روشنک آسترکی – آرتین رحمانی نوجوان جانباخته در ایذه در یکی از آخرین استوریهایش در اینستاگرام نوشته بود «حالمون خوب میشه یه روز؛ ولی شاید اون روز من نباشم، اگه تو بودی جای من بلند بخند از ته دل…»
آرتین رحمانی یکی از صدها نامی است که طی دو ماه گذشته به عنوان اسامی جانباختگان انقلاب ملّی ایران ثبت شده است. او در شهرستان ایذه در استان خوزستان و در پی شلیک مستقیم نیروهای حکومتی در شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ جان باخت.
در سرکوب مسلحانه مردم ایذه در شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان بیش از ۱۰ تن کشته و دهها تن زخمی شدند و در این میان نام سه کودک، آرتین رحمانی، کیان پیرفلک و سپهر مقصودی گزارش شده است. جمهوری اسلامی تلاش کرد این سرکوب مسلحانه را به گردن «تروریستها» و «داعش» بیاندازد اما شواهدی که مردم از جمله خانوادههای جانباختگان ارائه و تأیید کردهاند، این عملیات مرگبار آشکارا از سوی مأموران جمهوری اسلامی و برای خاموش کردن اعتراضات مردم در ایذه صورت گرفت. بیهوده نیست که مردم در شعارهای خود فریاد میزنند: بسیجی سپاهی، داعش ما شمایین!
آرتین هم مانند بسیاری از نوجوانان و جوانان جانباخته در اعتراضات، در شبکههای اجتماعی از دغدغهها و آرزوهایش مینوشت. او در آخرین استوریاش در اینستاگرام نوشته بود «این سرزمین برام هیچ سودی نداشت، ولی میذارم سر، زمین براش».
آرتین در پستی دیگر نوشت: «حالمون خوب میشه یه روز؛ ولی شاید اون روز من نباشم، اگه تو بودی جای من بلند بخند از ته دل…»
یک منبع آگاه نزدیک به خانواده آرتین رحمانی در گفتگو با کیهان لندن گفته که آرتین رحمانی متولد سال ۱۳۸۴ و ۱۶ ساله بود. او محصل بود و همزمان بطور پارهوقت در یک مکانیکی هم کار میکرد. آرتین فرزند اول خانواده رحمانی بود و یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خودش دارد. مادرش خانهدار است و پدرش شغل آزاد دارد.
این منبع آگاه نزدیک به خانواده آرتین گفته که پس از جان باختن آرتین دفترچه یادداشتهای روزانه او را در کمدش پیدا کردند. او در آخرین برگ دفترچه نوشته بود: «شرمندهام مادر، میخواهم در راهی قدم بگذارم که شاید جوانیام را نبینی.»
آرتین ساکن دهستان پیان در شمال غرب شهرستان ایذه در استان خوزستان و منطقه بختیارینشین بود. دهستانی که شمار بالایی از ساکنان آن باسواد و به ایراندوستی معروف هستند. آرتین و تعداد دیگری از نوجوانان و جوانان دهستان پیان هر روز برای تظاهرات به ایذه میرفتند.
روز حادثه هم آرتین به همراه چند تن دیگر از روستا به ایذه رفته بود که در رگبار تیراندازی علیه مردم توسط مأموران جمهوری اسلامی هدف گلوله قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان جان باخت.
به گفته منبع آگاه، مأموران امنیتی به خانواده آرتین فشار آوردند که پیکر او را به عنوان «شهید» در تپه شهدای ایذه به خاک بسپارند اما خانواده قبول نکردند.
به نظر میرسد جمهوری اسلامی تلاش داشته با به خاک سپردن پیکر جانباختگان چهارشنبه خونین در ایذه، این دروغ را که کشتار مردم توسط «تروریستها» صورت گرفته به ثبت برساند! سناریویی که با هوشیاری خانوادهها از جمله خانواده رحمانی شکست خورد.
پیکر آرتین به روستای پیان منتقل و روی دست مردم همان روستا تشییع شد. به گفته این منبع مطلع وقتی پیکر جوان و نونهال آرتین را از سردخانه آوردند، مأموران جمهوری اسلامی روی پیکر او پرچم جمهوری اسلامی کشیده بودند اما مردم همان اول این پرچم جعلی را برداشته و پاره کردند.
تشییع پیکر آرتین از سوی ساکنان این روستا و با حضور شماری از شهروندانی که از ایذه به این مراسم آمده بودند صورت گرفت و او در آرامستان روستا به خاک سپرده شد.
مراسم خاکسپاری آرتین با ساز و دهل بختیاری و نواختن ترانههای حماسی این منطقه از جمله «دایه دایه وقت جنگه» برگزار شد.
در حالی که عوامل امنیتی جمهوری اسلامی تلاش داشتند با برگزاری «نماز میّت»و پخش قرآن جنبه «شهیدسازی به نفع نظام» را پیش ببرند، مردم از این اقدامات جلوگیری کردند و همگی شعار دادند: «بختیاری رسم نماز نداره!»
صدها شرکت کننده، این مراسم را به صحنه اعتراضاتی علیه جمهوری اسلامی تبدیل کردند. شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای» و «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه» از جمله شعارهایی است که در این مراسم نیز سر داده شد.
در یکی از ویدئوهای منتشر شده از مراسم آرتین، مادر او پشت بلندگو رفته و خطاب به حاضران میگوید: «مردم انتقام بچهم رو بگیرین» مردم در واکنش شعار «مرگ بر خامنهای» سر میدهند و مادر آرتین شعار «زن زندگی آزادی، مرد میهن آبادی» را فریاد میکشد؛ شعاری که چند شب پیش از سوی آرتین در تظاهرات ایذه سر داده میشد.
جمهوری اسلامی در این انقلاب ملی به درستی به حکومت «کودککش» معروف شده است. مأموران امنیتی و انتظامی بدون هیچ ملاحظهای در سرکوب مسلحانه معترضان، کودکان را نیز هدف گلوله قرار میدهند.
هرانا ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران اعلام کرد از ۲۶ شهریور تا ۲۹ آبان ۴۱۹ نفر در اعتراضات ایران جان خود را از دست دادهاند که ۶۰ نفر از آنها کمتر از ۱۸ سال سن داشتهاند.
جمهوری اسلامی در بسیاری موارد تلاش دارد جان باختن کودکان را به علل مضحک و تکراری توجیه کند؛ نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلزاده و اسرا پناهی از جمله نوجوانان جانباخته در اعتراضات هستند که ادعا شد خودکشی کردهاند! در مواردی دیگر تلاش میشود تا قتل آنها توسط سرکوبگران حوادثی مانند پرت شدن و یا حتا مصرف زیاد مواد مخدر عنوان شود! ترفندی که سرشت پلید این حکومت را بیش از پیش اثبات میکند.