پرخروشترین و پرآبترین رودخانههای ایران از کارون، کرخه، دز تا چالوس، کشکان و ارس که نخست منبع حیات و سپس عامل درآمد میلیونها انسان هستند، به وضعیت احتضار افتاده و خشک شدهاند. کارشناسان میگویند این وضعیت ایران را در آستانه یک فاجعه ملی قرار داده حال آنکه وضعیت از «آستانه» گذشته است!
روزنامه «شرق» گزارش مفصلی درباره وضعیت رودخانههای پرآب و خروشان ایران انتشار داده که نشان میدهد، همگی این رودخانهها به شدت بحرانزده و بیآب هستند و خشک شدهاند.
کارون، کرخه، دز، چالوس، کشکان و ارس با کاهش شدید آوردآب و عدم پرداخت حقابه از سوی وزارت نیرو، خشک و بیآب شدهاند و هماکنون زندگی و معیشت میلیونها نفر به ویژه در مناطق غربی ایران با خطر روبروست.
به تازگی تصاویری از خشک شدن سومین رودخانه خروشان ایران، کرخه، در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. این تصاویر پیرو اعلام خشک شدن رودخانه دز است که از کوههای زاگرس سرچشمه میگیرد و برای اولینبار در طول تاریخ بطور کامل خشک شده است.
وضعیت به گونهای است که با خشک شدن رودخانه دز، پمپهای آب روستایی امکان برداشت آب ندارند و در این روزها مردم مجبور شدهاند برای شستوشو و بهداشت از اندک آبی که در کف رودخانه مانده است، استفاده کنند.
در پی وضعیت بحرانی رودخانههای ایران که در برابر چشم همه میخشکند، گزارش «شرق» اکنون حکایت از خشک شدن، رودخانه کشکان لرستان، رودخانه پرآب چالوس که از رشتهکوههای البرز جاری میشود و رود ارس و هیرمند که به رود وحشی معروف است، دارد.
ابعاد هولناک این روند زمانی بیشتر آشکار میشود که بر اساس اعلام سازمان منابع طبیعی، بیآبی و خشکی از ۱۴ استان به ۲۱ استان گسترش پیدا کرده و بسیاری از روستاهای غرب ایران با کمبود ذخایٰر آب پشت سدها، آب لولهکشیشان نیز قطع شده است.
کارشناسان علت این خشکی را کاهش آب پشت سد دز و جلوگیری از ورود حقابه به این رودخانه عنوان میکنند. اهالی بخش شعیبیه در شهرستان شوشتر و از مناطق پاییندست رودخانه دز با انتشار ویدئوهایی فاجعه خشکیدگی رودخانه دز را به تصویر کشیدهاند ولی انتقاد آنان تا کنون نتیجهای نداشته و مسئولان حقابه رودخانه را پرداخت نکردهاند.
سازمان آب و برق خوزستان همچنین اعلام کرده، خروجی سد دز با وجود کاهش ۴۹درصدی آورد رودخانه در سال آبی جاری، در روزهای اخیر هیچ کاهش یا تغییری نداشته و عامل چالش در پاییندست، برداشتهای غیرمجاز در طول مسیر بوده است.
در ماههای گذشته رودخانه کشکان، یکی از دو سرچشمه اصلی رود کرخه هم دیگر کاملا خشک شده. این رودخانه در سالهای گذشته یکی از پرآبترین و خروشانترین رودخانههایی بود که طبق نظر کارشناسان به خاطر خشکسالی، کشت بیرویه محصولات آببر، اجرانشدن الگوی صحیح کشت و سوء مدیریت خشک شده است.
حالا علاوه بر وقوع یک فاجعه زیستمحیطی و نابودی آبزیان، اقتصاد و معیشت جمعیت زیادی از مردم مناطق خرمآباد، بیرانشهر، چگنی، سلسله و دلفان، معمولان و پلدختر که وابسته به رودخانه کشکان است، به خطر افتاده است.
رودخانه چالوس در استان مازندران نیز نزدیک به یکسال است که کاملا خشک شده. این رودخانه با قدمت جنگلهای شمال به باور متخصصان به دلیل سدهای انحرافی انتقال آب برای کشاورزی خشک شده است. این رودخانه همچنین محل تخمریزی ماهیان ارزشمندی بوده که با خشکشدن آن، حالا نسلشان از بین رفته است.
در کنار اینها، رودخانه ارس نیز در پی ابرپروژههای آبی ترکیه و سدسازی بر رودهای بینالمللی، به زودی به سرنوشت هیرمند، هریرود، دجله و فرات دچار خواهد شد.
تورج فتحی کارشناس منابع آب معتقد است، مشکل فقط از دستدادن منابع آبی سطحی به لحاظ کمّی نیست بلکه این منابع از نظر کیفی هم در معرض آسیب شدید قرار دارند. او به «شرق» توضیح میدهد: «ورود فاضلابهای تصفیهنشده به رودخانهها به ویژه در مناطق شمالی تأثیر اکوسیستمی بسیار هولناکی خواهند داشت؛ آنقدر که حتی رودهایی مثل گوهررود و زرجوب رشت هم که به زلالی و شفافیت آب شهره بودند حالا به کانال انتقال فاضلاب تبدیل شدهاند که از این فاضلاب خالص در کشاورزی استفاده میشود و اکنون دیگر گیلان از استانهای پرخطر در آلودگی آب است.»
به عقیده فتحی، تغییر قوانین مربوط به منابع آبی و به ویژه آبهای سطحی و تطبیق آن با وضعیت اخیر میتواند اولین و مهمترین قدم در راستای بهبود وضعیت کنونی باشد. اقدامی که سه نهاد وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست باید به آن توجه ویژهای داشته باشند.
هدایت فهمی معاون سابق دفتر برنامهریزی منابع آب وزارت نیرو هم به «شرق» میگوید: قابل پیشبینی بود که با توجه به کاهش ۳۰ درصدی بارشها، خشکی آبهای سطحی گسترش پیدا کند.
او تأکید میکند: «کشور در آستانه یک فاجعه ملی است و این سیاهنمایی نیست و واقعیت محض است. اتفاقا باید این واقعیت هولناک را مطرح کرد تا مردم بدانند چه میگذرد و برایش آمادگی داشته باشند. در پی خشکی رودهای غرب کشور معیشت و کشاورزی افراد در مناطقی که رودخانهشان خشک میشود بهشدت تحت تأثیر قرار میگیرد و پایانههایی که تالاب دارند، بهزودی با گردوغبار و ریزگرد مواجه خواهند شد.»
فهمی معتقد است که مسئله وابستگی منطقه غرب به آبهای سطحی بسیار مهم است و «در صورت ادامه وضعیت، نه تنها قطعا معیشت مردم منطقه که حتی تأمین آب شرب بهداشتی هم برایشان با مشکل مواجه میشود و بالطبع تعداد روستاهایی که نیاز به آبرسانی با تانکر دارند، افزایش پیدا میکند.»
طبق آماری که او ارائه میدهد در حال حاضر «حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ شهر درگیر تنش آبی داریم که تعدادشان با خشکشدن روخانهها در حال افزایش است.»
او میگوید: «همین الان هشتمیلیون نفر از جمعیت روستایی کشور درگیر تنش آبی هستند؛ ۱۳ هزار روستای بالای ۲۰ خانوار و ۱۶ هزار روستای زیر ۲۰ خانوار دچار مشکل آب هستند که این تنش با خشکی رودها برایشان تشدید خواهد شد. بدتر اینکه تنشها به ویژه در غرب کشور قطعا تبعات معیشتی و سپس اجتماعی خواهد داشت و فقط در حد آسیب به طبیعت باقی نمیماند.»