جمهوری اسلامی از همه ابزارهای ممکن و باورنکردنی و تصورناپذیر برای سرکوب مردم معترض و خانوادههای آنها استفاده میکند. یکی از ابزارهای سرکوب و نقض حقوق خانواده قربانیان این است که مقامات امنیتی و قضایی در ازای تحویل پیکر شهروندان جانباخته، وثیقه دریافت میکنند و اعلام میکنند در صورت اطلاعرسانی، برگزاری مراسم پرجمعیت با حضور مردم و اعتراض و انتقاد به حکومت، وثیقه آنها توقیف خواهد شد!
در سومین ماه از انقلاب ملّی ایران مردم ایران، جمهوری اسلامی با تبهکاریهای تصورناپذیر سرکوب و شکنجهی مردم معترض، بازداشتشدگان و خانوادههای جانباختگان را پیش میبرد. در حالی که از اعتراضات دی۹۶ گزارشهایی مبنی بر درخواست دریافت وجه نقد برای تحویل پیکر شهروندان جانباخته مطرح بود اما حالا در اقدامی وقاحتآمیز نهادهای امنیتی و قضایی در ازای صدور مجوز تحویل پیکر، درخواست وثیقه، از جمله سند ملک، از خانواده جانباخته کرده و اعلام میکنند خانواده باید سکوت کنند و در صورت اطلاعرسانی یا موضعگیری علیه نظام، وثیقه را اجرایی میکنند.
برای نمونه نهادهای امنیتی در کردستان برای تحویل دادن پیکر سلیمان شکری و سعدی شاهرخیفر در شهر بوکان از خانوادههای آنها وجه نقد و وثیقه دریافت کردهاند.
پایگاه خبری «کردپا» در این زمینه به نقل از یک منبع مطلع نوشت: «خانواده سلیمان شکری مجبور شده در مقابل پرداخت ۹۰ میلیون تومان به اطلاعات سپاه پیکر فرزندانشان را تحویل بگیرند.»
به گفته این منبع مطلع، پدر سلیمان شکری فوت کرده و به دلیل وضعیت مالی نامناسب خانواده، وجه درخواستی از سوی مردم بوکان جمعآوری و به «اطلاعات سپاه» پرداخت شده تا آنها جنازه شکری را به خانواده تحویل دهند.
سلیمان شکری ٢٢ سالە در تاریخ ۲۶ آبان در اعتراضات بوکان با گلوله مأموران حکومتی از ناحیه سر و صورت مجروح و سه روز بعد در یکی از بیمارستانهای ارومیه جان باخت.
در موردی دیگر خانواده سعدی شاهرخیفر نیز مجبور شدهاند برای تحویل گرفتن پیکر وی دو میلیارد تومان وثیقه گرو بگذارند!
یک منبع آگاه گفته که خانواده شاهرخیفر «به شدت تحت فشار قرار گرفتهاند که درصورت صحبت کردن» درباره این جنایت، وثیقهشان مصادره خواهد شد.
دزدیدن پیکر جانباختگان و خاکسپاری آنها در مکانهای دورافتاده و برخلاف میل خانواده در خیزش ملی اخیر بارها از سوی نهادهای امنیتی اتفاق افتاده است. نیکا شاکرمی دختر ۱۶ سالهای که در اعتراضات تهران بازداشت و ۱۰ روز بعد پیکر بیجانش به خانواده تحویل داده شد، قرار بود توسط خانواده در زادگاهش در شهر خرمآباد به خاک سپرده شود. مأموران اما پیکر نیکا را صبح خاکسپاری ربودند و بدون حضور مادر و دیگر اعضای خانواده در روستایی در نزدیکی خرمآباد به خاک سپردند.
حامد سلحشور جوان اهل شهر ایذه روز چهارم آذرماه دستگیر و ۵ روز بعد به خانواده خبر درگذشتش را به خانواده او اعلام کردند. مأموران امنیتی اما پیکر این جوان را بدون اطلاع خانواده در منطقه «قلعه تُل» شهر ایذه به خاک میسپارند. خانواده حامد با کمک شهروندان یکروز بعد در ساعت چهار بامداد روز پنجشبه ۱۰ آذرماه با نبش قبر، پیکر فرزندشان را از «قلعه تُل» برداشته و در «آرامگاه فامیلی» در شهر ایذه دفن کردند.
«پیکرربایی» در حالی پدیدهای هولناک و غیرانسانی و نقض فاحش حقوق قربانی و خانوادهاش به شمار میرود که حالا به وحشتی مضاعف برای خانوادههایی تبدیل شده که عزیزانشان را توسط شلیک یا ضربات باتوم و شکنجه مأموران از دست میدهند.
برخی خانوادهها ناچار میشوند پیکر عزیز جانباختهی خود را تا فرارسیدن ساعت خاکسپاری در خانه و یا جایی مخفی حفاظت کنند. کیان پیرفلک کودک ۱۰ ساله روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در شهر ایذه توسط مأموران جمهوری هدف گلوله قرار گرفت و جان باخت. کیان به همراه پدر و مادر و برادر سهسالهاش در اتومبیل بود که با به رگبار بسته شدن اتومبیل، کیان و پدرش مجروح میشوند. کیان جان میبازد و پدرش که به شدت مجروح شده همچنان در سیسییو بیمارستان بستری است.
مادر و اقوام نزدیک کیان، از هراس دزدیده شدن پیکر این کودک، او را به خانه میبرند و با جمعآوری یخ از خانه همسایهها، تا صبح روی پیکر بیجان او یخ میگذارند و بر بالینش مینشینند تا صبح مراسم خاکسپاری را برگزار کنند.
مهران سماک جوان ۳۰ ساله سهشنبه شب، ۸ آذر ۱۴۰۱، در حالی که با نامزدش در اتومبیل شخصیاش بود، در جریان تجمع شادی و خوشحالی که در پی حذف تیم فوتبال غیرملی از جام جهانی ۲۰۲۲ برگزار شده بود، در بندر انزلی مورد اصابت گلوله مأموران جمهوری اسلامی قرار گرفت و جان باخت.
گزارشهای غیررسمی منتشر شده در شبکههای اجتماعی حاکی از آنست بیمارستانی که پیکر مهران به آن منتقل شده بود از تحویل آن خودداری میکرده و مهرشاد، برادر مهران، که نگران «پیکرربایی» برادرش بود نیمهشب مسئولان بیمارستان را وادار کرده پیکر برادرش را تحویل بدهند. مهرشاد از هراس نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، تا صبح پیکر برادرش را در اتومبیل گذاشته و در خیابانها مانده تا فردایش بتوانند در آرامستانی که در نظر دارند و در مراسمی که خانواده مایل به برگزاریش بود، برادرش را به خاک بسپارند.
این سرکوبها و رویدادهای آخرزمانی و تصورناپذیر که جمهوری اسلامی علیه مردم ایران پیش میبرد، در حالیست که مردم همچنان زیر همه این فشارها، و با وجود صدها کشته و هزاران زخمی و بازداشتی، همچنان انقلاب ملّی خود را ادامه میدهند و برای برگزاری اعتراضات سراسری در روزهای ۱۴ تا ۱۶ آذر آماده میشوند.
هرانا ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران اعلام کرده است که از ۲۶ شهریور تا نهم آذر ۴۵۹ نفر در اعتراضات ایران جان خود را از دست دادهاند که ۶۴ نفر از آنها کمتر از ۱۸ سال سن داشتند.
خبرگزاری هرانا تعداد بازداشتشدگان را هم تا پایان پنجم آذر ۱۸۱۹۵ نفر اعلام کرد و افزود: از این تعداد هویت ۳۴۴۶ تن مشخص شده است.
در این میان گزارشهایی از دریافت وثیقههای کلان از بازداشتشدگان پیش از آزادی نیز منتشر شده است. بر این اساس از زندانیان، به ویژه زندانیانی که در طول بازداشت مورد آزار جنسی و تجاوز و شکنجه قرار گرفتند، وثیقه دریافت میشود تا اگر پس از آزادی درباره آنچه از سر گذراندهاند اطلاعرسانی کنند، مال مربوطه توقیف شود!