میثم پیرفلک پدر کیان پیرفلک به خواست خانواده و برای ادامه روند درمان از بیمارستان گلستان اهواز به بیمارستانی در تهران منتقل شد.
جواد شریعتی مدیر داخلی مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی گلستان اهواز روز شنبه ۱۲ آذرماه اعلام کرده که «با توجه به وضعیت فعلی میثم پیرفلک و بنابر درخواست خانواده وی، این مجروح برای ادامه روند درمان به پایتخت انتقال یافت.»
میثم پیرفلک در حالی برای ادامه درمان به تهران منتقل شده که هنوز از جان باختن کیان کودک تیزهوش و دوستداشتنی خود خبر ندارد.
میثم پیرفلک روز چهارشنبه ۲۵ آبان به همراه همسر و دو فرزند ۱۰ ساله و ۳/۵ سالهاش در ایذه در حال عبور از خیابان بودند که اتومبیل آنها از سوی مأموران جمهوری اسلامی هدف رگبار گلوله قرار گرفت. میثم و کیان فرزند ۱۰ سالهاش که روی صندلی عقب سمت راننده نشسته بودند مورد اصابت گلوله قرار میگیرند. کیان جان میبازد و پدر همچنان با گذشت سه هفته با وجود چند عمل جراحی همچنان در شرایط ناپایدار قرار دارد.
دکتر داوود شلیل احمدی رئیس بیمارستان گلستان پیشتر در گفتگو با رسانههای داخلی درباره وضعیت میثم پیرفلک گفته بود که او از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفته و در بخش «مگا آیسییو دو» بیمارستان گلستان بستری است.
رئیس مرکز درمانی گلستان همچنین گفته بود که عملهای اصلی این بیمار که شامل عمل جراحی عروق و جراحی اعصاب بود در روزهای قبل انجام شده است، ولی به خاطر حجم آسیبهای ناشی از اصابت گلوله به بافتها و استخوانها، این بافتها تخریب شده و موجب التهاب و عفونت در بیمار شدهاند.
دکتر داوود شلیل احمدی افزوده بود «به همین دلیل ۲ بار و در روزهای پنجشنبه سوم و شنبه پنجم آذر ۱۴۰۱ در اتاق عمل، بررسی مجددی از لحاظ وجود عفونت در محدوده شکم انجام شد که خوشبختانه بیمار عفونت شکمی نداشت و فقط بافتها و استخوانهای تخریب شده دچار عفونت شده بودند.»
در روزهای گذشته اما وضعیت میثم پیرفلک ناپایدار شد بطوری که دکتر داوود شلیل احمدی روز دوشنبه هفتم آذر اعلام کرد که «تیمهای پزشکی بطور جدی در حال پیگیری و درمان میثم پیرفلک هستند، اما متاسفانه روز یکشنبه (۶ آذرماه) به خاطر شرایط سپسیس، قدرت تنفس بیمار کاهش یافت که تیم بیهوشی بیمارستان، بیمار را به دستگاه ونتیلاتور وصل کرد و شرایط وی در حال حاضر درمان با دارو و نگهداری در آیسییو است.»
شب حادثه پس از آنکه میثم به دلیل وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان گلستان اهواز منتقل و کیان در بیمارستان ایذه جان میبازد، مادر کیان از هراس اینکه مأموران امنیتی پیکر کودکاش را ندزدند و پنهانی به خاک نسپارند، با کمک اقوام نزدیک پیکر کیان را از بیمارستان تحویل گرفت و به خانه برد و با گرفتن یخ از همسایهها برای قرار دادن روی پیکر فرزندش تا صبح در کنار او ماند تا ساعت خاکسپاری فرا برسد.
کیان پیرفلک کودکی تیزهوش و دوستداشتنی و با استعداد و با آرزوهای بزرگ بود از جمله اینکه مخترع شود. بلافاصه پس از جان باختن وی ویدئوهای او که از علاقهاش به اختراع و رباتیک گفته بود و ویدئوی قایقی که خودش اختراع کرده بود تا در جشنواره علمی «جابربن حیان» شرکت کند در شبکههای اجتماعی هزاران هزار بار چرخید و دیده شد. کیان در ویدئوی آزمایش قایقاش با عبارت «به نام خدای رنگین کمان» توضیحاتاش را آغاز کرد و با «پس نتیجه میگیریم که کار میکند» به پایان برد.
«به نام خدای رنگین کمان» و «قایق» به سرعت با نام کیان پیرفلک پیوند خورد. همچنین «یخ» برای بسیاری از ایرانیان یادآور رنج بیپایان و توصیفناشدنی و تصورناپذیر مادر کیان در شب از دست دادن فرزندش است.
شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان بیش از ۱۰ نفر در ایذه با شلیک مأموران حکومتی کشته و زخمی شدند. در این میان دو کودک دیگر به نام سپهر مقصودی و آرتین رحمانی نیز جان باختند.
مادر #کیان_پیرفلک:پلیس ماشین ما را به رگبار بست!
جلوی «هلال احمر» گاردیها و لباسشخصیها بودند. یکیشون داد زد: برگردین! کیان گفت: بابا ایندفعه رو به پلیسا اعتماد کن برگرد! دور زدیم؛ ماشین رو به رگبار بستند…#انقلاب_ایران #آبان_۲۴_۲۵_۲۶ pic.twitter.com/NfSISDYh9c
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) November 18, 2022
جمهوری اسلامی در دروغی وقحیانه ادعا کرد تیراندازی به سمت مردم از سوی مأموران حکومتی نبوده و یک حمله تروریستی بوده است! شهروندان اما چنین ادعایی را رد کردهاند و در مراسم خاکسپاری کیان پیرفلک، مادرش پشت بلندگو ماجرای شب حادثه را تعریف و تأکید کرد این حمله تروریستی نبود و مأموران حکومتی به سوی آنها و دیگر شهروندان شلیک کردند.
مراسم خاکسپاری کیان در حالی برگزار شد که پدرش در بیمارستان گلستان اهواز تحت مراقبهای ویژه بود و یک عمل جراحی ناموفق بر روی او انجام شده بود. میثم پیرفلک نیازمند عمل دوم بود تا زنده بماند و نیروهای امنیتی از این موضوع به عنوان ابزاری برای زیر فشار قرار دادن مادر کیان استفاده کردند. آنها زینب مولایی راد مادر کیان پیرفلک را زیر فشار قرار دادند تا افشاگری در مراسم خاکسپاری فرزندش را پس بگیرد و اعترافات اجباری انجام دهد.
زینب مولایی راد مادر #کیان_پیرفلک:
اصلا برای بچهام قرآن پخش نکنید، از قرآن متنفر بود!ایذه
جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱#انقلاب_ایران#مهسا_امینی pic.twitter.com/jyEIMEdclB— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) November 19, 2022
همزمان اما عموی کیان در گفتگو با روزنامه «اعتماد»، صحبتهای مادر کیان را تأیید کرده و گفته که حرفهای وی تمام ابعاد پنهان موضوع را نمایان کرد و واقعیت همانی است که او در مراسم خاکسپاری کودکش گفت.
سجاد پیرفلک افزوده که مادر کیان «به عنوان فردی که دقیقا در صحنه حادثه حضور داشته در جمع هزاران نفر از مردم به صورت شفاف توضیح داد که چه اتفاقی برای کیان، پدرش و کل خانواده افتاده است.»
به گفته سجاد پیرفلک، هنگام شلیک ماموران به ماشین این خانواده، رادین برادر سه ساله کیان و مادرش، زینب مولایی راد در صندلی سمت شاگرد نشسته بودند و تیرهای شلیک شده از سمت راننده به ماشین برخورد کرد و کیان هم که در سمت راننده نشسته بود تیرها به پهلوی او اصابت کرد.
شعرخوانی مادر #کیان_پیرفلک در مراسم خاکسپاری: اتل متل توتوله، آسیدعلی چهجوره؛ یه ریش داره تا سینه، سینهی پر ز کینه…
ایذه
جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱#انقلاب_ایران#MahsaAmini #IranRevolution pic.twitter.com/QWVvmAvDLo
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) November 18, 2022
عموی کیان افزود که «من فیلمهای فاجعه را دیدم و متوجه شدم که روایت صحیح همانی است که مادر کیان مطرح میکند. نه رادین و نه مادرش تیر نخوردند از سوی دیگر کیان فوت کرد و پدرش هم در بیمارستان است.»
سجاد پیرفلک تأکید کرده که مادر کیان معلم هنر است و نه تنها زن بسیار روشنفکر و آگاهی است بلکه همه وقت خود را صرف تربیت فرزندانش کرده بطوری که کیان ضرورت حفاظت از محیط زیست را درک میکرد و در همین سن کارهای زیادی برای محیط زیست انجام میداد، حقوق شهروندی را درک و رعایت میکرد، به هنر عشق میورزید، به فردیت و حریم خصوص افراد احترام میگذاشت، و معرّف نسلی بود که میشد به آنها امید داشت که بتوانند ایران را آباد و آزاد کنند.