روشنک آسترکی – محمد قائمیفر آسترکی فوتبالیست ۱۹ ساله ساکن دزفول از جانباختگان خیزش اخیر است. این جوان ورزشکار که در پی اصابت گلوله ساچمهای به مغز و نخاع دچار آسیب شد و جان باخت، در تدابیر شدید امنیتی و شبانه به خاک سپرده شد.
با گذشت دو ماه از خیزش انقلابی مردم علیه جمهوری اسلامی شمار جانباختگان بر اثر سرکوب به بیش از ۳۶۲ نفر رسیده است. شماری از آنان که غالبا نوجوانان زیر ۱۸ سال هستند با سناریوی نخنمای جمهوری اسلامی روبرو شدند. حکومت برای فرار از پاسخگویی به افکار عمومی و نهادهای بینالمللی، با دلایل دروغین برای جان باختن کودکان در اعتراضات ادعاهای مضحک مطرح میکند و خانوادههای آنها را زیر فشارهای امنیتی قرار میدهد تا سناریوهای حکومتی را تکرار کنند. شماری از کودکان جانباخته که تعداد آنها تا روز چهارشنبه ۲۵ آبان به ۵۶ تن رسیده مانند نیکا شاکرمی و سارینا اسماعیلزاده نوجوانان ۱۶ ساله در اعتراضات شرکت کرده بودند و شمار دیگری چون کیان پیرفلک ۹ ساله به همراه پدرش از خیابان عبور میکرده که هدف گلوله مأموران جمهوری اسلامی قرار گرفتند.
اکثر شرکتکنندگان در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ جوانان هستند و در این میان متولدین دهه هشتاد نقش پررنگی در اعتراضات دارند. یکی از دهه هشتادیهای جانباخته محمد قائمیفر آسترکی ورزشکار و فوتبالیست ۱۹ ساله است که در دزفول با شلیک مستقیم مأموران جان باخت.
یکی از نزدیکان این جوان در گفتگو با کیهان لندن توضیح میدهد که محمد شامگاه ۳۰ مهرماه از خیابان «شریعتی» دزفول عبور میکرده که تظاهرات مردم را میبیند و به مردم میپیوندد.
او میگوید «بر اساس ویدئوهایی که از دوربینهای مداربسته به دست آمده محمد دستکم از ساعت ۱۰ شب در تظاهرات خیابان «شریعتی» حضور داشته و ساعت ۱۰:۱۰ دقیقه شب از پشت مورد حمله نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی قرار میگیرد و آنها با شاتگان ساچمهای، از فاصله نزدیک و از پشت به محمد شلیک میکنند. شانزده تیر ساچمهای به گردن و سر محمد اصابت شده بود. دو تیر به مغزش آسیب رساند و یکی از ساچمهها نیز بین نخاع و مغزش گیر کرد و باعث فلج مغزی محمد شد.»
این فرد نزدیک به محمد قائمیفر در ادامه میگوید: «وقتی به محمد شلیک میشود او بیهوش روی زمین میافتد اما از ساعت ۱۰:۱۰ دقیقه که محمد مورد اصابت گلوله قرار گرفته تا ساعت ۱۲ شب نیروهای جمهوری نگذاشتند او به بیمارستان منتقل شود و در نهایت وقتی در نیمهشب محمد را به بیمارستان گنجویان دزفول رساندیم قلب محمد هم از کار افتاد. پزشکان توانستند با شوک قلبی او را دوباره برگردانند ولی او بیهوش و در کما در بخش سیسییو بیمارستان گنجویان بستری شد. دکتر همان روز اول به ما گفت که متأسفیم و کاری از دستمان بر نمیاد و فقط دعا کنید. روز چهارم پنجم محمد تمام کرده بود اما تا چند روز به ما نگفتند و میخواستند ما به تدریج سرد و ناامید شویم. ما یک هفته حتی نتوانستیم بالای سرش بریم و بعد از یک هفته با اصرار، چند نفر از اعضای خانواده توانستیم چند ثانیه بالای سرش در سیسییو حاضر بشیم. نهایتا دو هفته بعد از اصابت گلوله به محمد، پزشکان درگذشت او را اعلام کردند.»
او میگوید بعد از جان باختن محمد، فشارهای امنیتی روی خانواده و اطرافیان افزایش یافت و حتی «م.ر.ط» از اطرافیان محمد که سرهنگ است نیز در پی همین فشارهای امنیتی و وعدههایی که احتمالا به او داده بودند، تمام تلاشش را کرد که محمد را در سکوت و بیخبری به خاک بسپارند. در نهایت هم موفق شد و محمد ساعت ۴ صبح به خاک سپرده شد.
این منبع آگاه با بغض و حسرت میگوید محمد از همان بچگی آنقدر خوشقلب و مهربان بود که انگار واقعا قرار بود به این شکل و برای مردم زندگیاش را بدهد. این آشنای خانواده به کیهان لندن میگوید که «محمد متولد ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۱ و ساکن خیابان فردوسی دزفول بود. فقط سه سال داشت که پدرش را از دست داد و مادرش او و خواهرش مرضیه را که ۲۰ ساله است بزرگ کرد. محمد خیلی باهوش و درسخوان و سختکوش بود. اطرافیان از همان بچگی متوجه استعداد عجیب او در فوتبال شدند و از همان ۵ -۶ سالگی او را در مدرسه فوتبال ثبتنام کردند. مربیها هم به استعداد زیاد او در فوتبال به ویژه دروازهبانی پی بردند و مسیر رشد او را فراهم کردند. محمد در تیم نونهالان و در تیم امید دزفول بازی کرد و اخیرا هم به عنوان دروازهبان تیم جندیشاپور دزفول انتخاب شده بود.»
به گفته این منبع آگاه محمد عاشق تیم «استقلال» بود و حسین حسینی فوتبالیست مورد علاقهاش بود و یکی از آرزوهاش این بود که با او عکس یادگاری بگیرد و دروازهبان اول «استقلال» و تیم ملی شود.
همانطور که این منبع نزدیک به خانواده محمد گفته، مراسم خاکسپاری این ورزشکار جوان در سکوت و زیر تدابیر شدید امنیتی برگزار شد. ساعاتی پس از خاکسپاری محمد، خواهرش مرضیه با لباس بختیاری بر مزار برادرش حاضر شد و برای او مراسم حنابندان گرفت.
شهروندان دزفول میگویند که قدرت عبداللهی فرزند خانبابا که در شهرک مهاجرین خیابان گلچین ساکن است، رئیس کلانتری یازده دزفول و یکی از مقامات امنیتی دزفول است که عملیات سرکوب و کشتار معترضان در خیابان زیر نظر او انجام میشود.
فشارهای امنیتی پس از جان باختن معترضان بر روی خانوادهها ادامه مییابد و بسیاری از خانوادهها حتی نمیتوانند آنطور که دوست دارند سوگواری کنند یا برای فرزندان جانباختهشان مراسم بگیرند. خانواده محمد نیز همچنان زیر فشارهای سنگین امنیتی هستند. به مادر محمد که تنها پسرش را از دست داده گفته بودند که اگر سکوت نکند پیکر محمد را میبرند اهواز به خاک میسپارند و حتی برای تحویل پیکر این جوان ۱۹ ساله ۲۰۰ میلیون تومان پول نقد خواسته بودند و در نهایت هم شبانه و در سکوت و تهدید امنیتی به خاک سپرده شد.
به گفته منبع نزدیک به خانواده محمد، پیکر محمد ساعت ۴ صبح روز سیزدهم آبان در محاصره چند وانت تویوتا نیروی انتظامی و دو اتومبیل پژو پارس متعلق به وزرات اطلاعات که هر کدام ۴ سرنشین داشتند، به آرامستان «بهشت علی» دزفول روبروی میدان ترهبار منتقل و در قطعه ۶ به خاک سپرده شد.
این منبع میگوید حتی نگذاشتند اعضای خانواده محمد را به خاک بسپارند و به خواسته مأموران امنیتی دو افغانستانی به نامهای عادل و نعیم که نگهبان آرامستان بودند پیکر محمد را به خاک سپردند.