادی و بازجوییهای مکرر تحت فشار قرار دادهاند.
در کجای دنیا چند معلم و کارگر زحمتکش و خوشنام را که هیچ جنایتی نکردهاند، در خیابان جوانان مردم را با گلوله نکشتهاند، حق دیگران از زندگی را نزدیدهاند، اختلاس نکردهاند، مال مردم را نخوردهاند، سرمایههای عمومی را بالا نکشیدهاند و خانه مردم را روی سرشان ویران نکردهاند، اینگونه آزار میدهند؟ جرم پارههای تن ما جز انساندوستی و دفاع از ابتداییترین حقوق کارگران و فرهنگیان چیست؟ چرا عزیزان ما که به حقطلبی و دیگرخواهی زبانزد عام و خاصاند، باید طی سالهای متمادی اینچنین آزار ببینند، زندانی شوند، با انفرادی شکنجه ببینند و هدف پروندهسازیهای دروغین نهادهای اطلاعاتی و نمایشهای شرمآور و غیرقانونی صداوسیما قرار بگیرند؟
حال با گذشت حدود دو ماه، نه تنها فشار بر عزیزان ما پایان نیافته، بلکه مسئولین زندان ملاقات ما با این عزیزان را نیز ممنوع کردهاند. طی روزهای اخیر، برخورد مسئولین قضایی پرونده با ما خانوادههای بازداشتیها، پر از اهمال و بیتوجهی بوده است. در عین حال، ما را تهدید میکنند که در صورت سکوت نکردن، ماجرا پیچیدهتر خواهد شد.
چرا دست از اذیت و آزار کارگران و معلمان واعضای خانوادهشان برنمیدارید؟ چرا این نمایش بیشرمانه را پایان نمیدهید. چرا نمیخواهید بفهمید که دیگر این دروغها خریداری ندارد؟
ما به عنوان اعضای خانواده بازداشتشدگان اخیر، خواستار توقف فوری پروندهسازیهای دروغین علیه عزیزانمان و پایان یافتن بازجوییهای مکرر و موهن و تهدیدآمیز آنها هستیم. هیچ توجیهی برای برای تداوم بازداشت آنها وجود ندارد. تهدیدها و توهینهای مقامات زندان و بازجوها در برخورد با بازداشتیها و اعضای خانوادهشان، مصداق بارز آزار و شکنجه است و باید فوراً خاتمه بیابد.
از تمام همکاران و همراهان و نهادهای مدافع حقوق کارگران و معلمان در ایران و جهان تقاضا داریم تا ضمن دفاع از حقوق اولیه و ابتدایی این عزیزان، از مقامات جمهوری اسلامی و مسئولان قضایی بخواهند تا فوراً آنان را آزاد کنند و بیش از این آنها و ما را عذاب ندهند.
از رسانههای جمعی نیز درخواست داریم که دادخواهی و مطالبهٔ ما خانوادههای کارگران و معلمان بازداشتی را بدون معذوریت انعکاس دهند.
اسامی به ترتیب حروف الفبا:
خانوادههای: جعفر ابراهیمی، آنیشا اسداللهی، رسول بداقی، محمد حبیبی، حسن سعیدی، رضا شهابی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، کیوان مهتدی، مسعود نیکخواه
۷ تیر ۱۴۰۱