میثم پیرفلک چهل روز پس از جان باختن فرزندش از درگذشت او با خبر شد. کیان پیرفلک روز ۲۵ آبان در ایذه مورد اصابت گلوله مأموران حکومتی قرار گرفت و جان باخت. در این اقدام سازمانیافته حکومتی، میثم پیرفلک نیز به شدت مجروح شد و تا کنون در بیمارستان بستری است.
عموی کیان پیرفلک ساعاتی پیش در صفحه اینستاگرامش خبر داد که میثم پیرفلک، پدر کیان از جان باختن فرزندش مطلع شده است. میثم پیرفلک ۴۰ روز پیش همزمان با فرزندش مورد اصابت گلوله نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفت و به شدت مجروح شد. خانواده تصمیم گرفته بودند خبر درگذشت کیان را تا خروج میثم پیرفلک از وضعیت بحرانی و ناپایدار جسمی، از او پنهان کنند.
رضا پیرفلک شامگاه جمعه دوم دیماه با انتشار تصویری که رادین، برادر کوچکتر کیان پیرفلک، را در آغوش پدرش میثم نشان میدهد، نوشت: «رادین جان پدرت را محکم در آغوش بگیر و آرومش کن چون اون الان دیگه میدونه که کیان نیست. الان دلخوشیش تو هستی، تو بوی کیان را میدی و خاطرات کیان را برای بابایی زنده میکنی.»
عموی کیان پیرفلک در ادامه خطاب به رادین، فرزند خردسال خانواده پیرفلک، نوشت: «پدر بیمارت الان بیشتر از همیشه بهت نیاز داره تا بتونه با در آغوش گرفتنت یه ذره از درد نبودن کیان رو تحمل کنه.»
یک هفته پیش، شنبه ۲۶ آذرماه، عموی کیان با انتشار پستی در اینستاگرام نوشته بود که برادرش هنوز از جان باختن کیان خبر ندارد: «کیان عزیزم امروز ۳۲ روز از پرپرکردن تو و بیخبر بودن بابا میثم از این مصیبت میگذرد. الان پیش پدرت هستم روی تخت افتاده است. بدن ورزیده و تنومندش اکنون بسیار نحیف و پژمرده شده اما همچنان برای در آغوش گرفتنت لحظه شماری میکند و با انگیزه و امید سعی میکند با جراحتهایش کنار بیاید و آنها را به امید بازگشت به آغوش خانواده و تماشایت تحمل کند. حتی به من گفت اگر من مجروح شدم و توانایی حرکتیام مشکل پیدا کرده، بازم شاکر هستم در عوض خدا را شکر میکنم که بچههایم سالم هستند. اگر کیان گلوله میخورد من چکار میکردم؟ میبینی پدرت به عشق دیدار تو بیش از ۱۳ بار بیهوشی و عمل را تحمل کرده و همچنان لبخند میزند. من چگونه میتوانم به میثم بگویم سنگدلان جاهل قلب مهربان و پر از امیدت را با سرب داغ سوزاندند؟!»
عموی کیان در ادامه نوشته بود که «اکنون تن مجروح و پارهپاره شده پدر با پاهای بیجان چگونه یارای تحمل شنیدن این مصیبت را خواهد داشت؟! از طرف دیگر اگر از او پنهانش کنم و زمان سپری شود، روبرو شدنش را با سنگ سرد مزارت چگونه توجیه کنم؟! اکنون این پارادوکس و تعارض عظیم چگونه قابل حل است؟»
پدر کیان هنوز از جان باختن پسرش خبر ندارد؛ تحمل رنج ۱۳ عمل جراحی در یک ماه برای دیدن دوباره فرزند!
میثم پیرفلک روز چهارشنبه ۲۵ آبان به همراه همسر و دو فرزند ۱۰ ساله و ۳/۵ سالهاش، کیان و رادین، در ایذه در حال عبور از خیابان بودند که اتومبیل آنها از سوی مأموران جمهوری اسلامی هدف رگبار گلوله قرار گرفت. میثم و کیان فرزند ۱۰ سالهاش که روی صندلی عقب سمت راننده نشسته بودند مورد اصابت گلوله قرار میگیرند. کیان در دم جان میبازد و میثم بیهوش به بیمارستان منتقل میشود. وضعیت میثم به حدی وخیم بود که شبانه از ایذه به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شد. در بیمارستان گلستان چند عمل جراحی روی میثم انجام شد و در نهایت پس از سه هفته، در پی ناپایدار شدن دوبارهی وضعیت و به توصیه پزشکان، او به بیمارستانی در تهران منتقل شده است.
میثم پیرفلک در روزهای گذشته از هوشیاری برخوردار شده بود اما خانواده تصمیم گرفته بودند خبر جان باختن کیان را از او پنهان کنند تا این خبر ناگوار بر روند بهبود و درمان او اثر منفی نگذارد.
شب حادثه پس از آنکه میثم به دلیل وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان گلستان اهواز منتقل و کیان در بیمارستان ایذه جان میبازد، مادر کیان از هراس اینکه مبادا مأموران امنیتی پیکر کودکاش را بدزدند و پنهانی به خاک بسپارند، با کمک اقوام نزدیک پیکر کیان را از بیمارستان تحویل گرفت و به خانه برد و با گرفتن یخ از همسایهها برای قرار دادن روی پیکر فرزندش تا صبح در کنار او ماند تا ساعت خاکسپاری فرا برسد.
کیان پیرفلک کودکی تیزهوش و دوستداشتنی و با استعداد و با آرزوهای بزرگ بود از جمله اینکه مخترع شود. بلافاصه پس از جان باختن وی ویدئوهای او که از علاقهاش به اختراع و رباتیک گفته بود و ویدئوی قایقی که خودش اختراع کرده بود تا در جشنواره علمی «جابربن حیان» شرکت کند در شبکههای اجتماعی هزاران هزار بار چرخید و دیده شد. کیان در ویدئوی آزمایش قایقاش با عبارت «به نام خدای رنگین کمان» توضیحاتاش را آغاز کرد و با «پس نتیجه میگیریم که کار میکند» به پایان برد.
«به نام خدای رنگین کمان» و «قایق» به سرعت با نام کیان پیرفلک پیوند خورد. همچنین «یخ» برای بسیاری از ایرانیان یادآور رنج بیپایان و توصیفناشدنی و تصورناپذیر مادر کیان در شب از دست دادن فرزندش است.
شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان بیش از ۱۰ نفر در ایذه با شلیک مأموران حکومتی کشته و زخمی شدند. در این میان دو کودک دیگر به نام سپهر مقصودی و آرتین رحمانی نیز جان باختند.
جمهوری اسلامی در دروغی وقحیانه ادعا کرد تیراندازی به سمت مردم از سوی مأموران حکومتی نبوده و یک حمله تروریستی بوده است! شهروندان اما چنین ادعایی را رد کردهاند و در مراسم خاکسپاری کیان پیرفلک، مادرش پشت بلندگو ماجرای شب حادثه را تعریف و تأکید کرد این حمله تروریستی نبود و مأموران حکومتی به سوی آنها و دیگر شهروندان شلیک کردند.