جمشید عنبرستانی – رژیمها و حکومتهای تمامیتخواه عمدتا پیرو مسلک و ایدئولوژی خاصی هستند که با ارزشهای انسانی و آزادی و دمکراسی در تقابل و ستیز است، مانند حکومت ملایان در ایران که ایدئولوژی پوسیده و متحجرانه مذهبی را یدک میکشد و یا کشورهایی نظیر کوبا و کره شمالی که بر اساس ایدئولوژی مردود شده سوسیالیستی و کمونیستی اداره میشوند. رژیمهای توتالیتر کشورهای تحت تسلط خود را به یک زندان بزرگ برای اکثریت مردم و مخالفان خود تبدیل کرده و تلاش میکنند به هر وسیله ممکن حتا زندان و شکنجه و کشتار شهروندان و مخالفان حکومت، مردم را مطیع و فرمانبردار و تبدیل به مهرهها و عروسکهای خیمهشببازی خود کنند.
کشورهای اروپایی و آمریکا در دورانهای دور و نزدیک پروندههای سیاه و تهوعآوری در استعمار و استثمار کشورهای ضعیف و مردمان سرزمینهای دیگر دارند. در حال حاضر نیز کشورها و سرزمینهایی در گوشه و کنار جهان وجود دارند که مستعمره و زیر یوغ استعمارگران شرق و غرب قرار دارند.
حمایتهای بیاثر و بیمایه از مبارزات مردم ایران علیه رژیم منحوس آخوندی که از جانب سیاستمداران و رهبران کشورهای اروپایی و آمریکایی و کانادایی صورت میگیرد از دورویی و ریاکاری آنها حکایت دارد.
ادعاهای رهبران و سیاستمداران آمریکایی و کانادایی مبنی بر اینکه آمران و عاملان سرکوب مردم معترض و افراد وابسته به حکومت را که ناقض حقوق بشر هستند را مورد تحریم قرار میدهند صرفا برای سر کار گذاشتن افکار عمومی است و اینگونه تحریمها تاثیری بر عملکرد جنایتکارانهی سرکوبگران علیه مردم ایران ندارد.
اگر این دولتها و سیاستمداران صداقت میداشتند با حجم گسترده سرکوب و جنایات حکومت علیه مردم آزادیخواه و بیدفاع ایران و حتا کودکان که هدف گلولههای جنگی و مرگبار مزدوران حکومت قرار گرفتهاند و جنایت علیه بشریت که به شدیدترین و وحشیانهترین شکل ممکن آن از سوی نظام ملایان به وقوع پیوسته، دولتهای حامی حقوق بشر و خاصه کشورهای غربی و متحد آمریکا باید سفرای خود را از ایران فرا میخواندند و سفرا و جاسوسان و تروریستهای رژیم را که در سفارتخانههای جمهوری اسلامی فعالیت میکنند از کشورهای خود اخراج میکردند اما این دولتها تا سر حد امکان از این کار به خاطر منافع اقتصادی خود با رژیم ملایان خودداری میکنند که اینهم دلیلی بر دودوزه بازی کردن این دولتهاست.
از طرفی هزاران نفر از اوباشان و آقازادههایی که بسیاری از آنها حامی و یا شریک جنایتهای رژیم آخوندها علیه مردم ایران در داخل و خارج کشور بودهاند و اکثرا با ثروتهای نجومی دزدیده شده از ملت ایران به آمریکا و کانادا فرستاده شده و یا مهاجرت کردهاند بدون هیچگونه نگرانی تحت حمایت دولتهای اروپایی و آمریکا و کانادا در این کشورها زندگی میکنند و با وقاحت و بیشرمی مخالفان نظام آخوندی در این کشورها را نیز به اشکال مختلف مورد تهدید قرار میدهند.
بسیاری از لابیگران و تروریستها و صادراتیهای رژیم ملایان تارهای عنکبوتی خود را در دانشگاهها و رسانههای معتبر و مراکز اقتصادی و اتاقهای فکر آمریکا و کانادا تنیدهاند و به مکانهای مهم تصمیمگیری از کاخ سفید گرفته تا مجالس نمایندگان و سنا رفت و آمد دارند. حتا دونالد ترامپ رییس جمهوری پیشین آمریکا که با صدای بلند از مبارزه مردم ایران حمایت لفظی میکرد به قول خودش دنبال سازش و معامله بزرگ با حکومت ملایان بود.
حتا اگر آمریکا و اروپا با رژیم ملایان برای امضای تفاهمنامه برجام به توافق برسند و جیب آخوندها را با میلیاردها پول ملت ایران پر و انباشته کنند این امر باعث نجات این رژیم عهد دقیانوس در مقابل خیزش و خشم مردم به جان آمده نخواهد شد.
آن دمکراسی که دست فاشیست و دیکتاتور را میفشارد و با آن مراوده و داد و ستد و روابط دوستانه دارد را باید روانه آبریزگاه کرد.
مردم آزادیخواه و مبارزین راه آزادی نباید قدرت خود را که با اتحاد و همبستگی به یک نیروی درهم کوبنده تبدیل میشود دست کم گرفته و کمک و پشتیبانی و حتا دخالت نظامی دولتهای خارجی را عامل تعیین کننده برای رسیدن به پیروزی و آزادی خود در مقابل دیکتاتورهای حاکم قلمداد کنند.
خیزش و انقلاب آزادیخواهانه جوانان و مردم مبارز ایران وارد سومین ماه خود شده است. عزیزانی جانشان را فدای این انقلاب کردهاند که زیبایی و شجاعت آنها خون تازهای در رگهای مبارزین راه آزادی جاری کرده و این خیزش را به مرحلهی غیر قابل بازگشت رسانده است.
مردم و جوانان ایران اراده کردهاند آزادی و کرامت انسانی خود را که از جانب این حکومت ددمنش و قرون وسطایی پایمال شده است پس بگیرند و کشورشان را که هر وجب آن دارای ثروت و متعلق به همه مردم ایران است از چنگال حکومت دزد و ایرانفروش روضهخوانها آزاد کنند و خونهایی که در این راه فدا شده دریچهی هرگونه مماشات و سازش را مسدود کرده است.
آن اکثریت عافیتطلبی که از پشت پنجره خانههایشان نظارهگر جانفشانی قهرمانان در کف خیابانها هستند باید تصمیم آخر خود را بگیرند یا به میدان مبارزه وارد شوند که روند پیروزی را با تلفات کمتر تسریع خواهد کرد و یا به سکوت و نظارهگری که به شکلی همدلی با رژیم سفاک آخوندیست ادامه دهند. این حکومت وحشی از کشتن کودکان و خردسالان نیز ابائی ندارد و از طرفی مزدوران حکومت حتا به کسانی که از پشت پنجره و یا بام خانهها نظاره گر رشادت مبارزین در کف خیابانها هستند نیز شلیک میکنند و هیچکس در هیچ جا و مکانی از دژخیمان حکومت در امان نیست، چه مبارزانی که در کف خیابان و مدرسه و دانشگاه و مکانهای دیگر حضور دارند که بهای سنگینتری میپردازند و چه افراد بیشماری که خنثی هستند و کنار ایستادهاند و تماشاچی هستند اما از تیر غیب مزدوران حکومت بینصیب نمیمانند.
آندسته افرادی که مبارزین آزادیخواه را خشونتگر معرفی میکنند و یا گفتگو برای سازش با حکومت فاسد ملایان را مطرح میکنند همه این افراد دارای یک صفت یکسان با رهبر مفلوک نظام آخوندی هستند و این صفت چیزی جز «الدنگ» نیست.
در جریان شورش سال پنجاه و هفت مردم ارتش قدرتمند ایران را با شعار ناعادلانهی «ارتش به این بیغیرتی هرگز ندیده ملتی» خطاب قرار میدادند. ارتشی که نه کشتار کرد و نه کودکان و نوجوانان دختر و پسر را به گلوله بست و سرانجام نیز با اعلام بیطرفی کشور را دودستی در سینی طلا تحویل شیادان ضد ایران و ایرانی که آخوند نامیده میشوند داد.
اما آن شعار دقیقا برازنده ارتش کنونی ایران است که با چشمان باز نظارهگر جنایات فجیع مزدوران جنایتکار عرب و افغانستانی در کنار جنایتکاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیجیان علیه مردم و هموطنان در سراسر کشور هستند و هیچ واکنشی در مخالفت با این جنایات و یا حمایت از مردم بیدفاع و بیپناه از خود نشان نداده است.
این ارتش نه تنها ملی نیست بلکه حامی حکومت جمهوری اسلامی است و مردم نباید به این ارتش بیغیرت برای حمایت از خود در مقابل دژخیمان داخلی و خارجی رژیم امیدوار باشند و باید با تکیه بر قدرت جمعی خودشان مزدوران و جرثومههای جنایتکار را به زانو درآورده و همراه با رژیم رو به زوال آخوندی از خاک پاک میهن بیرون کنند.