به نام خدا و به یاد توحید شافی، یاشار پناهی، پارسا شجاع الدین
این صدای ماست. صدایی که طی سالها فعالیت جنبش دانشجویی، از هزاران گلوی مختلف اما همنفس و همپیوند فریاد برآورده است. صدایی که خطی روشن در افق میکشد.
این صدای ماست که صدای مردمی را شنیدهایم که برای هرآنچه بایستهی یک زندگی خوب است مبارزه کردهاند. صدای مادری را که نتوانست بغضش را پشت واژههای لرزان خود پنهان کند؛ بغض شکنندهی روزها بیخبری از فرزندش. ما صدای سوگند همرهانمان را شنیدهایم که با شهامت و نجابت خود، ترسیم آزادی کردهاند و میکنند. اینک دو فریاد از دانشگاه به گوش میرسد. فریاد استبداد و فریاد آزادیخواهی. صدای بهم خوردن زنجیرِ بسته به پای دوستانمان و صدای زنجیرهی درهمپیوستهی اتحاد و همدلی ما دانشجویان.
بیش از یک ماه از حبس و بازداشت غیرقانونی همکلاسیهایمان میگذرد. وعدههای آزادی آنان محقق نشد و نیروی سرکوب دستان خود را بیشتر بر گلوی دانشگاه فشرد. هماکنون شفافتر میبینیم که «گفتگو و مصالحه و قول پیگیری» بازوی دیگر پیکرهایست که باتوم و حبس و تعلیق را برای تهدید و تنبیه هر دانشجوی معترض برافراشته است. پیکره عریض و طویلی که برخی اعضایش ادعای هماندیشی و تلاش برای ایجاد فضایی آرام دارند، اما کرسی تدریس اساتیدِ همراه دانشجو را غصب میکنند و دانشجو را برای شرکت در جلسه میخوانند و همزمان جلوی درب دانشگاه او را بازداشت میکنند و سرآخر میگویند: «ما نبودیم.» گوش کنید: چه شما باشید و چه نباشید، ما هستیم و خواهیم بود؛ در جایی که به آن تعلق داریم، در کنار و دوشادوش دانشجویان، و در مسیری که به آن باور داریم. «ما» در سلولهای انفرادی زندان شما نمیگنجد و نیز در سلولهای تاریک و سرد مغزهایتان، و در زندانی که از مرزهای میهنمان میخواهید.
با گذشت نزدیک به سه ماه از سرکوب شدید دانشجویان، لگدمال کردن حریم دانشگاه توسط نیروهای امنیتی و لباس شخصی، و همچنین بازداشت دو تن و تعلیق سه تن از اعضای شورای مرکزی انجمن در میان خیل بازداشتیها و تعلیقیهای دانشگاه، همچنان با تهدید و فشار از ما میخواهند که با سرکوبگرانمان به گفتگو بنشینیم و واسطهی عادینمایی و عادیسازی اوضاعی شویم که در آن به ما یک مجوز ساده برای کوچکترین تجمع اعتراضی و تماما قانونی و کنترل شدهای در صحن دانشگاه خودمان را نمیدهند! نه! هرگز؛ چنین نبوده و چنین هم نخواهد شد.
مسئولین دانشگاه در جهت خاموشکردن صدای انجمن، به نقض اصلیترین رکن تشکلهای دانشجویی، یعنی آزادی انتخابات، دست یازیدهاند؛ بیش از یک ماه است که دوره هشتم انجمن به پایان رسیده است اما در اقدامی بیسابقه و فراقانونی درصد غیرقابل اغماضی از نامزدها را رد صلاحیت انضباطی کردهاند و اجازه برگزاری انتخابات را نمیدهند. بیتردید انجمن اسلامی دانشجویان آزادیخواه، وجهه و مقبولیت خود را بیش و پیش از هر چیز، از امکان مشارکت آزادانه در انتخابات و در تضمین فضایی میبیند که صدای هر دانشجو، بدون ترس از سرکوب و ارعاب شنیده شود. مسئولین دانشگاه و آمران بالادستی آنها این را نمیخواهند. ما ادامهی این رویه و رویکرد امنیتی را برنمیتابیم و هنگامی که هر امکان ایجابی اعتراض و نقد ساختار، فروبستهی بند و دیواریست، ادامهی کار خود در شورای مرکزی را بجا نمیدانیم.
ما اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان آزادیخواه ضمن همراهی با صدای تمام دانشجویان آزادیخواه همانگونه که در طول این مدت همواره نهایت تلاشمان را برای بازداشتشدگان، رفع احکام انضباطی و آگاهیبخشی حقوق دانشجویان و همراهی آنان کردهایم، برای حفظ حرمت دانشگاه و ضمن همصدایی با مردم، برای آزادی و سربلندی ایرانمان، بیان میداریم که در روز دانشجو به هیچ صحنهآرایی دروغینی تن نخواهیم داد و بدینوسیله استعفای خود را اعلام میداریم.
زین پس، مطابق اساسنامه تشکل، تصمیمات انجمن در شورای عمومی اتخاذ خواهد شد و در صورت ادامهی این روند از سمت مسئولین دانشگاه تا یکماه آینده، با تصمیم مجمع عمومی این تشکل اعلام انحلال خواهد کرد؛ مگر با برگزاری انتخابات آزاد.
بشنو، فغان و نالۀ شبگیر است
بشنو صدای جان به زنجیر است
اینک بیا به یاریام، آزادی!
فردا برای آمدنت دیر است
سجاد نادعلیزاده
زینب شیخپور
ساره پورالحسینی
زهرا فومنی
یگانه موسویان
چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱