جانباختگان میهن و بستگانی که از شدت اندوه عزیزان دق می‌کنند

- خدا نور لجه‌ای جوان ۲۷ ساله‌ای که در حاشیه زاهدان زندگی می‌کرد ۱۰ مهرماه و در «جمعه خونین زاهدان» تیر خورد و در بیمارستان جان باخت.
- خدانور و چند نفر از دوستان‌ش وقتی صدای شلیک را می‌شنوند سریع به محل می‌روند که ببینند ماجرا چیست! همانجا خدانور گلوله می‌خورد و بر زمین می‌افتد.
- برخلاف ادعای مقامات قضایی، خدانور لجه‌ای ایرانی بوده و در حاشیه شهر زاهدان و محله شیرآباد ساکن بود. خدانور گچکار بود، نامزد داشت و قرار بود به زودی ازدواج کند. او نان‌آور خانواده بود و یکی از خواهرانش از غم وی دق کرد.

دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱ برابر با ۱۲ دسامبر ۲۰۲۲


در پایان سومین ماه از انقلاب ملّی در ایران ۴۸۵ تن طی سرکوب حکومت جان باختند. خانواده جانباختگان همچنان زیر شدیدترین فشارهای امنیتی قرار دارند و جدا از رنج عمیق از دست دادن عزیزان، آزار و اذیت‌های نهادهای امنیتی نیز بر درد آنها افزوده است. در یکی از دردناک‌ترین اتفاقات، خواهر ۲۱ ساله خدانور لجه‌ای از رنج از دست دادن برادرش دق کرد و قلب‌اش از تپش ایستاد.

خدانور لجه‌ای

در سومین‌ماه از انقلاب ایران و با وجود اینکه جمهوری اسلامی با ایجاد فضای دهه شصتی، اعدام معترضان را به عنوان آخرین حربه سرکوب در دستور کار قرار داده، مردم همچنان خیزش ملّی را پیش می‌برند.

هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران اعلام کرد از ۲۶ شهریور تا نوزدهم آذر ۴۸۵ نفر در اعتراضات ایران جان خود را از دست داده‌اند که ۶۸ نفر از آنها کمتر از ۱۸ سال سن داشتند.

خبرگزاری هرانا همچنین تعداد بازداشت‌شدگان را هم تا پایان نوزدهم آذر ۱۸۲۵۹ نفر اعلام کرد. در سومین ماه اعتراضات، شمار شهرهای معترض به ۱۶۰ شهر افزایش یافته است. ۱۴۳ دانشگاه کشور نیز به اعتراضات پیوسته‌اند.

خانواده جانباختگان از جمله قربانیان سرکوب‌های جمهوری اسلامی هستند که شاید کمتر به آنچه پس از جان باختن عزیزانشان تجربه می‌کنند پرداخته شود. این خانواده‌ها پس از خاکسپاری و برگزاری مراسم همچنان زیر شدیدترین فشارهای امنیتی قرار دارند و جدا از رنج عمیق از دست دادن عزیزان، آزار و اذیت‌های نهادهای امنیتی نیز بر درد آنها افزوده است.

خدانور لجه‌ای جوان ۲۷ ساله‌ای که در حاشیه زاهدان زندگی می‌کرد ۱۰ مهرماه در «جمعه خونین زاهدان» جان باخت. خدانور یکی از جانباختگانی بود که تصاویر و ویدئوهای او به سرعت در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد. خدانور یک صفحه اینستاگرامی داشت که خیلی فعال بود و ویدئوهایی از رقص و شادی‌های خودش را در آن منتشر می‌کرد.

video
play-rounded-fill

جدا از ویدئوهای رقص خدانور که شور زندگی و امید در آنها موج می‌زد یک تصویر از خدانور در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که او را در حیاط پاسگاهی در زاهدان نشان می‌داد که به دستانش که دور میله پرچم حلقه شده بود دستبند زده بودند و یک بطری آب به فاصله یک متری او قرار داده بودند.

این تصویر واکنش‌های زیادی از سوی افکار عمومی برانگیخت. گفته شده بود خدانور چند هفته پیش از آنکه در «جمعه خونین زاهدان» با گلوله مأموران جمهوری اسلامی کشته شود، بازداشت شده بود و مأموران نه تنها او را در حیاط پاسگاه به میله پرچم بسته بودند بلکه برای شکنجه او که تشنه بود و درخواست آب کرده بود یک بطری آب نزدیکش گذاشته بودند و گفته بودند اگر می‌توانی آب را بردار!

جمهوری اسلامی تلاش کرد روایتی دروغین از هویت خدانور لجه‌ای و علت بازداشت وی به افکار عمومی ارائه کند. مهدی شمس‌آبادی دادستان عمومی انقلاب اسلامی زاهدان ۱۹ آبان‌ماه به خبرگزاری فارس گفته بود: «خدانور لجه‌ای سابقه ۱۶ فقره سرقت مسلحانه داشته و دهم مهر حین یک سرقت دیگر در درگیری مسلحانه با ماموران کشته شده است. چگونگی کشته شدن لجه‌ای در دستگاه قضایی استان در حال بررسی است.»

دادستان عمومی انقلاب اسلامی زاهدان در ادامه دروغ‌هایش گفته بود که «هویت خدانور لجه‌ای، صادق کبدانی، معروف به یاغی و از اتباع افغانستان است و تیرماه سال جاری به جرم سرقت مسلحانه بازداشت و ۲۷ مرداد با وثیقه آزاد شده بود.»

همان زمان ادعاهای مقامات جمهوری اسلامی از سوی منابع محلی رد می‌شد چرا که خدانور به دلیل صفحه اینستاگرامش دست‌کم در میان اهالی زاهدان و به ویژه جوانان چهره شناخته شده‌ای بود.

اکنون با گذشت بیش از دو ماه از جان باختن خدانور، روزنامه «اعتماد» حقایقی از زندگی خدانور را در گفتگو با یکی از خواهران و یکی دیگر از نزدیکان او منتشر کرده است.

برخلاف ادعای مقامات قضایی، خدانور لجه‌ای ایرانی بوده و در حاشیه شهر زاهدان و محله شیرآباد ساکن بود. خدانور گچکار بود، نامزد داشت و قرار بود به زودی ازدواج کند. او نان‌آور خانواده بود و علت بازداشتش یک ماه پیش از «جمعه خونین زاهدان» هم درگیری با یک بسیجی پرنفوذ بوده است؛ او نه سابقه سرقت داشته و نه تا کنون دست به اسلحه زده بود.

خواهر خدانور در گفتگویی کوتاه با «اعتماد» گفته که «۸ خواهر هستیم و خدانور تنها پسر خانواده بود. یکی از خواهرانم هم که ۲۱ سال داشت بعد از ماجرایی که برای خدانور اتفاق افتاد، دق کرد و مُرد.»

او گفته که «خدانور نامزد داشت و گچکار بود. از بچگی گچکاری می‌کرد و خرج خانواده را می‌داد. البته مادرم هم تا قبل از اینکه خدانور کار کند همه ما را یکه و تنها بزرگ کرد. بعد هم که خدانور بزرگ شد او خرج مادر و خواهرم را می‌داد.»

video
play-rounded-fill

خدانور به دلیل «بگومگو» با یک بسیجی بازداشت شده بود و وقتی تیر خورد تازه با سپردن وثیقه از زندان آزاد شده بود. خواهرش در اینباره توضیح داده: «خدانور دو، سه ماه قبل از اینکه کشته شود، دستگیر شده بود. دلیل بازداشت خدانور «بگومگو» با یک بسیجی بوده است. تازه از زندان آزاد شده بود که این اتفاق برایش افتاد. عکسی هم که از خدانور منتشر شده مربوط به زمانی است که در کلانتری بود. پس از یکی، دو ماه هم با قید وثیقه آزاد شد. ما هم درست نمی‌دانیم به چه دلیل زندان رفته بود. وقتی هم که از زندان آزاد شد همان روزی که معروف به جمعه خونین زاهدان است، خدانور هم کشته می‌شود. البته اول تیر می‌خورد و چند روزی در بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان بستری می‌شود بعد هم می‌میرد. پس از آنهم عکسش زمانی که در کلانتری به میله پرچم دستبند زده شده بود، پخش شد.»

خواهر خدانور اتهامات دزدی، سرقت مسلحانه و درگیری مسلحانه علیه برادرش را به شدت تکذیب کرده است.

یکی از ساکنان زاهدان و از نزدیکان خدانور هم ماجرای تیر خوردن این جوان را اینطور توضیح می‌دهد: «یک مثال برایتان می‌زنم. در هر نقطه‌ای اگر تصادفی رخ می‌دهد افراد خواه ناخواه جمع می‌شوند که ببینند چه خبر شده است؟ حالا جمعه خونین زاهدان را خاطرتان است؟ همان روز خدانور و چند نفر از دوستان‌ش وقتی صدای شلیک را می‌شنوند سریع به محل می‌روند که ببینند ماجرا چیست! همانجا خدانور گلوله می‌خورد و بر زمین می‌افتد.»

این منبع آگاه گفته «دوستانش گفته بودند که خدانور در لحظه‌ای که روی زمین می‌افتد، گفته بود مرا به بیمارستان برسانید. مادر و خواهرم غیر من کسی را ندارند. بعد هم مادرش برای اینکه خدانور زنده بماند، نذر می‌کند که روزه بگیرد و در تمام مدتی که خدانور در بیمارستان بود مادرش زبان روزه بالای سر او بود و ذکر خدا را بر لب تکرار می‌کرد و می‌گفت خدایا؛ خدانور را به من برگردان. حتی زمانی که آب میوه و کیک برای مادر خدانور بردند از گلویش پایین نمی‌رفت. با اینکه روزه بود و گرسنه.»

این منبع آگاه نیز جان باختن یکی از خواهران خدانور از داغ برادر را تأیید کرده و گفته که «یکی از خواهران خدانور هم پس از مرگ برادرش دچار حمله قلبی شد و جانش را از دست داد. برخی منابع محلی نیز گزارش کرده‌اند که وضعیت مادر خدانور بعد از مرگ دخترش وخیم‌تر شده است.»

خدانور یکی از هزاران شهروند بی‌شناسنامه ساکن استان سیستان و بلوچستان بوده و به نظر می‌رسد همین موضوع سبب شده جمهوری اسلامی با خیال راحت هویتی دروغین را با اتهامات خودساخته به این جوان شاد و برومند نسبت دهد.

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=307565