هفت تن از زندانیان سیاسی محبوس در ایران با پیوستن به بیانیهای که در سالروز صدور فرمان مشروطه از سوی ۱۰ تن از وکلای دادگستری، فعالان سیاسی و فعالان مدنی درون کشور صادر شده بود اعلام کردند که «بازگشت به مشروطه راه نجات ملت ایران است».
الناز اسلامی، بیژن رضایی، حجتالله رافعی، فریبا اسدی، کاظم علینژاد، مهدی فتحی و یاشار تبریزی زندانیان سیاسی محبوس در زندانهای کشور هستند که بامداد جمعه ۲۸ مرداد ۱۴۰۱ با بیانیه «بازگشت به مشروطه راه نجات ملت ایران است» اعلام همبستگی کردند.
شماری از فعالان سیاسی و مدنی داخل ایران ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ در بیانیهای مشترک به مناسبت یکصد و شانزدهمین سالگرد انقلاب مشروطه، اعلام کردند ریشه اصلی همه مشکلات مردم در ایرانِ امروز «انقلاب۵۷» بوده و تأکید کردهاند برای رهایی از این شرایط «بر این باوریم بازگشت به مشروطه راه نجات ملت ایران است.»
در این بیانیه که از سوی ۱۰ تن از وکلای دادگستری، فعالان سیاسی و فعالان مدنی درون کشور امضا شده، آمده بود که «معتقدیم با صورتبندی نبرد میان نظام مشروعه و انقلاب۵۷ در برابر نظام مشروطه، راهکار، بازگشت به مشروطه و قانون اساسی آن به عنوان دستاورد عقلی انسان ایرانیست که به روی ترمیم و تکمیل بر پایه عقل، اندیشه و نیازهای اجتماعی گشوده است.»
آرش کیخسروی، احسان قدیری، اکبر امینی ارمکی، سجاد مشهدی همت آبادی، سعید جلیلیان، سعید محمدی، غلامحسین بروجردی، محمد سلطانی، مرتضی قاسمی و مهریار ظفرمهر امضاکننده بیانیه «بازگشت به مشروطه راه نجات ملت ایران است» بودند.
امضاکنندگان تأکید کرده بودند که بازگشت به مشروطه «نه تنها ما را در خروج از کژراهه یاری میدهد، بلکه کشور را از افتادن در وضعیت خلاء قدرت و یا وسوسههای نوپیدا برای درافکندن دولتهای نوبنیاد اما در اصل بیبنیاد که چیزی جز فراهم کردن بستر هرج و مرج نیست، در امان نگه میدارد. چنین بازگشتی به اصالت ملت و عقل، به مردم ایران این فرصت را میدهد که بتوانند آزادانه در مورد نظامهای سیاسی و یا اصولی که باید دگرگون شود، گفتگو کنند.»
بیانیه شماری از فعالان سیاسی و مدنی از درون کشور: «بازگشت به مشروطه راه نجات ملت ایران است»
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
در یکصد و شانزدهمین سالگرد دستاورد ملی مشروطیت، ما نیز بر این باوریم بازگشت به مشروطه راه نجات ملت ایران است.
نگاهی دقیق به وضعیت امروز کشور، نشان میدهد که نظام جمهوری اسلامی با وجود ادعاهای فراوان، در همهی زمینهها و تمامی جوانب و شاخصهای مربوط به حکمرانی شکست خورده و ایران را به نهایت ضعف کشانده است.
این نظام شرعی، که مبتنی بر نظریه حکومت فقیه بر پایه شریعت بجای معصوم بوده، در عمل دستاوردی جز تباهی، چپاول و نابودی منابع مادی، معنوی و استعدادهای میهن نداشته است.
در تمام این سالها، پرسش بنیادین و اساسی پیش روی ما مردم، که نگران وضعیت نابسامان کشوریم اما همچنان به فرداها امید داریم، این بوده که چه باید کرد؟
در پاسخ به این پرسش، بر خلاف عدهای که مشکل را به سطح کارگزار تقلیل داده و میدهند، ما ریشهی اصلی را در انقلاب۵۷ میدانیم.
وضع آشفتهی امروز ایران، فرآوردهی افکار، روشها و بطور کلی مسیریست که علیه نظام مشروطه بود و کوشید آن را براندازد و تعطیل کند. نظامی که نه تنها هزاران سال شیوه حکمرانی را به عنوان تجربه در خود داشت بلکه توانسته بود با تکیه بر دستاوردهای بشری و نظامهای مدرن غربی، بر بنیاد نظریههای جدید حکمرانی و فلسفهی سیاسی، کارآمد شود.
ما همچنان صحنه واقعی سیاسی را نبردی میان نظام مشروطه و مشروعه میبینیم بنابراین با نگاهی روی به آینده و با تأکید بر دستاوردهای خرد بشری و تجربهی انسان مدرن در عرصه کشورداری، مدیریت، دموکراسی، حقوق و ارزشهای انسانی و با پایبندی به سرفرازی و شکوه کشورمان ایران، معتقدیم با صورتبندی نبرد میان نظام مشروعه و انقلاب ۵۷ در برابر نظام مشروطه، راهکار، بازگشت به مشروطه و قانون اساسی آن به عنوان دستاورد عقلی انسان ایرانیست که به روی ترمیم و تکمیل بر پایه عقل، اندیشه و نیازهای اجتماعی گشوده است.
این بازگشت نه تنها ما را در خروج از کژراهه یاری میدهد، بلکه کشور را از افتادن در وضعیت خلاء قدرت و یا وسوسههای نوپیدا برای درافکندن دولتهای نوبنیاد اما در اصل بیبنیاد که چیزی جز فراهم کردن بستر هرج و مرج نیست، در امان نگه میدارد.
چنین بازگشتی به اصالت ملت و عقل، به مردم ایران این فرصت را میدهد که بتوانند آزادانه در مورد نظامهای سیاسی و یا اصولی که باید دگرگون شود، گفتگو کنند.
ما هنگامهی چهاردهم امرداد، یکصد و شانزدهمین سالگرد دستاورد ملی مشروطیت را با این امید گرامی میداریم تا گامی بلند در مسیر بزرگ داشت جنبش مشروطه و تحقق ارادهی مردم برای رسیدن به ایرانی آزاد و آباد برداریم.
پاینده ایران