به نام خداوند جان و خرد
آید آن صبحی که صبح ظالمان گردد غروب!
مردم شریف ایران، همکاران و دانشآموزان عزیز
سالهاست که معلمان در قالب فعالیتهای صنفی و در چهارچوب تشکلها و کانونهای مستقل علم مبارزه با تبعیض، تفریق و جهل در حوزههای مربوط به آموزش و پرورش کشور را برداشته و مسئولان را نهیب میزنند.
به دفعات و کرات، عواقب پیامدهای آموزش و پرورش ایدئولوژیک، واپسگرا و غیرعلمی گوشزد گردید و به مسئولان نسبت به نتایج آن انذار داده شد. اما دریغ از گوش شنوا!
ماحصل و دستاورد رویکرد غلط ایدئولوژیک در آموزش و پرورش بطور خاص و ادارهی کشور به شیوهی عام افتادن تشت رسوایی حاکمیت از بام بود و آنچیزیست که هماکنون نه تنها افکار عمومی مردم ایران بلکه جهانیان را نیز به واکنش و نکوهش آن واداشته است.
رسالت یک حکومت ایجاد زمینه و بستر مناسب برای پرورش استعدادها و بسط و توسعهی کشور است به گونهای که حقوق آحاد ملت از هر قشر و طیفی و با هر نگاهی محترم شمرده شود و قانون و قانون پذیری سرلوحهی اندیشه و اعمال حکومتگران و مردم آن جامعه واقع شود و از آن باب آرامش و نیکبختی بر عرصههای مختلف زندگی مردم سایه گستراند.
متأسفانه انحصارطلبی، تنگنظری و فساد در سیستم مدیریتی کشور به جایی رسیده که روز به روز حلقههای خودی نظام تنگ و محدودتر و باعث بیپشتوانه ماندن حاکمیت گردیده است و اکثریت قریب به اتفاق مردم در تصمیمگیریها، برخورداری از امکانات و فرصتها به حاشیه رانده شدهاند و این امر سبب بروز نارضایتیهای عمده بالاخص در دو دههی اخیر گردیده است و هربار این اعتراضات با قهریترین و خشونتبارترین وجه ممکن سرکوب شد تا جایی که در شهریور امسال دمل چرکین این رویهی غلط و ناپسند با قتل حکومتی ژینا امینی، بیش از هربار سر باز کرد و باعث خیزش عمومی مردم ایران علیه حاکمیت شد و این اعتراضات بیش از دو ماه است که ادامه دارد و هر روز ابعاد آن گستردهتر میشود.
متاسفانه، حوادث اخیر بهانهای شد برای فشار بیشتر بر فعالین صنفی شناخته شده و فرصتی برای سوء استفاده جریانهای خاص دست داد تا با معلمان نیکاندیشی که همواره این بحرانها را پیشبینی، گوشزد و هشدار داده بودند، به ناروا برخوردهای غیرقانونی شود.
در همین راستا پروژهسازیها شروع شد و افراد خوشنامی از جمله اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی، محمد حبیبی، ژیلا خیر و… یا بازداشت شدند و یا با احکام سنگین مواجه گردیدند. اخیرا اسکندر لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی علیرغم گذاشتن وثیقه، در زندان تهران بزرگ شکنجه و ضرب و شتم گردیده و حکم پنج سال زندان جعفر ابراهیمی، در دادگاه تجدید نظر تائید شد!
برای همیشه نمیتوان با سناریوسازی و دروغ چشم حقیقت و بصیرت مردم را بر واقعیات و حقایق بست.
بسیار حقارتآمیز است دستگاههای امنیتی یک کشور که در دام سودجویان، افراد فاسد و بازجو خبرنگاران متملق هرزهای بیافتد که برای نیل به اهداف پلید خود، روشنفکران و اندیشمندان در حوزههای مختلف آموزشی، اجتماعی و سیاسی را قربانی کنند.
تمام مشکلات کشور ریشه در ناکارآمدی سیستم حکمرانی آن دارد و نسبت دادن آن به بیگانه، دخالت خارجی و… سناریویی کاملا نخنماست و محلی از اعراب ندارد.
تا کی سر در برف فرو کرده و مشکلات دستساختهی خود را به غیر حوالت داده و با فرافکنی و فرار به جلو از زیر بار مسئولیتها شانه خالی میکنید؟
کانونهای صنفی فرهنگیان، به ویژه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم نمودن کشتار مردم بی دفاع در جریان خیزش اخیر و اعمال شنیع و غیرانسانی از دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی میخواهد هر چه زودتر معلمان بازداشتی از جمله آقای اسکندر لطفی، را آزاد نمایند چرا که صبر معلمان برای ابد نیست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز ناخرسندی از بازداشت و زندانی کردن فلهای معلمان، دانشآموزان و آحاد مردم و توسل به زور و شکنجه با هدف اعترافگیری برای چندمین بار هشدار میدهد عواقب رویداد هر حادثهی ناگورای را متوجه حاکمیت به ویژه نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی میداند و در برابر آن سکوت نخواهد کرد. همچنین این شورا انتظار دارد پروندههای همهی معلمان زندانی در دادگاههای قانونی بدون اعمال نظرهای ناصواب و با رویه ی صحیح قضایی مورد بازبینی قرار گیرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۶ آذر ۱۴۰۱