به نام خداوند جان و خرد
مام وطن
خون میگرید از غم
به مادران بگویید
دیگر نزایند
بنات الشمس را
ایران تسلیت،
خبر کوتاه بود ولی در کمتر از چند دقیقه، چون زلزلهای عمیق و فاجعهای دردناک، مردم ایران را لرزاند. مهسا امینی، دختر ۲۲ ساله ی کُرد، که پس از بازداشت توسط ماموران پشت ارشاد به وزرا منتقل شده بود، در کمتر از دو ساعت به ادعای اطلاعیه مسئولان دچار مرگ مغزی یا قلبی شد! بدیهیست که سابقهی برخوردهای خشونتآمیز بعضی از ماموران گشت ارشاد باعث شود تا ادعای رسانههای حکومتی مبنی بر عارضهی قلبی و یا مغزی، برای مردم ما، باورناپذیر باشد.
مهسا امینی یکی از هزاران زن قربانی در ایران است. حملهی سریالی به زنان در خیابان موجب سلب آرامش آنان، خانوادهها و جامعه شده است. زنان جامعهی ما یک روز به بهانهی نداشتن حجاب مورد حمله قرار میگیرند و روز دیگر قربانی قتلهای ناموسی میشوند. یک روز به خاطر فقر اقتصادی خانواده، بازمانده از تحصیل میشوند و بر سر سفره عقد فروخته میشوند و یک روز قربانی اسیدپاشی میشوند. یک روز گیسوانشان را برای به دست آوردن چند قرص نان بریده و در بازار مکاره میفروشند و یک روز هم به جرم بیرون بودن چند تار مو و یا نداشتن دگمه در مانتو به سرنوشتی چون مهسا گرفتار میشوند و همهی اینها، تنها بخشی از مصیبتهاییست که زنان جامعهی ما گرفتار آنها هستند و همین دغدغهها و مصیبتهاست که آرامش را از دختران جامعهی ما ربوده است.
اما بهانهی بازداشت چند ساعتهی مهسا حضور در کلاس آموزشی! و توجیهی! نیروی انتظامی اعلام شده است. این چه آموزشیست که شاگردش باید بازداشت و تحت فشار آموزش ببیند و توجیه شود؟ مگر مهسا و مهساهای این ملت دست کم دوازده سال در مدرسهها و کلاسهای آکنده از آموزشهای ایدئولوژیک شما آموزش ندیده و توجیه نشدهاند؟ مگر مهسا و مهساهای ما سالها دچار برداشتِ انحصاری و خاص از دین و مذهب مورد نظر شما نبودهاند!؟ راستی چه نتیجهای از این همه القائات ایدئولوژیک در مدرسهها گرفتهاید که بازهم به دنبال برگزاری یک ساعت کلاس آموزشی و توجیهی برای زنان و دختران ما هستید؟ آن هم در بازداشتگاه و آن هم از سوی ماموران بازداشت و آن هم از سوی کسانی که مهمترین مهارتشان خط و نشان کشیدن و تهدید و باتوم و … است! آیا وقت آن نرسیده که یک بار برای همیشه فکر کنید که این روشها نتیجه عکس داده و محتاج بازبینی و بازنگریاند؟ آیا زمان آن نرسیده که از خود بپرسید، چه کردید که گروه گروه جوانان این کشور از برداشت انحصارگرایانهی شما از دین و مذهب بیزار شدهاند و چرا از هر فرصتی برای فرار از چنگال نگاه آلوده به ایدئولوژی قرون وسطاییتان میگریزند؟ امروز شکاف عمیق بین آنچه که شما میخواهید با سبک زندگی جوانان و نوجوانان و در کل بخش بزرگی از شهروندان کشور نشان میدهد نه تنها سیاستهای آموزشی شما بلکه سیاستهای ایدولوژیکتان شکست خورده و نیازمند تغییراتی عمده و عمیق است. آیا نیاز به تغییر را درک میکنید؟ یا آنقدر به این مسیر خود ادامه میدهید تا مانند امروز صبر جامعه لبریز شود؟ تاریخ بسیار ستیزهجو و بیرحم است! پس منتظر انتقام تاریخ نمانید.
ما ضمن همدردی با خانوادهی مهسا و تسلیت به مردم داغدار ایران، اعلام میکنیم که جامعهی ما، این گونه خشونتها را علیه زنان بر نمیتابد بنابراین، انتظار داریم علاوه با پایان دادن به بگیر و ببندهای گشت ارشاد و توقف هر چه زودتر این سیاست ضد زن، برخوردی قاطع با عاملان و آمران این گونه حوادث ناگوار صورت گیرد.
کانون صنفی معلمان ایران
۱۴۰۱/۶/۲۶