در یکصدمین روز از انقلاب ملی ایران، از تداوم و گسترش این خیزش و همبستگی الهامبخش مردم ایران برای بازپسگیری و بازسازی ایران به وجد آمدهام. نخستین روزهای این جنبش را پس از قتل حکومتی مهسا به یاد میآورم که روزنامهنگاران و تحلیلگران در خارج از کشور این انقلاب را فقط یک اعتراض کوچک و ناچیز مینامیدند. اما ملت ایران به آنها ثابت کرد که اشتباه میکنند و همانطور که پدرم همیشه میگوید، هیچ چیز در جهان- نه این رژیم و نه قدرتهای جهانی- نمیتواند با اراده ایرانِ یکپارچه مقابله کند.
مردم ایران تاریخ میسازند و سرنوشت خود را رقم میزنند. ما ایرانیانی که به خارج از کشور تبعید شدهایم، در مقایسه با شجاعتهایی که مردم داخل ایران پیش چشم دنیا به نمایش گذاشتهاند، کار چندانی نکردهایم، اما ما نیز تلاش کردهایم هر کاری که در توان داریم انجام دهیم تا صدا و خواستههای ایرانیان را به جهان برسانیم.
از این رو، در یکصدمین روز انقلاب مردم ایران، این یادداشت را مینویسم تا بگویم که فداکاری عظیم ایرانیان خارج از کشور چه نتیجهای داشته است و نظرات خود را درباره کارهای دیگری که باقی مانده است نیز در میان بگذارم.
همانگونه که پدرم در تازهترین سخنان خود خطاب به ملت ایران گفت، هرگز در طول تاریخ، یک جنبش اعتراضی با این سرعت نتوانسته بود توجه جهانی را به خود جلب کند و وجدان بینالمللی را بیدار سازد. نمایندگان پارلمان اروپا به نشانه همبستگی با زنان ایران و کارزار گیسوبُران، بر صحن پارلمان ایستادند و موهای خود را بریدند. مشاهیر سراسر جهان در کنار مردم ایران ایستادند و دلاوری و فداکاری آنها را ستودند. اما این شجاعت و فداکاری فراتر از حمایت کلامی، اقدامهای عملی را نیز در آنها برانگیخته است.
در بازدید از سنای فرانسه و دیدار با قانونگذاران برجسته در پاریس، از نزدیک مشاهده کردم که آنها میخواهند برای حمایت از ایران و انقلابش، گامهای عملی بردارند.
خوشحالم که بگویم برای نخستین بار در تاریخ مبارزه در راه آزادی از چنگال این رژیم، جهان دارد اقدامات عملی انجام میدهد. دولت کانادا ۱۰ هزار عامل وابسته به رژیم جمهوری اسلامی را از پناه بردن به آنجا و پنهان کردن پولهایی که از مردم ایران دزدیدهاند، منع کرده است. در آمریکا قانونی برای تحریم علی خامنهای و ابراهیم رئیسی به دلیل جنایتهایشان علیه هموطنان ما وضع شده است. دولت آلمان و بسیاری دیگر از قدرتهای جهانی، اعلام کردهاند که دیگر به دنبال مذاکره با دیکتاتوری حاکم بر ایران نیستند. این تحول مهمی است که از سرازیر شدن میلیاردها دلار پول مردم ایران به سمت آنها و خرید گلولههای بیشتر برای کشتن ایرانیان بیشتر، جلوگیری میکند. درواقع، اروپا سرانجام نسبت به اینکه جمهوری اسلامی نهتنها برای مردم ایران، بلکه برای مردم جهان یک تهدید است، آگاه شده است. حمایت رژیم از جنایات پوتین در اوکراین، جمهوری اسلامی را بیش از پیش نزد اروپاییها منفور کرده و آنها را به این نتیجه رسانده که بالأخره باید دست به کار شوند. پارلمان اروپا تحریمهای تاریخی را علیه مقاماتی که مرتکب جنایت و نقض حقوق بشر علیه مردم ایران شدهاند، اعمال کرده است. برخلاف سیاست مماشات اروپا، این یک سنتشکنی تاریخی به شمار میآید.
درواقع، در حالی که من این مقاله را مینوشتم، دولت آلمان اعلام کرد که روابط تجاری با جمهوری اسلامی را تعلیق میکند. تجارت آلمان با ایران که بیشتر منافع آن نصیب رژیم میشود، سالانه حدود دو میلیارد دلار است. تعلیق چنین تجارتی، شاید مهمترین اقدام عملی در سه ماه گذشته برای پاسخگو کردن این رژیم و وارد کردن خسارت مالی به آن است.
صدای ایرانیان حتی در بالاترین سطوح دیپلماتیک و ژئوپلیتیک جهانی، یعنی سازمان ملل، نیز شنیده میشود. رژیم اسلامی از کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل، جایی که سزاوار عضویت در آن نبود، کنار گذاشته شد. و حتی فراتر از آن، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، اجرای مکانیسم تحقیق مستقل درباره جنایات جمهوری اسلامی علیه مردم ایران را تصویب کرد که بر اساس آن، این نهاد به صورت مستمر رژیم را رصد خواهد کرد و آن را پیش چشم جهانیان خواهد گذاشت و این اسناد و اطلاعات، تا وقتی که مردم ایران بتوانند در دادرسیهای آزاد و عادلانه، مسئولان این جنایات را محاکمه و پاسخگو کنند، حفظ خواهد شد.
ایرانیان، ملتی متحد در جنبشی برای بازپسگیری و بازسازی ایران، جهان را با فداکاری و ارادهی پولادین خود، به اقدام عملی وادار کردند؛ و ایرانیان خارج از کشور نیز در این راه از هموطنان داخل ایران حمایت کردند. گروهی از آنان چهل و سه سال پیش به ترک کشور مجبور شدند و عدهای نیز اخیرا ناگزیر میهن را ترک کردهاند. آنها دیدگاههای سیاسی متفاوتی دارند و از نسلهای گوناگون هستند، اما در یک چیز متحدند و آن این است که به هر روشی که میتوانند، از مردم داخل کشور حمایت کنند.
در حالی که رژیم سعی کرده است بین ما تفرقه بیاندازد، اما ایرانیان خارج از کشور ثابت کردهاند حتی وقتی ناگزیرند بیرون از میهن خود زندگی کنند، هرگز جمهوری اسلامی نتوانسته عشق و فداکاری و غرورشان را نسبت به ایران و ایرانی از آنها بگیرد. همزمان با اینکه بسیاری از متحدان خارجی به دنبال کمک به مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران بودهاند، اما این ملت ایران است که از هر گوشه جهان با تفاوتهای زمانی گوناگون، در این برهه سخت تاریخی، در کنار هم ایستاده است.
هرچند تا کنون کارهای مهمی انجام شده که ملت ایران باید به آن افتخار کند، اما همچنان کارهای بسیار بیشتری باید انجام شود. بدانید که ما ایرانیان خارج از کشور خسته نشدهایم و متوقف نخواهیم شد. کنشگران، کارشناسان، سازمانهای غیردولتی و کل جامعه ایرانی خارج از کشور، به کار خود برای حمایت از ایران و این انقلاب ادامه میدهند. برخی در حال گردآوری کادر پزشکی برای کمک به معترضان مجروح هستند. برخی دیگر در حال لابی کردن با دولتهای خارجی هستند تا با جلب حمایت حداکثری و راهبردی برای ارائه دسترسی به اینترنت آزاد، ابزارهای ارتباطی و مواردی از این دست برای مردم ایران فراهم کنند.
گروهی نیز در حال راهاندازی کارزارهایی برای نجات زندانیان سیاسی و عقیدتی ما و اخراج دیپلماتهای رژیم از اروپا هستند.
این تلاشها ادامه دارد و در هفتههای آینده اطلاعات بیشتری درباره آنها اعلام خواهد شد.
با گذشت صد روز از این انقلاب، ایرانیان تاریخ ساختهاند و برگهای تاریخی حماسه بزرگ ملت ایران در حال نگارش است؛ حماسهای که مردم ایران نویسنده فصل به فصل آن هستند. همانطور که مادربزرگم میگوید، ایمان دارم که نور بر تاریکی غلبه خواهد کرد و به زودی در ایران آزاد کنار هم خواهیم بود. با اتحادی که ایرانیان در سراسر جهان طی این یکصد روز از خود نشان دادهاند، میدانم آینده ایران حتی از گذشته نیز درخشانتر است.