صدور فرمان مشروطیت و تاسیس مجلس نمایندگان ملت در روز ۱۴ امرداد ۱۲۸۵، نقطه عطفی مهم در مبارزه روشناندیشان ایران برای برپایی حکومت قانون به شمار میرود. ایران در آن دوران، نیازمند دولتی بود که ضامن آزادی و برابری حقوقی مردم، و استقلال و رهایی از سلطه و دخالت خارجی باشد، و با تامین ثبات و امنیت و منافع ملی، کشور و جامعهای گرفتار در باتلاق عقبماندگی را به سوی تجدد و مدرنسازی سوق دهد.
وقوع جنگ جهانی اول، مداخلات فزاینده روسیه و انگلیس، و بیثباتی و هرج و مرج و قحطی بزرگ در ایران، شرایط را به سمتی سوق داد که حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، و بازگشت ثبات و امنیت به عنوان لازمه آزادی و تجدد و نوسازی، به اولویت بسیاری از مشروطهخواهان تبدیل شد.
در چنین شرایطی «سردار سپه» از راه رسید و به تعبیر مورخ برجسته، ماشاالله آجودانی، تبدیل به «قهرمان توانمند و مقتدر مشروطیت» شد. آجودانی در «مشروطه ایرانی» مینویسد: «رضاشاه دو خواست مهم مشروطیت ایران، یعنی ایجاد حکومت مقتدر مرکزی و مدرنساختن جامعه سنتی عقبمانده را با همه تناقضاتی که در مدرنیسم و تجدد ایرانی وجود داشت در برنامه کار خود قرار داد و در ظرف بیست سال، چهره جامعه ایران را دگرگون ساخت.»
اصلاحات گسترده محمدرضاشاه پهلوی را نیز باید در تداوم خواستهای تاریخی مشروطه ارزیابی کرد. چگونه میشد از جامعهای مدرن سخن گفت در حالی که زنان، یعنی نیمی از جمعیت کشور از مشارکت سیاسی محروم بودند و بخش بزرگی از جامعه، رعیت به شمار میرفتند؟ پدرم با اصلاحات ارضی و اصرار بر حضور زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی، یکی دیگر از تکمیلگران پروژه مشروطه بود.
اما دقیقا در زمانی که دیگر خواست مهم مشروطیت، یعنی آزادی سیاسی و دموکراسی در ایران میتوانست محقق شود، انقلاب واپسگرایانه ۵۷ علیه ارزشهای تجددخواهانه مشروطه رخ داد، و مشروعهخواهان پیرو شیخ فضلالله نوری بر مشروطهخواهان پیرو ستارخان و باقرخان و سردار اسعد بختیاری پیروز شدند و حکومت روضهخوانان و تبهکاران را برپا کردند. حکومتی که از همان روز نخست، امت اسلام را جایگزین ملت ایران کرد، دادگستری مدرن کشور را تعطیل و بیدادگاههای انقلاب اسلامی را بر جان و مال مردم حاکم کرد، آزادیهای اجتماعی مردم و به ویژه زنان را سلب کرد، و امروز تمامیت ارضی و سرنوشت کشور را به چین و روسیه واگذار کرده و بقای خود را در هزینهکردن از جیب ملت ایران برای تروریستها و جنایتکاران میبیند.
مشروطه اما یک واقعه تاریخی نبود که در نقطهای از تاریخ تمام شده باشد. مشروطه، خواست همیشگی ماست و همیشه ادامه دارد و این مدیون مبارزه روشناندیشان و دلیرانی است که پس از یک سده نیز نامشان در آسمان ایران همچون ستارهای درخشان میدرخشد و بر جان خستهدلان، نوری از امید میافکند.
ملت ایران امروز بیش از هر زمان، خواهان برقراری حاکمیت ملی و تحقق ارادهاش در همه شئون اجتماعی، سیاسی و اقتصادیست. یقین دارم این نیروی عظیم به خواست و هدف خود خواهد رسید، و استقلال، آبادانی و پیشرفت، و آزادی و دموکراسی در کشور عزیزمان محقق خواهد شد.
پاینده ایران
رضا پهلوی
۱۴ امرداد ۱۴۰۱