مقامات دولتی پس از یک سال فعالیت دولت سیزدهم مدعی بهبود وضعیت اشتغال در کشور هستند. گزارشها و آمارها اما نشان میدهند وضعیت اشتغال به ویژه در مناطق محروم بدتر شده و در نبود اشتغال پایدار، مشاغل کاذب و بیکاری پنهان بیش از پیش افزایش یافته است.
طی روزهای گذشته در استان خوزستان جوانان روستاهای مسلمیه، غدیرسبع، ابویرو، شمه و روستاهای همجوار در بخش غیزانیه در مقابل تأسیسات شرکت نفت و در اعتراض به عدم اشتغال تجمع کردند.
یکی از جوانان شرکتکننده در تجمع اعتراضی از روستای مسلمیه گفته که این روستا دارای ۳۷ حلقه چاه نفت است و فاصله خانهها تا چاه نفت کمتر از ۱۵۰ متر است. اما جوانان روستا که اغلب تحصیل کردهاند، بیکارند. یکی دیگر از جوانان پرسیده است بر اساس کدام قانون، جوانان روستاهای این منطقه نفتی بیکار نگه داشته شدهاند؟
غیزانیه یکی از سه بخش اهواز و از بزرگترین میدانهای نفتی کشور است. شرکتهای نفت و گاز کارون، شرکت ملی حفاری ایران و پتروشیمی مارون در این منطقه فعالیت میکنند.
جواد اوجی وزیر نفت گفته «در مسئولیتهای اجتماعی اهواز گامهای بزرگی برداشته شده» اما اهالی این روستاها میگویند که اقدامی از سوی وزارت نفت در جهت کاهش محرومیت آنها انجام نشده است.
ابراهیم رئیسی هم در نشست خبری هفته گذشته با ادعای عجیبی درباره اشتغالزایی گفت که «در سال اول دولت در ۶ ماهه ۱۴۰۰ و ۵ ماهه ۱۴۰۱ حدود ۹۷۰ هزار شغل ایجاد شده است که بیش از آن باید انجام شود و این عدد کافی نیست.»
این در حالیست که آخرین آمار رسمی منتشر شده درباره اشتغال مربوط به سال گذشته است که نشان میدهد در در ۹ ماهه پاییز ۱۴۰۰ تا پایان بهار ۱۴۰۱ حداکثر بیست هزار شغل ایجاد شده که آنهم ناشی از فروکش کردن پاندمی کرونا در ایران و برداشته شدن محدودیتهای قرنطینه است.
ارائه آمارهای غیرواقعی درباره شاخصهای اقتصادی بارها از سوی مقامات دولت رئیسی تکرار شده که بیشتر با محور کاهش تورم، بهبود وضعیت معیشتی و اشتغالزایی بوده است.
در رد ادعای مقامات دولت درباره بهبود وضعیت اشتغال، عبدالله ایزدپناه نماینده ایذه و باغملک در مجلس شورای اسلامی نیز گفته «در خوشبینانهترین حالت نرخ بیکاری در این شهرها بیش از ۴۰ درصد است چون نه صنعتی، شغل پایداری و کارخانهای وجود ندارد و تنها دامداری و کشاورزی سنتی وجود دارد.»
نماینده شهرهای ایذه و باغملک افزوده که «اشتغال در این حد است که دولت بخواهد ۴ نفر معلم استخدام کند و نهادهای نظامی نیرو نیاز داشته باشند؛ این نمیتواند مردم راضی کند.»
فرشاد مومنی اقتصاددان نزدیک به اصلاحطلبان نیز در سخنانی از ارائه آمارهای نادرست اقتصادی از سوی ابراهیم رئیسی و مقامات دولتش انتقاد کرده و گفته است: «اینها مسائل کوچکی نیستند که آنقدر ساده از کنار آن میگذرند. این سهلانگاریها فقط در ذهن تصمیمگیران رخ میدهد وگرنه در ذهن مردم حک شده است.»
فرشاد مومنی با اشاره به اینکه «در بهار ۱۴۰۱ با سقوط چشمگیر اشتغال در بخش کشاورزی روبرو بودهایم» گفته که «آن مقام مسئولی که در این زمینه ها حساسیتزدایی میکند باید حواسش باشد که در این ماجراها آبرو، اعصاب و جان مردم و به تبع واکنشهای شهروندان، حیثیت و مشروعیت حکومتگران مطرح است.»
معینالدین سعیدی نماینده سیستان و بلوچستان نیز به گزارشها و آمارهای مورد ادعای دولت اعتراض کرده و گفته «مشکل ما این است که آماری که دولتمردان در بحث رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال و در بحث رسیدگی به مناطق محروم میدهند هیچ سنخیتی با واقعیتهای جامعه ندارد و ما فکر میکنیم که یا آنها دارند درباره یک کشور دیگر صحبت میکنند یا تلقی ما یک کشور دیگر است.»
این نماینده مجلس شورای اسلامی افزوده است «با استناد به اطلاعات موجود از مرکز پژوهشهای مجلس در کشور ۷ میلیون نفر کارگر غیررسمی وجود دارد. استانهای ایلام، چهارمحال و بختیاری و سیستان و بلوچستان بیشترین تعداد مشاغل غیررسمی را در اختیار دارند که کارگران این مشاغل با دستمزدهای متفاوت و بدون بیمه و مزایای بازنشستگی و عیدی و پاداش بیشتر در کارگاههای کوچک و متوسط فعالیت میکنند.»
اشاره نماینده سیستان و بلوچستان به گزارشی است که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی دو سال پیش و در خرداد ۱۳۹۹ درباره اشتغال در کشور منتشر کرد. بر اساس این گزارش ۶۰ درصد اشتغال کشور را مشاغل غیررسمی تشکیل میدهند و حتی سهم اشتغال غیررسمی در بسیاری از استانهای کشور بالای ۷۰ درصد است.
همچنین ۵۰ درصد از شاغلان بخش خدمات دارای اشتغال غیررسمی بوده و بیمه نیستند. در حالی که ۱۵/۴ میلیون نفر در بنگاههای کوچک فعالیت میکنند، ۸۷ درصد مردان و ۸۴ درصد زنان در بخش غیررسمی در بنگاههای یک تا چهار نفر کارکن مشغول به کار هستند. از دیدگاه جمعیتی نیز ۵۹/۴ درصد نیروی کار بنگاههای کوچک، مرد و ۶۱/۷ درصد آنان زن هستند.
سهم اشتغال غیررسمی در اکثر استانهای محروم و مرزی کشور مانند آذربایجان غربی (۷۳ درصد)، خراسان شمالی (۷۲ درصد) و مازندران (۷۱ درصد)، سیستان و بلوچستان، کردستان و کرمانشاه (۷۰ درصد) بسیار بالاست. در استانهایی مانند تهران (۴۸/۵ درصد)، البرز (۴۵/۷ درصد)، بوشهر (۴۳/۸ درصد و یزد (۳۵/۵ درصد) کمتر از ۵۰ درصد بوده است.
طی دو سال گذشته رکود تورمی در ایران افزایش یافته و بر اساس گزارشی که به تازگی منتشر شده سطح تولید در کشور با کاهش زیادی روبرو شده است. در چنین شرایطی مشخص است که آمار بیکاری و اشتغال در مشاغل غیررسمی و همچنین کاذب نسبت به دو سال پیش وضعیت ناگوارتری پیدا کرده است.
اینهمه در حالیست که به عقیده کارشناسان میان اشتغال کاذب و غیررسمی با فقر، ارتباط دو سویه و مستقیم وجود دارد. افراد به دلیل فقیر بودن به اشتغال کاذب و همچنین غیررسمی روی میآورند یا چون مجبور به این نوع اشتغال شدهاند به دامان فقر میغلتند. مشاغل غیررسمی برای یک فرد در خانواده فقیر که پیش از این نیز بیکار بوده شاید به معنای کسب اندکی درآمد و کاهش شدت فقر در آن خانواده باشد، اما عدم حمایتهای اجتماعی و قرار داشتن یکسری مشاغل غیررسمی خارج از چارچوب قانون کار سبب میشود تا فرد همچنان نتواند از سادهترین امکانات بهرهمند شده و همچنان در فقر بماند و نتواند شرایط زندگی خود را کمی بهبود ببخشد.