مهدی نوذر – در اخبار آمده است برادران پیمان جبلی رئیس صداوسیمای جمهوری اسلامی به کانادا پناهنده شده‌اند! خبر را که پیگیر شدم مشخص شد برادرزاده جبلی رئیس فعلی صداوسیمای حکومت از مسافران پرواز۷۵۲ بوده که مانند همه سرنشینان هواپیمای اوکراینی در شلیک موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کشته شده است و عموهای وی به گفته خودشان جهت دادخواهی به کانادا پناهنده شده‌اند تا بتوانند صدای دادخواهی خود را به دادگاه عادل کانادا برسانند.
چند نکته در این مسئله قابل تامل است که گذشته از قصد آنها برای «دادخواهی» به آنها اشاره می‌کنم.
همانطور که می‌دانید رئیس صداوسیمای حکومت که درواقع مهمترین دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته و اکنون است، توسط شخص رهبر جمهوری اسلامی منصوب می‌شود. افرادی توسط رهبر جمهوری اسلامی برای این منصب انتخاب می‌شوند که هم خود و هم نزدیکان درجه یک آنها نزدیکی فکری عمیقی با حاکمیت داشته باشند تا منویات شخص رهبر حکومت را در این دستگاه دروغ‌پراکنی و تبلیغات به مخاطبان عرضه کنند.
بطور حتم نزدیکان شخص رئیس صداوسیمای رژیم از جمله فامیل درجه یک آنها نیز توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی از همه جهات مورد بررسی قرار می‌گیرند، گذشته و حال آنها مورد تفتیش دقیق قرار می‌گیرد تا احیانا نقطه سیاهی که با اصول جمهوری اسلامی مغایر باشد در پرونده آنها وجود نداشته باشد.
بر این اساس این افراد که امروز پرچم دادخواهی برای برادرزاده خود بلند کرده‌اند تا پیش از سقوط هواپیما از طرفداران جدی و محکم و وفادار و معتمد جمهوری اسلامی بوده‌اند و اگر چنین پیشامدی حادث نمی‌شد و عزیز خود را از دست نمی‌دادند قاعدتا کماکان در جبهه جمهوری اسلامی حضور داشتند.
نکاتی که در این مقدمه قابل تامل است اینست که حتی کسانی که سالها در بدنه نظام جمهوری اسلامی امرار معاش می‌کردند به عادلانه بودن دادگاه‌های نظام اعتقادی ندارند و اگر منافع آنها در تعارض با نظام قرار بگیرد دادگاه‌های نظام را بیدادگاه تلقی می‌کنند و برای دادخواهی به کشورهای دیگر پناه می‌برند!
اینها چهل سال به مردم القاء کرده‌اند که عدالت فقط در دادگاه‌های جمهوری اسلامی برپاست و حالا که منافع خودشان وسط است به آن «عدالت» پشت پا می‌زنند و برای دادخواهی راهی غرب می‌شوند!
نکته دیگری که قابل توجه است اینست که سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران در ۱۸ دی ۹۸ اتفاق افتاد و همانگونه که تمام دنیا شاهد بود جمهوری اسلامی دو ماه پیش از آن در سه روز ۱۵۰۰ تن شهروندان ایرانی را کشته بود.
آیا برادران جبلی آنزمان احساس نکردند سمت درست تاریخ ایستادن، یعنی کنار مردم و همدردی با خانواده‌های کشته‌شدگان و احیانا دادخواهی برای آنها؟!
چرا حالا که به دنبال دادخواهی خانواده خود هستند یادشان افتاده که سمت غلط تاریخ ایستاده بودند؟!
آیا آن زمان دادگاه‌های جمهوری اسلامی عادلانه احکام اعدام جوانان را صادر می‌کرد؟! و حالا نوبت به خودشان که رسید دادگاه های جمهوری اسلامی بیدادگاه شدند؟! من برای تمام مردم دنیا به‌خصوص مردم ایران که چهل سال است تحت حاکمیت جبارترین حکومت تاریخ زندگی می‌کنند این حق را قائلم که فریاد دادخواهی خود را به هر دادگاهی در دنیا که صدایشان را می‌شنود ببرند ولی ای کاش این وجدان دادخواهی را برای تمام مردم ایران داشته باشیم و فقط زمانی که منافع خودمان به خطر می‌افتد یادمان نیاید که قضات دادگاه‌های جمهوری اسلامی ناعادلانه‌ترین و خودفروخته‌ترین قضات جهان هستند.
کاش زمانی که ستار بهشتی را کشتند و مادرش را کتک می‌زدند دادخواه او می‌شدیم.
کاش آن زمان که جوانان این وطن را با بی‌عدالتی و قساوت بی‌پایان اعدام می‌کنند انسانیت و شرافت خود را به بهانه وابستگی به حکومت و معاش خود گرو نگذاریم تا اگر خودمان هم گرفتار بی‌عدالتی شدیم صدای دادخواهی برای ما بلند شود و نه اینکه آرزو کرد کاش تمام مردم ایران مانند خانواده جبلی و بقیه مسئولان نظام جمهوری اسلامی فرزندانشان تابعیت و اقامت کانادا را داشتند که در صورت ظلم از ناحیه جمهوری اسلامی بتوانند در دادگاه صالح کانادا دادخواه خون فرزندان خود شوند!
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.
