روشنک آسترکی – بر اساس گزارش نهادهای حقوق بشری بیش از ۴۰۰ معترض در ایران طی دو ماه گذشته جان باختهاند. مراسم خاکسپاری جانباختگان بطور مکرر که گاهی در هر روز چندین جانباخته را در بر میگیرد به صحنه اعتراض مردمی و شعار علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (هرانا) در گزارشی اعلام کرده که شمار کشتهشدگان اعتراضات سراسری ایران تا روز جمعه ۲۷ آبان به دستکم ۴۰۲ تن افزایش یافته است.
بنابر این گزارش، از ۲۶ شهریورماه و آغاز اعتراضات سراسری در ایران تا روز جمعه ۲۷ آبانماه دستکم ۴۰۲ تن از مردم معترض در جریان این اعتراضات کشته شدهاند که از این تعداد دستکم ۵۸ نفر کودک بوده و زیر هجده سال سن داشتهاند.
همچنین تا پایان بیست و هفتم آبان ماه دستکم ۱۶ هزار و ۸۱۳ تن از معترضان بازداشت شدهاند و ۱۵۰ شهر ایران صحنه تظاهرات ضد حکومتی بوده است. این گزارش به بازداشت ۵۲۴ دانشجو اشاره شده و آمده است که دستکم ۱۴۰ دانشگاه نیز در این مدت صحنه تجمعهای اعتراضی دانشجویان بوده است.
گزارش ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران نشان میدهد طی یک شبانه روز از پنجشنبه ۲۶ تا جمعه ۲۷ آبانماه دستکم ۲۱ نفر در شهرهای مختلف ایران توسط سرکوب مأموران جمهوری اسلامی جان خود را از دست دادند.
تعدادی از جانباختگان روز جمعه و تعداد دیگری امروز شنبه ۲۸ آبان به خاک سپرده شدند. در تهران صبح شنبه پیکر جوان ۲۰ ساله حمیدرضا روحی که در شهرزیبا در تهران و با شلیک مستقیم مأموران جمهوری اسلامی جان باخت، برگزار شد. صدها شهروند با حضور در آرامستان «بهشت زهرا» شعارهایی چون «از خون جوانان وطن لاله دمیده، عدالت کجایی؟ عدالت کجایی؟» و «این گل پر پر ماست، هدیه به میهن ماست» سر دادند.
یک منبع آگاه درباره حمیدرضا روحی به کیهان لندن میگوید «حمیدرضا دانشجوی مهندسی عمران دانشگاه آزاد شهر «قدس» بود و در شامگاه پنجشنبه ۲۶ آبان در خیابان سرو، بلوار آلاله در شهرزیبا هدف گلوله مأموران جمهوری قرار گرفت و جان باخت. او با دوستانش به تظاهرات رفته بود. یک کوکتل مولوتف پرتاب کرد، آمد دومی را پرتاب کند که مأموران به سمت او و دوستانش شلیک کردند اما چون حمیدرضا جلوتر ایستاده بود، تیر به سینهاش اصابت کرد. وقاحت مأموران حکومتی در این حد است که میخواستند حمیدرضا را خودشان به بیمارستان ببرند اما دوستانش نگذاشتند و او را بیمارستان رساندند که متاسفانه جانش را از دست داد. دوستانش اینقدر عصبانی هستند که میگویند تقاص خون پاک و بیگناه حمیدرضا را از یک یک بسیجیهای محل میگیرند.»
او به کیهان لندن گفت که پس از درگذشت حمیدرضا در بیمارستان، مأموران امنیتی پدر او را زیر فشار قرار دادند تا مصاحبه و اعلام کند که پسرش بسیجی بوده و توسط معترضان کشته شده است. پدرش به شدت مخالفت کرد. مأموران حتی تهدید کردند که پیکر حمیدرضا را تحویل نمیدهند اما پدرش زیر بار نرفت که درباره پسرش و به نفع جمهوری اسلامی دروغ بگوید. آنها تا روز جمعه هم پیکر حمیدرضا را تحویل ندادند و حتی رسانههای حکومتی او را بسیجی معرفی کردند اما اتفاقی که افتاد این بود که شاهدخت نور پهلوی پیامی را که پیش از این محمدرضا به او در اینستاگرام داده بود منتشر کرد و نیروهای جمهوری اسلامی مجبور شدند از دروغ و ادعای مضحک خود عقبنشینی کنند. حتی خبرگزاری فارس ناچار شد اعلام کند که حمیدرضا بسیجی نبوده است.
این منبع آگاه افزوده که «حمیدرضا واقعا ایران و شاهنشاهی را دوست داشت. جدا از پیام او که توسط شاهدخت نور پهلوی منتشر شد، از مطالبی که حمیدرضا در اینستاگرامش منتشر میکرد هم مشخص است که او چقدر میهندوست و مشروطهخواه بوده است. این موضوعی نبود که حمیدرضا پنهانش کند. او حتی پیش از آغاز اعتراضات هم مخالف جمهوری اسلامی بود و این را همه دوستان و اطرافیانش میدانستند.»
او همچنین افزوده که «دوستان و بچهمحلهای حمیدرضا که هشت هفته با او در دانشگاه و خیابان در تجمع و تظاهرات بودند و او را میشناختند همگی به همراه اقوام و آشنایان حمیدرضا در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند. شعارهایی که دوستان و اطرافیان او میدادند هم نشان میدهد که نه حمیدرضا و نه خانوادهاش خط و ربطی به حکومت ندارند و ما واقعا خوشحالیم که نقشه وزارت اطلاعات برای بسیجیسازی از حمیدرضایی که از جمهوری اسلامی متنفر بود شکست خورده است.»
پیامی که حمیدرضا به شاهدخت نور پهلوی که از سوی این منبع نزدیک به حمیدرضا به آن اشاره شده به انگلیسی بوده که در آن نوشته بود: «نور بر تاریکی پیروز است ملکه قلبها».
دانشجویان دانشگاه آزاد شهر «قدس» هم امروز شنبه در خونخواهی از همدانشگاهی خود، حمیدرضا روحی، در دانشگاه تجمع کردند و شعارهایی از جمله «بسیجی جیرهخور آخرشه خوب بخور»، «این گل پرپرشده هدیه به میهن شده» و «هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه» سر دادند.
مأموران امنیتی و بسیجیها به دانشجویان معترض دانشگاه آزاد شهر «قدس» حمله کردند و آنها را مورد ضرب و جرح قرار داده و شماری را بازداشت کردند.
در شهرهای دیگر نیز مراسم خاکسپاری جانباختگان به صحنه اعتراض مردمی علیه جمهوری اسلامی تبدیل میشود. در مهاباد، تشییع پیکر کمال احمدپور با حضور گسترده مردم و شعارهایی علیه جمهوری اسلامی برگزار شد.
همچنین سازمان حقوق بشری «ههنگاو» گزارش داده که نیروهای سپاه با حمله به بیمارستان محل نگهداری پیکر شهریار محمدی از کشتهشدگان اعتراضات بوکان، پیکر او را ربودند!
بر اساس این گزارش بیش از ۵۰ نفر از نیروهای سپاه پاسداران به بیمارستان قلیپور بوکان هجوم برده و پیکر شهریار محمدی را ربوده و ساعت ۱۱ شب مخفیانه دفن کردهاند. این نیروها در داخل محوطه بیمارستان به سوی خانواده محمدی تیراندازی کرده و دستکم ۵ نفر را مجروح کردهاند.
فشار بر خانواده جانباختگان و اعتراف گرفتن اجباری برای پیشبرد سناریوهای جمهوری اسلامی علیه مردم همچنان ادامه دارد؛ این شیوه دروغپردازی آنقدر نخنما شده که افکار عمومی نه تنها مطلقا تأثیری از آن نمیگیرند بلکه خشم و انزجار آنها نسبت به حکومت بیشتر میشود.
در پی افشاگری زینب مولایی راد مادر کیان پیرفلک کودک ۹ ساله جانباخته در ایذه، درباره عوامل قتل پسرش، از روز جمعه رسانهها و حامیان حکومت در ایران حمله توام با توهین و افترا را به او آغاز کردند. در حالی که جمهوری اسلامی به رگبار بسته شدن شماری از شهروندان در اعتراضات شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان در ایذه را کار «تروریست»ها دانسته بود، ولی زینب مولایی راد مادر کیان روز جمعه در مراسم تدفین پسرش به صراحت اعلام کرد که قتل پسرش و تیر خوردن همسرش نه کار «تروریستها»، بلکه کار «لباسشخصیهایی» بوده که ماشین آنها را «به رگبار بستند». البته رسانههای جمهوری اسلامی خود را موظف نمیبینند در جایی که مأموران سرکوب و به قول مادر کیان «گاردیها و لباسشخصی»ها صف کشیده بودند تا به مردم حمله کنند، «تروریست»ها چرا باید بجای این مأموران، به ماشین یک خانواده شلیک کنند! ضمن اینکه با بررسی گلولههای شلیک شده میتوان دریافت مربوط به کدام نهاد بوده است!
نهادهای امنیتی روز جمعه ۲۷ آبان با فشار بر زینب مولایی راد او را وادار به اعتراف اجباری و پس گرفتن حرفهایش کردند اما همزمان سجاد پیرفلک عموی کیان در گفتگو با روزنامه «اعتماد»، صحبتهای مادر کیان را تأیید کرده و گفته که حرفهای وی تمام ابعاد پنهان موضوع را نمایان کرد و واقعیت همانی است که او در مراسم خاکسپاری کودکش گفت.
زینب مولایی راد مادر #کیان_پیرفلک:
اصلا برای بچهام قرآن پخش نکنید، از قرآن متنفر بود!ایذه
جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱#انقلاب_ایران#مهسا_امینی pic.twitter.com/jyEIMEdclB— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) November 19, 2022
سجاد پیرفلک افزوده که مادر کیان «به عنوان فردی که دقیقا در صحنه حادثه حضور داشته در جمع هزاران نفر از مردم به صورت شفاف توضیح داد که چه اتفاقی برای کیان، پدرش و کل خانواده افتاده است.»
به گفته سجاد پیرفلک، هنگام شلیک ماموران به ماشین این خانواده، رادین برادر سه ساله کیان و مادرش، زینب مولایی راد در صندلی سمت شاگرد نشسته بودند و تیرهای شلیک شده از سمت راننده به ماشین برخورد کرد و کیان هم که در سمت راننده نشسته بود تیرها به پهلوی او اصابت کرد.
عموی کیان افزود که «من فیلمهای فاجعه را دیدم و متوجه شدم که روایت صحیح همانی است که مادر کیان مطرح میکند. نه رادین و نه مادرش تیر نخوردند از سوی دیگر کیان فوت کرد و پدرش هم در بیمارستان است.»
سجاد پیرفلک تأکید کرده که مادر کیان معلم هنر است و نه تنها زن بسیار روشنفکر و آگاهی است بلکه همه وقت خود را صرف تربیت فرزندانش کرده بطوری که کیان ضرورت حفاظت از محیط زیست را درک میکرد و در همین سن کارهای زیادی برای محیط زیست انجام میداد، حقوق شهروندی را درک و رعایت میکرد، به هنر عشق میورزید، به فردیت و حریم خصوص افراد احترام میگذاشت، و معرّف نسلی بود که میشد به آنها امید داشت که بتوانند ایران را آباد و آزاد کنند.