در سومین هفته پس از جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد اسلامی، وکیل او در گفتگو با یک وبسایت داخلی در ایران گفته برخلاف ادعای جمهوری اسلامی، مأموران گشت ارشاد هنگام بازداشت مهسا امینی دوربین روی لباسشان بوده است. پدر مهسا امینی هم با تکذیب دلجویی مقامات حکومتی از این خانواده گفته که هیچ جوابی درباره علت مرگ مهسا نمیدهند.
مهسا امینی دختر ۲۲ ساله ساکن سقز ۲۲ شهریور امسال در سفر به تهران به شکل خشونتباری از سوی مأموران گشت ارشاد بازداشت و به دلیل ضربه مغزی به کما رفت و پس از سه روز در ۲۵ شهریور جان سپرد. جان باختن مهسا امینی سرآغاز خیزش بزرگ ملی در ایران علیه جمهوری اسلامی شد؛ خیزشی که با گذشت ۱۷ روز همچنان در خیابانها و دانشگاهها ادامه دارد و بسیاری از کارشناسان معتقدند همه مشخصات یک انقلاب در این خیزش عمومی دیده میشود.
همچنین هشتگ #مهسا_امینی با عبور از ۲۰۰ میلیون توییت، به رکوردی بیسابقه در تاریخ توییتر رسید. این هشتگ از سوی بسیاری از چهرههای مطرح در سطح جهان نیز مورد حمایت قرار گرفته است.
خانواده مهسا امینی اما با وجود فشارهای امنیتی، به دادخواهی خون فرزند برخاسته و با ثبت شکایت نزد قوه قضاییه خواستار تشکیل روند دادرسی در این پرونده شدند.
در مقابل جمهوری اسلامی از نخستین روز پس از جان باختن مهسا امینی، سناریوسازی درباره این قتل حکومتی را آغاز کرد؛ ادعای داشتن تومور مغزی، بیماری قلبی، بیماری دیابت و همچنین انکار برخورد فیزیکی مأموران با مهسا از جمله مواردی بود که از ابتدا از سوی خانوادهی امینی رد شده بود.
در این میان، سالهاست بر لباس مأموران ویژه پلیس و گشت ارشاد دوربین نصب شده و این دوربینها زمان مأموریت فعال است. در مورد مهسا گفته شده بود که لباس این مأموران دوربین نداشته و به این بهانه تصویری از هنگام بازداشت مهسا و انتقال او به پلیس امنیت منتشر نشد. در مقابل رسانههای داخلی تصاویری تقطیع شده در زمان از هوش رفتن مهسا و انتقال او به بیمارستان را منتشر و ادعا کردند مهسا سکته قلبی کرده است!
صالح نیکبخت وکیل خانواده امینی در پرونده قتل این دختر جوان گفته که «حین دستگیری مهسا امینی، دخترخاله او نیز همراه او بوده است. دخترخاله و برادر مهسا امینی گفتند حین آنکه مامور مهسا را دستگیر کرده به مامور گفتند چون او از سقز آمده و در تهران غریبه بوده و مهمان است از دستگیری او خودداری کند. اما مامور در جواب اصرار دختر خاله او میگوید: «برو کنار چون روی لباس من دوربینی وجود دارد که عکس تصویر تو را هم میاندازد و اگر تصویر تو هم باشد من بازخواست میشوم که چرا تو را بازداشت نکردم!»
به گفته وکیل، خانواده امینی همچنین درباره ادعای جراحی تومور مغزی مهسا در کودکی گفته که «مهسا امینی در سال ۱۳۸۶ یعنی حدود ۱۵ سال پیش وقتی ۷ سال سن داشته، عمل داشته و عمل جراحی روی او صورت گرفته ولی این عمل هیچگونه ارتباطی با مرگ او در بیمارستان کسری یا اینکه قبل از آن در جاهای دیگر حوادثی به وجود آمده نداشته است.»
او افزوده که «او غدهای بزرگ در بالای چشمش داشته و پیش دکتر شیروانی رفته و او طبق نظر پزشکی اعلام کرد اگر این غده را عمل کنیم یا نکنیم هیچ تاثیری در وضعیت سلامتی او نخواهد گذاشت و جانش در سلامت کامل خواهد بود. اما با وجود چنین غدهای که ممکن است در بینایی او تاثیر بگذارد ما برای احتیاط عمل خواهیم کرد. این نهایت موضوعی بوده که برخی این را بهانه کردند که سابقه این بیماری و بیماریهای دیگر را داشته است.»
به گفته این وکیل دادگستری «مهسا امینی به بیماری تیروئید هم مبتلا بوده است. خانم مهسا امینی ۲۲ سال سن داشت و با توجه به وضعیت آب و هوایی غرب کشور که کوهستانی است و به علت بارانهای سیلآسا در آبهای آنجا به دلیل کمبود ماده لیون، مانند اکثر همشهریهای خود به بیماری تیروئید مبتلا بوده و اما این بیماری هم هیچ تاثیری در حادثهای که برای او به وجود آمده نداشته است. زیرا به دلیل نتایج آزمایش سالیانه مهسا امینی که توسط پزشک متخصص او انجام میشد، صراحتا اعلام شده که نیازی به تهیه قرص بیماری تیروئید نیست و حتی نیازی به تغییر دوز مصرف آن قرصها هم ندارد.»
گفتههای وکیل خانواده امینی نیز بار دیگر سناریوسازی نهادهای امنیتی با همکاری رسانههای حکومتی در غیرواقعی نشان دادن علت درگذشت مهسا امینی و بازی با افکار عمومی را ثابت میکند.
یکی دیگر از ابهامات در این میان، شفاف نبودن گزارش پزشکی قانونی با اعمال نفوذ نهادهای امنیتی است. صالح نیکبخت گفته در نشست او و خانواده مهسا با پزشکی قانونی قرار بود «پزشکان مورد نظر خود را برای امکان ارتباط و تایید نظریه پزشکی قانونی معرفی کنیم» اما این اتفاق نیافتاد و «در جلسهای که ما حضور داشتیم نظریه پزشکی قانونی درباره جسد مهسا امینی مطرح نشد.»
وکیل خانواده امینی تأکید کرده که «ما هیچ جلسه و هیچ نظریهای را بدون جلب نظر پزشکان معتمد مورد نظر، قبول نخواهیم کرد» وی افزوده: «بدون حضور پزشک معتمدی که خانواده او برای تایید نظریه پزشکان قانونی درخواست کردند رسیدگی به پرونده مورد قبول نخواهد بود. اگر این نظریه مورد تایید پزشکی قانونی باشد، ایرادی ندارد و ما نیز حق مداخله در نظریه پزشکی قانونی را نداریم اما به صورت طبیعی این حق را داریم که هم اعتراض کنیم و هم از پزشکان معتمدی که از اساتید برجسته مغز و اعصاب هستند و هیچ وابستگی اداری و جناحی ندارند، نظر بخواهیم.»
یکی دیگر از سناریوسازیها از سوی جمهوری اسلامی، اعلام دلجویی مقامات حکومتی از خانواده امینی بود. موضوعی که امجد امینی پدر مهسا امینی آن را رد کرده و گفته «رئیسی اصلا از ما دلجویی نکرد، تنها زنگ زد و گفت پیگیری میکنیم که البته بنده هیچ پیگیری از جانب او و بقیه مسئولان مشاهده نکردم.»
امجد امینی در گفتگو با وبسایت رویداد۲۴ گفته «هر خبری که درباره دلجویی مقامات منتشر میشود، واقعیت ندارد. آقای رئیسی اصلا از ما دلجویی نکرد تنها زنگ زد و گفت پیگیری میکنیم که البته بنده هیچ پیگیریای از جانب ایشان و بقیه مسئولان مشاهده نکردم.»
پدر مهسا امینی همچنین تأکید کرده که «هیچکس هیچ جوابی در خصوص علت مرگ دخترم به ما نمیدهد. بارها به پزشکی قانونی و مراجع ذیربط مراجعه کردم، اما هیچ جوابی به من ندادند و به نحوی مرا دست به سر کردند.»
با گذشت زمان و با وجود تلاش جمهوری اسلامی برای مخفی نگه داشتن ابعاد مختلف پرونده قتل حکومتی مهسا امینی، جزییاتی در اینباره منتشر شده است. تلویزیون «ایران اینترنشنال» در خبری اعلام کرده که گروه هکری بکدور (۳ackd0or) اطلاعات فرمانده تیم بازداشت کننده مهسا امینی و یک مامور مرد و دو مامور زن عضو این تیم را در اختیار این رسانه قرار داده است.
بر اساس این گزارش، سروان عنایتالله رفیعی متولد سال ۱۳۴۹ (۵۲ ساله) و متولد خدابنده در استان زنجان، فرمانده تیم نیروی انتظامی بوده که مهسا امینی را بازداشت کرده است. گروهبان یکم علی خوشناموند متولد سال ۱۳۷۴ (۲۷ ساله) نیز مامور این تیم بوده که مهسا امینی را به ون گشت ارشاد منتقل کرده. او متولد روستای خوشناموند در کوهدشت جنوبی استان لرستان است.
پرستو صفری متولد سال ۱۳۶۵ در کرمانشاه (۳۶ ساله) ماموری است که جلوی مهسا امینی را در خیابان گرفته است. فاطمه قربان حسینی متولد سال ۱۳۷۴ در تهران (۲۷ ساله) دیگر مامور زن این تیم است که مهسا امینی را بازداشت کرد.
در این میان، هرچند برخی جریانهای قومگرا و حامیانشان در نخستین روزهای قتل حکومتی مهسا امینی، کُرد بودن او را در برخورد خشونتبار گشت ارشاد موثر دانسته و مدعی شده بودند که تیم بازداشتکننده مهسا احتمالا با دیدن مهسا که لهجه کُردی داشته و غریب بوده او را ضرب و جرح کردند و با بیتفاوتی باعث مرگ او شدند اما اطلاعات منتشر شده از بازداشتکنندگان نشان میدهد یکی از آنها متولد کرمانشاه (کُرد زبان)، یکی متولد زنجان (آذریزبان) و یکی متولد لرستان (لر زبان) است! مهسا امینی از هر استان ایران که میبود با همین خطر مواجه میشد. چنانکه در طول عمر جمهوری اسلامی هزاران دختر و پسر در سراسر ایران قربانی آن شدهاند. تنوع استانی تیم بازداشتکننده مهسا نیز بار دیگر این موضوع را ثابت میکند که ساختار فاسد و تباه جمهوری اسلامی برای همه مردم ایران فقط درد و رنج و خشونت و نابودی و ویرانی به همراه دارد.