پدر محمدمهدی کرمی جوان معترض محکوم به اعدام میگوید طی یک هفته گذشته و پس از صدور حکم اعدام برای فرزندش تماسها با وکیل تسخیری برای گذاشتن اعتراض بر حکم صادره بیپاسخ مانده است. قوه قضاییه در پرونده معترضان بازداشتشده اجازه استخدام وکیل تعیینی را نداده و وکلای تسخیری این پروندهها نه تنها کمکی به متهمان نکردهاند بلکه با اقداماتشان مسیر محکومیت و اجرای احکام سنگینی چون اعدام را هموار کردهاند.
محمدمهدی کرمی ۲۲ ساله و قهرمان کاراته از جمله شانزده معترضی است که در رابطه با کشته شدن یک بسیجی سرکوبگر به اسم روحالله عجمیان در درگیری مردم و سرکوبگران بازداشت شد. این درگیری در حاشیه مراسم چهلم حدیث نجفی از جانباختگان اعتراضات در کرج و پس از حمله مأموران حکومتی به شرکتکنندگان در این مراسم رخ داد.
محمدمهدی کرمی در کیفرخواست صادر شده در این پرونده به عنوان متهم ردیف اول محاکمه و هفته گذشته به اعدام محکوم شد. ماشالله کرمی پدر محمدمهدی در گفتگو با روزنامه «اعتماد» چاپ تهران گفته از روز صدور حکم تا کنون او مدام با وکیل تسخیری برای اعلام اعتراض بر حکم صادرشده علیه محمدمهدی تماس میگیرد اما این تماسها بیپاسخ مانده است.
ماشالله کرمی در نظرآباد استان البرز دستفروش دستمال کاغذی است و دو فرزند دارد: محمدمهدی و فرزند دیگری که معلول و خانهنشین است.
ماشالله کرمی توضیح داده که «چهارشنبه ساعت ۲ بعدازظهر به ما زنگ زد و گفت بابا حکمها را به ما دادهاند؛ حکم من اعدام است. پسرم گریه میکرد و میگفت به مامان چیزی نگو… مادرش وابستگی زیادی به مهدی دارد. پسرم ورزشکار است و همیشه تلاش میکرد که افتخار کسب کند. اگر اتفاقی برای مهدی بیفتد، زندگی ما هم به پایان میرسد. به آقای آصف حسینی گفتم، تو رو خدا دو بار، حبس ابد به بچه من بدهید، اما او را اعدام نکنید. پسر من چندین قهرمانی کشور در رشته کاراته دارد. من دستفروش هستم و با نان کارگری او را بزرگ کردهام. همه آشنایان، همسایگان و همکارانم میدانند من دستفروشی میکردم تا این پسر بتواند یک روپایی ورزشی بگیرد و افتخارآفرینی کند. من نمیدانم امروز دادم را به کجا ببرم. روزی که مهدی دستگیر شد، کفش کالج و شلوار راسته پوشیده بود. مگر با این تیپ کسی به تظاهرات میرود؟»
پدر محمدمهدی گفته که فرزندش «در فیلمی که از او منتشر شده میگوید، برای مراسم چهلم حدیث نجفی رفته اما این حرکت ناگهان به اعتراضات شدید ختم شد. به خدا به پیر به پیغمبر بچه من بیگناه است. به مسئول پرونده گفتم این حکم را به بچه من نده، این بچه بیگناه است. به من گفتند، شما راضی هستی حکم خدا و پیغمبر را زیر سؤال ببرم؟!»
این پدر مستأصل و رنجدیده گفته که «به ما گفتند میتوانید به حکم اعتراض کنید. یک هفته است به آقای وکیلی که قوه قضاییه تعیین کرده، زنگ میزنم، حتی جوابم را نمیدهد. این آقای وکیل حتی حاضر نشد، آدرس دفتر خود را به من بدهد. عکس مدالهای پسرم را گرفتم که در پرونده بگذارد. یک استشهاد هم از مسجد محل گرفتم اما هنوز نتوانستهام روی پرونده بگذارم، شاید خدا خواست و در دیوان، حکم اعدام به حبس بدل شد. به خدا قسم این روزها زندگی نداریم (بغض ماشاءالله میشکند و اشک میریزد). به هر کس میگویم، میگوید، پرونده امنیتی است، ولش کن! دو هزار نفر در اعتراضات چهلم حدیث نجفی حضور داشتهاند، جرم همه را به روی پرونده پسر من آوار کردهاند.»
ماشالله کرمی در ادامه گفته که «از او میپرسم، مهدی، جانِ من این کارها را تو کردهای؟ میگوید، به خدا بابا، قسم به دستان پینه بسته تو که من این کارها را نکردهام. اما برای حکم اعدام، آیا جز اعتراف نیاز به سند و مدرکی نیست؟ آیا نباید این جزییات بررسی شود. من اصلاً نمیدانم اینکه با شما صحبت میکنم، درست است؟ خدایی اگر هست که حتماً هست از آدمهای بدبختی مثل ما، حفاظت کنه. ما هیچکس را نداریم و به خدا پناه میبریم. نمیدانم چه باید بکنم. مادر مهدی شب و روز گریه میکند و آه میکشد. اما دستمان به جایی بند نیست.»
محمدمهدی کرمی پیشتر در ملاقات با خانواده خود از آزار جسمی و روانی «شدید» خود توسط مأموران خبر داده بود. به گفته محمدمهدی هنگام بازداشت او را طوری کتک زدهاند که بیهوش شده بود و نیروهای حکومتی فکر کردند که او مُرده و «جنازهاش» را اطراف دادگاه نظرآباد انداختند، اما موقع ترک آنجا متوجه شدند که هنوز زنده است.
شکنجه محمدمهدی فقط به ضرب و جرح در هنگام بازداشت خلاصه نشده و پس از انتقال به بازداشتگاه هم ادامه یافته است. مأموران حکومتی هر روز اندام جنسیاش را لمس و او را تهدید میکردند که به او تجاوز خواهند کرد.
عدم دسترسی به وکیل تعیینی (انتخابی) که هم درباره محمدمهدی و هم درباره دیگر بازداشتشدگانی که با اتهامات سنگین محاربه و افساد فی الارض روبرو هستند اتفاق افتاده مصداق دیگری از سرکوب بازداشتشدگان است.
محمدحسین آقاسی روز گذشته با انتشار تصویر محمدمهدی کرمی نوشته که «پدر و مادر متهم ردیف اول پرونده قتل بسیجی کرجی خواستندکه فرجامخواهی او را قبول کنم. امروز صبح برای موافقت با امضای وکالتنامه به دادگاه صادر کننده حکم مراجعه کردم. رئیس دفترکل دادگاه انقلاب اعلام داشت که رئیس دادگاه نمیپذیرد، و اصرار پدر متهم نیز اثر نبخشید. محاکمه و مجازات بدون وکیل متهم.»
پدر ومادرمتهم ردیف اول پرونده قتل بسیجی کرجی خواستندکه فرجامخواهی اوراقبول کنم.
امروز صبح برای موافقت باامضای وکالتنامه به دادگاه صادر کننده حکم مراجعه کردم.
رئیس دفترکل دادگاه انقلاب اعلام داشت که رئیس دادگاه نمی پذیرد،واصرار پدرمتهم نیز اثرنبخشید.
محاکمه ومجازات بدون وکیل متهم. pic.twitter.com/REEUQTfnZ6— محمد حسین آقاسی MOHAMAD H AGHASI (@Mhaghasi1) December 10, 2022
حمید قرهحسنلو پزشک رادیولوژیست یکی دیگر از متهمان پرونده کشته شدن بسیجی در کرج است که برادرش در گفتگو با بیبیسی فارسی گفته که برادرش از حق دسترسی به وکیل انتخابی محروم بوده و وکیل تسخیری هم با اصرار و تلاش [احتمالا پرداخت وجه] از سوی خانواده قرهحسنلو تنها نیم ساعت با حمید دیدار داشته است. در دادگاه هم وکیل نه تنها دفاعی از حمید قرهحسنلو نکرده بلکه مدعی شده که او به واسطه پزشک بودن و ارتباط با کادر درمان، شرایط ویآیپی برای خودش در بیمارستان ایجاد کرده که همین موضوع نیز از سوی قاضی علیه حمید استفاده شده است.
حمید قرهحسنلو به دلیل شکنجه شدید جسمی در بازداشت دچار شکستگی چند دنده و از کار افتادن بخشی از ریه شد. وضعیت جسمی حمید قرهحسنلو آنقدر حاد شد که او به بیمارستان منتقل شد و حتی روز دادگاه از بیمارستان او را به دادگاه آوردند و دوباره به بیمارستان بازگرداندند. حکم اعدام حمید قرهحسنلو در حالی از سوی مأمور قوه قضاییه به او ابلاغ شد که او تازه جراحی ریه را پشت سر گذاشته و در حال ریکاوری در بیمارستان بود.
سیدمحمد حسینی، رضا آریا و حسین محمدی سه متهم دیگری هستند که در این پرونده به اعدام محکوم شدهاند. از سیدمحمد حسینی خبرهای زیادی منتشر نشده است. فعالان حقوق بشر نوشتهاند پدر و مادر او درگذشتهاند و او کسی را ندارد که مصرانه پیگیر پروندهاش باشد.
رضا آریا کارمند شرکت تامین برق مترو و پدر دو کودک خردسال است و به گواهی دوستان وآشنایانش، رضا مجرم نیست بلکه مردی بسیار آرام و پدری مهربان و زحمتکش است.
حسین محمدی ۲۶ ساله جوان دیگر محکوم به اعدام در این پرونده نیز بازیگر حرفهای تئاتر است. سعید روستایی کارگردان سرشناس آثاری مثل «ابد و یک روز» در واکنش به صدور حکم اعدام برای حسین محمدی نوشته که «این بازیگر توانا خشونت را حتی نمیتواند بازی کند. متهم نکنید. نکشید. اعدام نکنید.»
شمار دیگری از شهروندان در پروندههای دیگری به اعدام محکوم شدهاند. ماهان صدرات جوان ۲۳ ساله متولد سال ۱۳۷۸ از بازداشتشدگان اعتراضات که پیشتر در دادگاهی غیرقانونی به اعدام محکوم شده بود، در خطر سپرده شدن به چوبه دار قرار دارد.
ماهان در حالی به اتهام «محاربه» به «اعدام» محکوم شده که به هیچ فردی آسیب وارد نکرده است. در کیفرخواست او آمده که «محاربه از طریق کشیدن سلاح سرد (چاقو) به نحوی که موجب ایجاد ناامنی و ترس در محیط شده است، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، آتش زدن موتورسیکلت و تخریب گوشی شاکی خصوصی و ایراد جرح عمدی با چاقو نسبت به شاکی»!
سهند نورمحمدزاده متولد ۱۳۷۵ از شهروندان معترض در تهران است که مهر امسال بازداشت و ۱۶ آبان به اتهام محاربه در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد. اتهام «محاربه از طریق تخریب و ایجاد حریق در وسایل عمومی به منظور اخلال در نظم و امنیت کشور و مقابله با حکومت اسلامی، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق شرکت در تجمعات» به او بسته شده است.
در حالی که سهند نیز به هیچ فردی آسیب نرسانده اما به اعدام محکوم شده است. بر اساس گزارشها سهند برای اعتراف و اقرار زیر فشارهای شدید روانی قرار داشته بطوری که در طول بازداشت او را سه بار پای چوبه دار برده و همه فرایند اعدام بجز کشیدن چارپایه از زیر پای محکوم را انجام دادهاند.
سامان یاسین (صیدی) خواننده و هنرمند محبوس در زندان «رجاییشهر»، محسن هاشمزهی ۲۴ ساله محبوس در زندان زاهدان، محمد بروغنی بازداشت شده در پاکدست، اکبر غفاری بازداشت شده در تهران از دیگر بازداشتشدگان اعتراضات هستند که به اعدام محکوم شدهاند.
شمار دیگری از شهروندان بازداشت شده از جمله محمد قبادلو، امیر نصر آزادانی، پژمان فاطمی، مهسا محمدی، محسن مظلوم، محمد فرامرزی، وفا آذربار، فهیمه کریمی، سهیل خوشدل، جواد زرگران، بهراد علی کناری، محمدامین اخلاقی، شایان چارانی، مهدی محمدی، آرین فرزامنیا، توماج صالحی، امیرمهدی جعفری، امینمهدی شکرالهی، محمد حسینی، نحیب محمدی، رضا شاکر زواردهی، علی معظمی گودرزی از دیگر متهمانی هستند که اتهام «افساد فی الارض» و یا «محاربه» به آنها زده شده است و گفته میشود حکم اعدام نیز علیه برخی از آنان صادر شده است.
جمهوری اسلامی طی روزهای گذشته محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد را در تهران و مشهد اعدام کرد. این دو شهروند معترض به ترتیب در تهران و مشهد بازداشت شده بودند. جمهوری اسلامی با سپردن جوانان معترض به چوبه دار به دنبال بقای نظام است اما واکنش مردم در روزهای گذشته به این دو اعدام نشان داده که این شیوه وحشیانه از سرکوب معترضان سبب نخواهد شد مردم از مسیر خیزش انقلابی عقبگرد کنند و جمهوری اسلامی را آسوده بگذارند.