حضور محترم علمای اسلامی به ویژه علمای اهل سنت و جماعت
سلام بر شما که مدافع انسانیت هستید.
مطمئنا از وضعیتی که در حال حاضر در ایران که به عنوان یک کشور اسلامی به وجود آمده است، اطلاع دارید. حرکتی که در اعتراض به قتل مظلومانه دختر جوان ایرانی، مهسا امینی که تحت بازداشت پلیس گشت ارشاد بود، آغاز شد، قتلی که به نام الله و تحت قوانین اسلام صورت گرفت و وجدانهای بیدار و عدالتخواه ایرانیان و جهانیان را به صدا درآورده است. حرکتی که آتش زیر خاکسترٍ اعتراضٍ خفه شدهی ملتی مظلوم و آسیب دیده از شرایع دینی را شعلهور کرد و به انفجار انجامید! انفجاری که موجب کشته شدن تعداد زیادی از هموطنان ما در سراسر ایران و به ویژه در کردستان و زاهدان شده است. اکنون هموطنان محترم ما به ویژه آنها که مقیم استانهای مرزی که اکثریت اهل سنت هستند و سالیان زیادی است که تحت تبعیض دینی و قومی میباشند، در سایه قطع اینترنت و عدم امکان اطلاعرسانی، با یک فاجعه انسانی و یک کشتار جمعی به تمام معنی در این مناطق، به ویژه در سنندج و زاهدان مواجه شدهاند.
در این چند هفته از مقاومت زنان و مردان بیسلاح در خیابانهای ایران، هر روز بیش از پیش، مردم بیگناه بیشتری صرفا به خاطر حمایت از عدالت و انسانیت، به دستور حکومتی دینی و تحت قوانین اسلامی، به اسم الله و دین اسلام، در حال کشته شدن هستند!
ملت ایران در این مدت چهل و چهار ساله، بارها و بارها در هر فرصتی، خواستههای خود را که رهایی از قید حاکمیت دینی و داشتن یک زندگی معمولی تحت قوانین بینالمللی مبتنی بر حقوق بشر و عدالت است، اعلام نموده است. این اولین خیزش این مردم نیست که برای آزادی و به نام عدالت رقم خورده است. متاسفانه این مردم در عرصه بینالمللی از حمایت سیاستمداران و قدرتمندانی که با تمام توان خود از حاکمیت دینی در منطقه خاورمیانه و بخصوص در ایران حمایت کردهاند، محروم ماندهاند و هر بار به همین دلیل قیامشان به شکست انجامیده و جوانان و حتی کودکانشان به قتل رسیدهاند، مادران و پدران بسیاری داغدار شدهاند، افراد زیادی دستگیر و شکنجه شده و از فعالیت در عرصه اجتماع بازماندند. اینگونه بوده است که امیدها هر بار ناامید شده است! مردمی که با دستان خالی و بدون سلاح به خیابانها میآیند و در نهایت صلحطلبی مطالباتشان را فریاد میزنند اما نه رسانهای دارند و نه حمایت دولتهای قدرتمند و نه سلاحی برای دفاع از خود! سینههایشان را آماج گلولهها میکنند و خونشان بر فرش خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ ایران نقش میبندد. این شهروندان محروم، هر بار یا با دسیسهای متفرق شدهاند یا از شدت خفقان و سرکوب مجبور به سکوت شدهاند. متاسفانه عدهای از هموطنان هم که در خارج یا داخل کشور حضور دارند، بجای اقدامات عملی و جلب حمایتهای بینالمللی، در صدد مصادره این حرکت خودجوش و موجسواری و تقسیم قدرت و غنایم بودهاند!
اینبار مردم هوشیارانه همه دسیسهها را کنار گذاشته و در میدان عمل دست در دست هم، یکصدا و یکدل فریاد آزادی را سر دادهاند طوری که افکار عمومی را در سراسر دنیا، متوجه خود ساختهاند. شخصیتهای ورزشی یا هنرمندان و حتی اعضای پارلمانهای کشورهای مختلف به نوعی در زبان اعلام همراهی و همدلی نمودهاند اما عملا چیزی که از سوی دولتها دیده میشود یا بیعملی است یا حمایتهای بسیار ناچیزی چون تحریم گشت ارشاد! گشت ارشادی که یک قطره از این گنداب عظیم هم محسوب نمیشود. متاسفانه دولتهای اروپایی و امریکا هم سکوت معنیداری را در پیش گرفتهاند. دسترسی به اینترنت برای رساندن صدای مظلومان یکی از اولویتهاست که وعدههای تامین اینترنت هم عملی نشد و مردم ما در نبود اینترنت سرکوب و قتل عام میشوند. در این برهه تاریخی که مردم دلیر ایران جان بر کف به مقابله با جنایتهای انجام شده با نام خدا و دین بدون در نظر گرفتن قومیت و دین و جنسیت و… همه با هم یکصدا هستند، بر ماست که هر کدام از هر طریقی و با هر نامی که میتوانیم آنان را یاری دهیم.
اگر چه این جنبش یک حرکت فراحزبی، فرادینی است و یک اعتراض همدلانه و متحدانه اقشار مختلف ملت با هر عقیده و سن و جنسیتی است اما بنا بر وظیفه انسانی، وقت آن است که تک تک اقشار و اصناف و گروهها با استفاده از کوچکترین امکانات یا مجرایی که دارند به هر طریقی که میتوانند مردم ستمدیده ایران را حمایت و پشتیبانی کنند. پیروزی حکومت فعلی، با تکیه به حضور و یا عدم حضور مردم در خیابانها نبوده، بلکه با کسب اجماع جهانی و همراهیهای سیاسی و مالی دولتهای قدرتمند جهانی صورت گرفته است!
علمای عزیز و بزرگوار اهل سنت و جماعت در سراسر دنیا،
به یاری اهالی سنی مذهب استانهای مرزی ایران که در خاک و خون تپیدهاند بشتابید.
علمای الازهر،
ملل مسلمان را در یاری به مردم ایران متحد و هوشیار کنید. مردم امروز به حمایت شما به عنوان رهبران دینی نیازدارند تا از کشتار آنها به نام دین و خدا جلوگیری کنید.
علمای شرافتمند تشیع،
سکوت در مقابل افرادی که با نام تشیع، جنایات فجیعی را علیه بشریت رقم میزنند آیا با اعتقادات شما همخوانی دارد؟ با وجدان خدایی شما سازگار است؟ به یاری ملت مظلوم ایران بشتابید.
اندیشمندان گرامی،
اگر ملتها متحد شوند، دولتها مجبور میشوند اقداماتی انجام بدهند و تسلیم خواست مردمشان شوند.
امروز روز عمل است. اگر معتقدید که عدالت بالاتر از همه چیز است، اگر مدعی هستید به خدایی ایمان دارید که مهربان است و خود را ارحم الراحمین نامیده، در مقابل کشتار زنان و مردان و کودکان ایرانی سکوت نکنید، که امروز بخاطر عملکرد این نظام دیکتاتوری، همین خدا نیز زیر سوال رفته است.
امید است با فعالیت و هماهنگی شما علمای بزرگ دین و حامیان اسلام، جلوی کشتار مردم بیگناه، به نام خدا و دین گرفته شود و جهانی پر از انسانیت و عدالت ایجاد شود تا همه انسانها با صلح در کنار همدیگر زندگی کنند.
هیات نمایندگان بروجردی، کاشف توحید بدون مرز
مهرماه ۱۴۰۱
اطلاعات زمینه:
آقای بروجردی؛ کاشف توحید بدون مرز، سالهای عمر خود را برای تحقیق در مورد اسلام گذرانده است که به خاطر حمایت از جدایی دین از حکومت، طی حمله گستردهای از جانب نیروهای مختلف رژیم در سال ۱۳۸۵، دستگیر و ابتدا به اعدام و سپس به یازده سال زندان در تبعید محکوم گردید که در اثر زندان انفرادی طولانی مدت و شکنجههای بسیار در داخل زندان به بیماریهای جدی متعددی دچار شده است. ایشان از حق داشتن وکیلی مستقل و دسترسی به درمان مناسب و مرخصی محروم بوده است و بارها در داخل زندان جانش مورد سوء قصد قرار گرفت و نهایتا در سال ۱۳۹۵ با اینکه حکم غیرعادلانه ایشان به اتمام رسیده بود، تحت شرایط بسیار سخت و سنگین و بطور موقت به بهانه مرخصی استعلاجی و در شرایطی که وضعیت جسمی ایشان بسیار اسفناک بود، از زندان آزاد شد و از آن زمان تا کنون در حصر خانگی بسر می برد و اجازه تدریس و برگزاری و شرکت در جلسات بیشتر از ده نفر را ندارد و… در بیرون از زندان هم بارها مورد سوء قصد قرار گرفته است و حتی اجازه درمان در خارج از زندان و بیمارستان به ایشان داده نمیشود و کادر درمان تحت فشار قرار میگیرند و پروندههای پزشکی ایشان ربوده شده و یا از بین میرود! اخیرا تهدیدها و فشارها بر ایشان چند برابر شده است و اعمال فشارهای مضاعف بر حصر خانگی به منظور ممانعت از همراهی ایشان با حرکت صلحطلبانه و آزادیخواهانه مردمی در ایران است.