پدر کیان هنوز از جان باختن پسرش خبر ندارد؛ تحمل رنج ۱۳ عمل جراحی در یک ماه برای دیدن دوباره فرزند!

- پدر کیان به برادرش گفته که «اگر من مجروح شدم و توانایی حرکتی‌ام مشکل پیدا کرده، بازم شاکر هستم در عوض خدا را شکر می‌کنم که بچه‌هایم سالم هستند. اگر کیان گلوله می‌خورد من چکار می‌کردم؟»
- میثم پیرفلک در حالی که اکنون پس از یک ماه بستری در بیمارستان و بیش از ۱۳ عمل جراحی از هوشیاری برخوردار شده اما خانواده تصمیم گرفته‌اند فعلا موضوع جان باختن کیان را از او پنهان کنند تا این خبر ناگوار بر روند بهبود و درمان او اثر منفی نگذارد. 

شنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۱ برابر با ۱۷ دسامبر ۲۰۲۲


میثم پیرفلک پدر کیان پیرفلک کودکی که در اعتراضات شهر ایذه با اصابت گلوله مأموران حکومتی کشته شد، هنوز از جان باختن فرزندش خبر ندارد. میثم پیرفلک همزمان با کیان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از همان زمان در بیمارستان بسر می‌برد و بیش از ۱۳ عمل جراحی روی او انجام شده است.

کیان پیرفلک

میثم پیرفلک که در بیمارستانی در تهران تحت مداوا قرار دارد به برادرش گفته که «اگر من مجروح شدم و توانایی حرکتی‌ام مشکل پیدا کرده، بازم شاکر هستم؛ در عوض خدا را شکر می‌کنم که بچه‌هایم سالم هستند. اگر کیان گلوله می‌خورد من چکار می‌کردم؟»

عموی کیان پیرفلک کودک ده ساله کشته شده در ایذه عکسی از پدر کیان را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده و خبر داده که هنوز پدر او از جان باختن فرزندش خبر ندارد.

عموی کیان نوشته که «کیان عزیزم امروز ۳۲ روز از پرپرکردن تو و بی‌خبر بودن بابا میثم از این مصیبت می‌گذرد. الان پیش پدرت هستم روی تخت افتاده است. بدن ورزیده و تنومندش اکنون بسیار نحیف و پژمرده شده اما همچنان برای در آغوش‌ گرفتنت لحظه‌ شماری می‌کند و با انگیزه و امید سعی می‌کند با جراحت‌هایش کنار بیاید و آنها را به امید بازگشت به آغوش خانواده و تماشایت تحمل کند. حتی به من گفت اگر من مجروح شدم و توانایی حرکتی‌ام مشکل پیدا کرده، بازم شاکر هستم در عوض خدا را شکر می‌کنم که بچه‌هایم سالم هستند. اگر کیان گلوله می‌خورد من چکار می‌کردم؟ می‌بینی پدرت به عشق دیدار تو بیش از ۱۳ بار بیهوشی و عمل را تحمل کرده و همچنان لبخند می‌زند. من چگونه می‌توانم به میثم بگویم سنگدلان جاهل قلب مهربان و پر از امیدت را با سرب داغ سوزاندند؟!»

عموی کیان در ادامه نوشته که «اکنون تن مجروح و پاره‌پاره شده پدر با پاهای بی‌جان چگونه یارای تحمل شنیدن این مصیبت را خواهد داشت؟! از طرف دیگر اگر از او پنهانش کنم و زمان سپری شود، روبرو شدنش را با سنگ سرد مزارت چگونه توجیه کنم؟! اکنون این پارادوکس و تعارض عظیم چگونه قابل حل است؟»

میثم پیرفلک پدر کیان در بیمارستان

عموی کیان پیرفلک همچنین در استوری پیج اینستاگرام خود عکسی از برادرش میثم پیرفلک را که روی تخت بیمارستان دراز کشیده و لبخند می‌زند، منتشر کرده و نوشته: «آیا کسی شهامت دارد که بعد از دیدن این لبخند به او بگوید جگرگوشه‌اش را کشته‌اند؟! و صبری که می‌کند برای دیدن فرزندش، حاصلش، سنگ سرد و غریبیست… ما که نداریم!»

میثم پیرفلک روز چهارشنبه ۲۵ آبان به همراه همسر و دو فرزند ۱۰ ساله و ۳/۵ ساله‌اش در ایذه در حال عبور از خیابان بودند که اتومبیل آنها از سوی مأموران جمهوری اسلامی هدف رگبار گلوله قرار گرفت. میثم و کیان فرزند ۱۰ ساله‌اش که روی صندلی عقب سمت راننده نشسته بودند مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرند. کیان در دم جان می‌بازد و میثم بیهوش به بیمارستان منتقل می‌شود. وضعیت میثم به حدی وخیم بود که شبانه از ایذه به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شد. در بیمارستان گلستان چند عمل جراحی روی میثم انجام شد و در نهایت پس از سه هفته، در پی ناپایدار شدن دوباره‌ی وضعیت و به توصیه پزشکان، او به بیمارستانی در تهران منتقل شده است.

میثم پیرفلک در حالی که  اکنون از هوشیاری برخوردار شده اما خانواده تصمیم گرفته‌اند فعلا موضوع جان باختن کیان را از او پنهان کنند تا این خبر ناگوار بر روند بهبود و درمان او اثر منفی نگذارد.

به درخواست خانواده، پدر کیان پیرفلک به بیمارستانی در تهران انتقال یافت؛ پدر هنوز از جان باختن کودک‌اش اطلاع ندارد!

شب حادثه پس از آنکه میثم به دلیل وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان گلستان اهواز منتقل و کیان در بیمارستان ایذه جان می‌بازد، مادر کیان از هراس اینکه مأموران امنیتی پیکر کودک‌اش را ندزدند و پنهانی به خاک نسپارند، با کمک اقوام نزدیک پیکر کیان را از بیمارستان تحویل گرفت و به خانه برد و با گرفتن یخ از همسایه‌ها برای قرار دادن روی پیکر فرزندش تا صبح در کنار او ماند تا ساعت خاکسپاری فرا برسد.

کیان پیرفلک کودکی تیزهوش و دوست‌داشتنی و با استعداد و با آرزوهای بزرگ بود از جمله اینکه مخترع شود.  بلافاصه پس از جان باختن وی ویدئوهای او که از علاقه‌اش به اختراع و رباتیک گفته بود و ویدئوی قایقی که خودش اختراع کرده بود تا در جشنواره علمی «جابربن حیان» شرکت کند در شبکه‌های اجتماعی هزاران هزار بار چرخید و دیده شد. کیان در ویدئوی آزمایش قایق‌اش با عبارت «به نام خدای رنگین کمان» توضیحات‌اش را آغاز کرد و با «پس نتیجه می‌گیریم که کار می‌کند» به پایان برد.

«به نام خدای رنگین کمان» و «قایق» به سرعت با نام کیان پیرفلک پیوند خورد. همچنین «یخ» برای بسیاری از ایرانیان یادآور رنج بی‌پایان و توصیف‌ناشدنی و تصورناپذیر مادر کیان در شب از دست دادن فرزندش است.

شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان بیش از ۱۰ نفر در ایذه با شلیک مأموران حکومتی کشته و زخمی شدند. در این میان دو کودک دیگر به نام سپهر مقصودی و آرتین رحمانی نیز جان باختند.

جمهوری اسلامی در دروغی وقحیانه ادعا کرد تیراندازی به سمت مردم از سوی مأموران حکومتی نبوده و یک حمله تروریستی بوده است! شهروندان اما چنین ادعایی را رد کرده‌اند و در مراسم خاکسپاری کیان پیرفلک، مادرش پشت بلندگو ماجرای شب حادثه را تعریف و تأکید کرد این حمله تروریستی نبود و مأموران حکومتی به سوی آنها و دیگر شهروندان شلیک کردند.

مراسم خاکسپاری کیان در حالی برگزار شد که پدرش در بیمارستان گلستان اهواز تحت مراقب‌های ویژه بود و یک عمل جراحی ناموفق بر روی او انجام شده بود. میثم پیرفلک نیازمند عمل دوم بود تا زنده بماند و نیروهای امنیتی از این موضوع به عنوان ابزاری برای زیر فشار قرار دادن مادر کیان استفاده کردند. آنها  زینب مولایی راد مادر کیان پیرفلک را زیر فشار قرار دادند تا افشاگری در مراسم خاکسپاری فرزندش را پس بگیرد و اعترافات اجباری انجام دهد.

همزمان اما عموی کیان در گفتگو با روزنامه «اعتماد»، صحبت‌های مادر کیان را تأیید کرده و گفته که حرف‌های وی تمام ابعاد پنهان موضوع را نمایان کرد و واقعیت همانی است که او در مراسم خاکسپاری کودکش گفت.

سجاد پیرفلک افزوده که مادر کیان «به عنوان فردی که دقیقا در صحنه حادثه حضور داشته در جمع هزاران نفر از مردم به صورت شفاف توضیح داد که چه اتفاقی برای کیان، پدرش و کل خانواده افتاده است.»

به گفته سجاد پیرفلک، هنگام شلیک ماموران به ماشین این خانواده، رادین برادر سه ساله کیان و مادرش، زینب مولایی راد در صندلی سمت شاگرد نشسته بودند و تیرهای شلیک شده از سمت راننده به ماشین برخورد کرد و کیان هم که در سمت راننده نشسته بود تیرها به پهلوی او اصابت کرد.

عموی کیان افزود که «من فیلم‌های فاجعه را دیدم و متوجه شدم که روایت صحیح همانی است که مادر کیان مطرح می‌کند. نه رادین و نه مادرش تیر نخوردند از سوی دیگر کیان فوت کرد و پدرش هم در بیمارستان است.»

سجاد پیرفلک تأکید کرده که مادر کیان معلم هنر است و نه تنها زن بسیار روشنفکر و آگاهی است بلکه همه وقت خود را صرف تربیت فرزندانش کرده بطوری که کیان ضرورت حفاظت از محیط زیست را درک می‌کرد و در همین سن کارهای زیادی برای محیط زیست انجام می‌‌داد، حقوق شهروندی را درک و رعایت می‌‌کرد، به هنر عشق می‌‌ورزید، به فردیت و حریم خصوص افراد احترام می‌گذاشت، و معرّف نسلی بود که می‌‌شد به آنها امید داشت که بتوانند ایران را آباد و آزاد کنند.

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=307901