سازمان بهزیستی میگوید ۱۰ استان ایران نیازمند اقدامات ویژه برای جلوگیری از خودکشی هستند و به همین دلیل طرح «سوپروایزر پیشگیری» را با همکاری نیروی انتظامی، پزشکی قانونی و دانشگاههای علوم پزشکی در آنها به اجرا در میآورد.
آرزو ذکاییفر مدیرکل دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی امروز از اجرای «طرح سوپروایزر پیشگیری و مداخلات بهنگام خودکشی» در سراسر ایران خبر داده است.
به گفتهی ذکاییفر، این طرح متشکل از «کارگروهها در استانها» با حضور اعضایی از «نیروی انتظامی، پزشکی قانونی، دانشگاههای علوم پزشکی و عموما سوپروایزرها» است که «از گروه نخبگان و خبرگان در حوزه مداخلات بهنگام در خودکشی هستند.»
طبق توضیح این مدیر سازمان بهزیستی، طرح پیشگیری با استفاده از اطلاعات اطلس آسیبهای اجتماعی که در سال ۱۴۰۰ در استانها تدوین شده، رصد سازمان بهزیستی بر مبنای آمارهای ارائه خدمات ۱۲۳ و ۱۴۸۰ و مراکز مداخله در بحران و تیم سیار و همچنین آمارهای پزشکی قانونی، مناطق بحرانخیز را شناسایی میکند. هرچند به تأکید ذکاییفر، این اطلاعات، «نیمرخی از وضعیت خودکشی را در سراسر کشور نشان میدهد!»
حالا بر این اساس تمام آمارها و دادهها و تحلیلهای انجام شده، طبق اعلام مدیرکل دفتر پیشگیری آسیبهای اجتماعی بهزیستی، «۱۰ استان نیازمند مداخله متفاوت و جدی نسبت به سایر استانها هستند» و بنابراین الگویی با عنوان «سوپروایزر پیشگیری و مداخلات بهنگام در خودکشی» طراحی شده است.
مدیر سازمان بهزیستی در گزارش خود اسامی استانهایی را که بیشتر با معضل خودکشی روبرو هستند اعلام نکرد ولی کارشناسان میگویند، خودکشی در تهران، آذربایجان شرقی، اردبیل، اصفهان، فارس، قزوین، قم، مرکزی، مازندران و گیلان در طی این ۱۹ سال روند افزایشی داشته است.
اکبر علیوردینیا استاد جامعهشناسی با ارجاع به دادههای پزشکی قانونی از سال ۸۰ تا ۹۸ (طی ۱۹ سال گذشته) اعلام کرد که بیشترین میزان خودکشی در بازه زمانی یاد شده در سالهای ۹۷ و ۹۸ بوده که نرخ آن ۶/۲ در ۱۰۰ هزار جمعیت است. همچنین کمترین میزان آن نیز مربوط به سالهای ۸۳ و ۸۶ با ۴/۲ است.
محمد علیمحمدی جامعهشناس و عضو کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعه، گفته است که «خودکشی در ایران پدیده رو به رشدی دانسته شده است و میگویند در هر ۱۰۰ هزار نفر ۶ نفر در این امر موفق میشوند. ایران در میان کشورهای اسلامی در جایگاه سوم است و در جهان جایگاه پنجاهو هشتم را دارد. ۱۲۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر اقدام به خودکشی میکنند که از این بین ۶ نفر موفق میشوند. همچنین روزانه ۱۳ نفر اقدام به خودکشی میکنند و از سال ۹۹ این ۱۳ نفر تبدیل به ۱۵ نفر شده است.»
به گفتهی او، میانگین خودکشی در ایران شش نفر است در حالی که میانگین جهانی ۵/۲ است، «طبق آمار پزشکی قانونی جوانان قربانیان اصلی خودکشیاند و بیشتر خودکشیها در بین افراد ۱۵ تا ۳۵ ساله رخ میدهد. همچنین ۵۴ درصد خودکشیهای منجر به مرگ در میان جوانان زیر ۳۰ سال رخ داده است.»
علیمحمدی همچنین، گفته است، «طبق آمار وزارت بهداشت در سال ۹۹، ۱۰۰ هزار نفر در ایران اقدام به خودکشی کردند که این میزان نیز رو به افزایش است. بعد از جوانان، مردان متاهل یا پدران، قربانیان بعدی هستند. تقریبا نیمیاز خودکشی ها در بین افراد متاهل اتفاق میافتد. همچنین در سال ۹۹ مردان حدود ۶۵ درصد و زنان ۳۵ درصد خودکشیهای اتفاق افتاده را شامل شدند که در سال ۹۸ مردان ۷۰ درصد خودکشیها را شامل میشدند.»
بر اساس گزارش کارشناسان، بررسی آمارها در دهه اخیر نشان میدهد که خودکشیها بیشتر مربوط به شمال شرق کشور مثل ایلام، کرمانشاه، لرستان و اخیرا همدان است و عمده خودکشیها به سیاستگذاریهای حکومت در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی بازمیگردد. از این رو، ورشکستگی اقتصادی، فقر، بیکاری، شکست در تحصیل و زندگی به احساس پوچی و ناامیدی میانجامد و در نهایت اقدام به خودکشی میشود.
حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران ایران اما میگوید، وضعیت خودکشی ایران در مقایسه با شاخصهای جهانی وضعیت چندان نگرانکنندهای ندارد اما باتوجه به شرایط کرونا و بحرانهایی که چند سال اخیر تجربه کردیم و همچنین وضعیت اقتصادی موجود، باید نگرانیهایی برای افزایش روند خودکشی داشته باشیم؛ این موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد.
او هشدار داد: «اگر نتوانیم برای ارتقاء سلامت روانی و اجتماعی و افزایش تابآوری و فراگیری برنامههای مهارتهای زندگی و اجتماعی اقدام جدی انجام دهیم روند اقدام به خودکشی در ایران بیشتر خواهد شد، زیرا در حال حاضر اختلالات روانی بیشتری تجربه میکنیم و یکی از عوامل محرک خودکشی اختلالات روانی هستند.»
بر مبنای گزارش سازمان بهزیستی، طرح «سوپروایزر پیشگیری و مداخلات بهنگام در خودکشی» سه مرحله دارد: شناسایی کانونها، نقاط و محلات بحران هر استان، سپس آموزش «تسهیلگران» برای اینکه «کارها را در سطح محلات راهبری» کرده و زیر نظر سوپروایزرها اقدام کنند. مرحله سوم هم طراحی «برنامه عملیاتی آموزش و آگاهسازی و مداخله بهموقع» است.
مدیرکل دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور خاطرنشان کرد: «این آموزشها عموما مرتبط با عوامل محافظ در پیشگیری از خودکشی هستند مانند مهارتهای مقابلهای، تابآوری فردی، مهارتهای زندگی، مدیریت خشم و استرس، موضوعات مربوط به اعتماد به نفس و عزتنفس و همچنین موضوعات مربوط به حمایتهای خانوادگی هم در این برنامه وجود دارد. با در نظر گرفتن گروهی که نیازمند به بهرهگیری از این آموزشها هستند مانند نوجوانان و جوانان این برنامههای آموزشی طراحی شده است.»
سازمان بهزیستی برنامه آموزش جلوگیری از خودکشی را در ۱۰ استان با آمار بالای خودکشی در سال ۱۴۰۰ اجرا کرده است که «به غیر از بخش آگاهسازی و اطلاعرسانی»، «افراد در معرض خودکشی» شناسایی و غربالگری شدهاند!
به گفتهی ذکاییفر، افراد شناسایی شده به سازمان بهزیستی برای دریافت خدمات مشاوره و همچنین برخی نیز برای درمان اختلالات روانپزشکی به مراکز درمانی و روانپزشکی ارجاع داده شدهاند.
این مدیر سازمان بهزیستی اجرای این طرح را در سراسر ایران امری لازم دانسته، «چرا که ممکن است یک استان در حال حاضر از لحاظ نرخ خودکشی و شیوع خودکشی در جایگاه سوم یا چهارم یا پنجم و یک استان دیگر در جایگاه بیستم باشد، اما هر عامل بیرونی و درونی میتواند باعث شود که وضعیت آن استان که در جایگاه پایینتری قرار دارد، تغییر کرده و در بالای نمودار قرار گیرد.»
مدیرکل دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی در پاسخ به انتقاد کارشناسان به کُندی اجرای طرحهای پیشگیری از خودکشی در بهزیستی، نتایج «پیشگیری» را طولانیمدت خواند که با «با مداخلات بسیار متفاوت است.»
وی خودکشی را «چندعاملی» و دارای عوامل متعدد فردی و اجتماعی دانست، «نمیتوانیم بگوییم که آموزش به تنهایی باعث پیشگیری میشود بلکه آموزش و یکسری اقدامات دیگر مسلما منجر به اثربخشی کار خواهد شد. اجرای برنامههای پیشگیری از این قبیل مسائل نیازمند همکاری سایر دستگاهها مرتبط مانند بخشهای اجرایی و بخشهای علمی مطالعاتی و پژوهشی است بنابراین جزیرهای عمل کردن مطلوب بودن اقدامات و اثرگذاری آن را کاهش میدهد.»
مدیرکل دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی با اشاره به افزایش روند خودکشیها پس از بروز کرونا و «موضوعات اقتصادی و اجتماعی» گفته است: «همینطور که در تمام دنیا آمار و ارقام نشان داده است که میزان سلامت روان افراد در زمان کرونا و پساکرونا افت و کاهش پیدا کرده است و به دریافت خدمات اجتماعی و روانی نیازمندی بیشتری پیدا کردهاند در ایران هم چنین است بنابراین میزان نوع اختلالات مانند اختلالات اضطرابی و افسردگی که از عوامل ایجادکننده افکار خودکشی است».
طبق اعلام او، «مسائلی از این قبیل افزایش پیدا کرده و تعداد تماسهای افراد برای دریافت خدمات مشاوره و درمانی نیز بیشتر شده است. بنابراین موضوعات این چنینی مانند کرونا در تمام دنیا تاثیرات اجتماعی و روانی خود را برجای گذاشته است و ایران هم مستثنی از این موضوع نیست.»
ذکاییفر در اینباره که چه گروههای سنی و اقشار اجتماع بیشتر دست به خودکشی میزنند، تأکید کرد، «با توجه به اینکه خودکشی یک موضوع چند عاملی است نمیتوانیم بگوییم که در یک قشر خاص، شغل خاص یا طبقه اجتماعی خاص این موضوع بیشتر است، چراکه عامل ایجادکننده آن عوامل متعددی هستند. این عوامل ممکن است در درون خانواده و یا مسائلی از جمله مسائل بهداشت روانی باشد یا ممکن است عوامل موضوعاتی باشند که خارج از موقعیت فرد باشد.»
او در عین حال اعلام کرد: «گاهی اوقات در دادهها و تحلیلها شاهد افزایش خودکشی در سنین جوانان و نوجوانان هستیم. گاهی اوقات براساس تحلیلها این اقدام در جنس مونث بیشتر است گاهی اوقات در افرادی با میزان تحصیلات پایین و گاهی اوقات در افراد تحصیلکرده بیشتر است و اینگونه نیست که بتوانیم با قطع و یقین پاسخی بدهیم بلکه در همه گروهها و اقشار و همه سنین شاهد وجود این پدیده و آسیب هستیم.»
درحالیکه اخبار رسانههای داخلی از افزایش جدی خودکشی در بین همه اقشار از جمله کارگران خبر میدهند، این مدیر مسئول از این موضوع که شمار خودکشی کارگران از «نُرم عمومی بیشتر است یا خیر» ابراز بیاطلاعی کرد. ذکاییفر اما وعدهی امضا و اجرای تفاهمنامهی پیشگیری از خودکشی کارگران با همکاری وزارت کار را نیز داده است.
به گفتهی وی، در صورت امضای این تفاهمنامه، «میتوانیم رصد کنیم که وضعیت مسائل اجتماعی و آسیبهای اجتماعی در این گروه به چه صورتی است و براساس این شواهد و تحلیلها ضرورتها را احصا کنیم و اولویتهایی که نیاز به مداخله دارد را مشخص کنیم.»
ذکاییفر خودکشی را امری قابل پیشگیری خواند که «مستلزم داشتن یک استراتژی ملی و منطقهای و داشتن برنامه جامع با رویکرد همکاری و مشارکت بین بخشی است و مسلماٌ توجه، عزم و اعتقاد راسخ قانون گذاران، سیاست گذاران و برنامهریزان به برنامههای پیشگیری و آگاهسازی در سطح وسیع است. انشالله شاهد آن باشیم که در تدوین و نهایی شدن برنامه هفتم توسعه این مهم در نظر گرفته شود.»