یک اقتصاددان در ایران با اشاره به فقیر شدن بخش زیادی از جمعیت ایران گفته که برخی معتقدند مردم هر چه فقیرتر باشند بیشتر در اختیارند و اگر سیر بشوند حق و حقوق خود را خواهند شد.
محمد خوشچهره اقتصاددان و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی با ارائه تحلیلی از فقر گسترده در جامعه ایران گفته که «بخشی از طبقهی متوسط تنها به خاطر گرانی مسکن ریزش کردهاند و فقط یک چهارم جمعیت ایران شیر میخورند.»
این اقتصاددان گفته «درآمد ایران از نفت حاصل میشود، در نتیجه کسانی مانند قاچاقچی و دلال و… از این پول منتفع میشوند و مردم در نهایت از سوبسید یارانهای بهره خواهند برد و در تولید ملی دخیل نیستند. اینکه جامعه در حال حرکت به سمت دوطبقه شدن است اتفاقاً مطلوب برخی جریانهای سیاسی است که اغراض سیاسی خاص دارند و فرآیندهای اقتصادی نیز در خدمت این ماجرا قرار دارد. برخی فکر میکنند با دو طبقه شدن جامعه اوضاع بهبود مییابد. معتقدند مردم هر چه فقیرتر باشند در اختیارترند؛ و اگر سیرتر بشوند مطالبهگر خواهند شد.»
محمد خوش چهره با بیان اینکه «اکثریت مردم مصداق مستضعف هستند» و «مستضعف یعنی به ضعف کشیده شده» گفته که «من حقوق استاد تمامی دارم، اما باز کار میکنم، در عین حال سطح رفاهمان هم پایین آمده است. پس ما مصداق مستضعف و محروم هستیم بازنشستهای که سی سال با شرافت کار کرده، اما الان خجالت زن و بچه را میکشد، مصداق محروم و مستضعف است. چرا این اتفاق افتاده؟ عرضه نامناسب، فضای نامناسب و سیاستگذاری نامناسب زمینه را برای بروز این اتفاق فراهم کرده است.»
این اقتصاددان افزوده «ما یک بحران ساختاری داریم. اینکه تصمیمات شخصی بدون قرارگیری در نظام تصمیمگیری و سنجش به برنامه تبدیل میشوند. نتیجهی برنامهای که آقای هاشمی پی گرفت ۱۷ هزار پروژه عمرانی نیمهتمام بود. آقای خاتمی مشکل را مردمسالاری میدانست. فارغ از اینکه حرف ایشان خوب یا بد است باید دید کجا بررسی علمی صورت گرفت؟ در دولت بعدی ایده شخصی رئیسجمهور ساخت مسکن مهر بود و معتقد بود برای حل مشکل مسکن باید تخم ساختمان در سراسر کشور کاشت، اما در عمل اقدام ایشان منجر به سوداگری و دلالی و افزایش شدید قیمت زمین شد. همان زمان هشدار دادیم که مشکل مسکن در ایران به کلانشهرها مربوط است و به عموم کشور ربطی ندارد، اما هر جایی را پیدا کردند، ساختمان ساختند و در نتیجه مشکل حل نشد. وزیر دولت بعدی گفت این حرف و این کار مزخرف بوده است و نباید ادامه پیدا کند، اما پروژهای مانند مسکن اجتماعی را مطرح کرد که ناقص ماند و بعد این دولت مسکن ملی را مطرح کرد. در یک دولت گفتند حاشیهی خلیج فارس را مناطق آزاد میکنیم بعد همین مناطق شدند سکوی واردات. ما اجازه نداریم سرنوشت مردم را با ایدههای شخصی گره بزنیم. اما این روشها هنوز در ایران کاربرد دارد.»
او همچنین گفت «خاصیت ارز نفتی انتفاع اکثریت مردم نیست. میبینیم ارزهای نفتی صرف قاچاق و غیره میشود و چنین خاصیتی را ندارند. اینطور است که با افزایش مداوم ثروتمندان روبرو هستیم در حالی که تولید با بحران روبروست. مشکلات محیط زیستی بیداد میکند و اقتصاد با فساد و اختلاس و غیره دست به گریبان است. اصلا معنای توسعه پایدار همین است که مردم باید از ثروت جامعه منتفع شوند و رشد و توسعهی اقتصادی و افزایش تولید به محیطزیست و منابع حیاتی کشور آسیب نزند.»
در ماههای گذشته انتقادها از سوی کارشناسان و اقتصاددانان همسو با جمهوری اسلامی نیز افزایش پیدا کرده است.
فرشاد مومنی اقتصاددان نزدیک به جریان اصلاحطلب به تازگی با انتقاد از عملکرد حکومت گفته که «تا یک کلمه راجع به عدالت اجتماعی حرفی زده میشود، میگویند اینها تمایلات کمونیستی دارند. در سی سال گذشته تقریبا همه دولتها راجع به عدالت شعار دادند ولی افراطیترین سیاستهای فقرزای شناخته شده در دنیا را اجرا کردند و اگر کسی خواسته آنها را نقد کند هم با تهدیدهایی روبرو بوده و هم با هتک حرمت مواجه شده است.»
فرشاد مومنی افزوده «در بازار پول، در بازار سرمایه، بازار ارز و بازار کار ما با بیسابقهترین سطوح تسخیرشدگی مواجه هستیم. اینکه چرا کار جلو نمیرود، حساب کتابهای روشنی دارد. چقدر خاک بر سر باید باشیم که سی سال سیاست تورمزا اجرا کنند بعد یک مقام رسمی بگوید ۷۵ درصد جمعیت کشور بدون اعانه نمیتوانند زندگی کنند!»