سرنوشت مشترک رژیم‌های ایران و سوریه و روسیه

- جمهوری اسلامی در سوریه سرنوشت تهران را به دمشق گره زد و پس از جنگ اوکراین و افزایش نقش نظامی رژیم ایران در کنار روسیه، مسیر راهبردی تهران و مسکو نیز در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی بهم پیوند خورد.
- آنچه تهران در این جنگ در اختیار مسکو قرار داد، اینست که رژیم جمهوری اسلامی به عنوان تنها متحد آشکار روسیه که ممکن است هزینه این ماجراجویی را در آینده بپردازد، معرفی می‌شود.
- همه شایعات اخیر درباره کاهش نقش جمهوری اسلامی ایران در سوریه در نتیجه‌ی فشار روسیه بر حکومت ایران نه تنها درست نیست بلکه مسکو به بهای نقشی که رژیم ایران در جنگ اوکراین ایفا می‌کند، به آن امتیاز بیشتری در راستای منافع راهبردی تهران در معادلات سوریه خواهد داد.

شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ برابر با ۱۴ ژانویه ۲۰۲۳


مصطفی فحص (شرق الاوسط) – از پایان جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۹۰ تا تاریخ خروج ارتش اشغالگر سوریه از لبنان در سال ۲۰۰۵، قشر سیاسی لبنان شعار وحدت راه و سرنوشتِ سوریه و لبنان را به منظور توجیه تسلیم خود در برابر اراده رژیم اسد ترویج می‌کرد. رژیم سوریه در آن زمان تمام مفاصل دولت لبنان، نهادها، احزاب و نقش آنها را کنترل می‌نمود و حتی تلاش می‌کرد کل جامعه لبنان را با اعمال امنیتی خود از طریق به کار گرفتن دستگاه امنیتی مشترک سوریه – لبنان مرعوب کند و همه صداهای مخالف را محاصره، سرکوب، تبعید، زندانی یا منزوی کند.

وفاداران به بشار اسدنچنان ولادیمیر پوتین را دوست داشتند که به او لقب «ابو پوتین» داده بودند

شعار «وحدت در سرنوشت» تنها یک هدف داشت و آن پیوند دادن مسیر و سرنوشت دو رژیم به یکدیگر بود به این معنی که سقوط قیمومیت سوریه بر لبنان باعث بی‌ثباتی و سقوط رژیم آل اسد  در سوریه می‌شود. رژیم جمهوری اسلامی نیز بعدها برای حضور پرهزینه خود در سوریه چنین رویکردی داشت. پس با آغاز انقلاب مردم سوریه علیه اسد، رژیم تهران برای حفاظت از اقتدار خانواده اسد خیز برداشت و سقوط اسد در دمشق را باعث بی‌ثباتی داخلی و تضعیف خود در خارج دانست و شعار وحدت راه و سرنوشت دمشق با تهران را مطرح کرد.

مسکو از وضعیت سوریه و ایران و ارتباط آنها با امنیت ملی و ثبات رژیم اسد غافل نبود، زیرا روسیه اولین کشوری است که به ضرورت سرکوب انقلاب مردم سوریه و جلوگیری از دستیابی به اهداف آن خیزش  پی‌ برد. مسکو می‌دانست که سقوط اسد بطور مستقیم تاثیرات و پیامدهای منفی برای تهران در پی خواهد داشت و آتش شعله‌های انقلاب مردم سوریه به سمت تهران هم سرایت خواهد کرد و اگر در تهران موفق می‌شد، ناگزیر به دیوارهای کرملین هم می‌رسید. بنابراین در لحظه حساسی که ماشین جنگی اسد که متکی به جمهوری اسلامی بود در مقابل گروه‌های مسلح سوری شروع به عقب‌نشینی کرد، روسیه دست به مداخله نظامی زد و شهرها و روستاهای سوریه را که علیه رژیم اسد قیام کرده بودند با خشونت بی حد و حصر بمباران و انقلاب را به یک جنگ و خشونت‌بار و ویرانگر و خونین تبدیل کرد. به این ترتیب وحدت راه و سرنوشت را دوباره بین تهران و دمشق برقرار و ریختن خون مردم سوریه را مجاز نمود.

در جنگ روسیه علیه اوکراین، تهران که از سوی غرب ناامید شده بود، برای انعقاد یک اتحاد استراتژیک با مسکو خیز برداشت. به گفته ویلیام برنز رئیس سازمان سیا، آمریکا مسئولیت نزدیکی بیش از حد میان مسکو و تهران را بر عهده دارد. زیرا رژیم ایران به دلیل تحریم‌های مربوط به پرونده هسته‌ای و روسیه به دلیل انزوا از سوی آمریکا و اروپا به دلیل جنگ اوکراین، بهم نزدیک شدند.

پس از جنگ اوکراین و افزایش نقش نظامی رژیم ایران در کنار روسیه، عملا دیگر نمی‌توان مسیر راهبردی این دو را در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی از هم جدا  کرد.

آنچه تهران در این جنگ در اختیار مسکو قرار داد، اینست که رژیم جمهوری اسلامی به عنوان تنها متحد آشکار روسیه که ممکن است هزینه این ماجراجویی را در آینده بپردازد، معرفی می‌شود. رژیم جمهوری اسلامی در چندین پرونده که مهم‌ترین آنها پرونده سوریه است با روس‌ها از نظر استراتژیک اتفاق نظر دارد گرچه در برخی موارد از نظر تاکتیکی با هم اختلاف دارند.

از این رو، همه شایعات اخیر درباره کاهش نقش جمهوری اسلامی ایران در سوریه در نتیجه‌ی فشار روسیه بر حکومت ایران نه تنها درست نیست بلکه مسکو به بهای نقشی که رژیم ایران در جنگ اوکراین ایفا می‌کند، به آن امتیاز بیشتری در راستای منافع راهبردی تهران در معادلات سوریه خواهد داد.

علاوه بر این، ماهیت فرقه‌ای رژیم اسد و ارتباط ایدئولوژیک آن با رژیم ایران، آن را به گزینه‌ای مهم برای اتحاد با تهران تبدیل کرده است. حتی اسد بیش از مسکو به تهران اعتماد دارد، زیرا آل اسد می‌دانند که رژیم تهران از نظر ساختاری هرگز نمی‌تواند از ماهیت فرقه‌گرای خود دور شود. ماهیت فرقه‌ای رژیم سوریه به عنوان ضامن اصلی حضور جمهوری اسلامی ایران در این کشور است، این در حالیست که درباره روسیه تردیدهای داخلی در سوریه وجود دارد مبنی بر اینکه هر آن ممکن است مسکو بر سر خانواده اسد چانه‌زنی و معامله کند.

البته در حال حاضر معادله تغییر اسد به مهره دیگری از سوی روسیه منتفی شده چرا که روسیه و رژیم ایران هر دو به شخص بشار اسد به عنوان نماد پیروزی خود در این کشور که هیچکس نمی‌تواند او را سرنگون کند، نگاه می‌کنند.

بر اساس آنچه گفته شد، شرط محدود کردن نقش جمهوری اسلامی ایران در سوریه توسط مسکو با اولین پهپاد ایرانی که ارتش روسیه علیه شهرهای اوکراین به کار برد، برای همیشه از بین رفت  و این بدان معناست که اتحاد روسیه پوتین و رژیم ایران برای مسکو عمیق‌تر از برخی مسائل در سوریه است.

برخی کشورها در نتیجه اختلافاتشان با آمریکا یا به بهانه پر کردن خلاءها یا تحمیل نوعی توازن عربی یا منطقه‌ای با جمهوری اسلامی ایران مشتاق عادی ساختن روابط با اسد هستند. اما این کشورها باید:

اول سربازان یا مزدوران خود را برای محافظت از رژیم اسد به سوریه بفرستد، همانطور که تهران انجام داد!
و دوم، باید پهپادهای خود را برای جنگ در کنار مسکو در اوکراین بفرستند همانطور که تهران انجام داد!

پس از طی این مراحل این کشورها می‌توانند در سوریه برای خود ناحیه‌ای به دست آورند، اما پس از آنکه رژیم‌های روسیه و ایران با هم آن را تعریف کردند!

*منبع: وبسایت عربی تلویزیون آمریکایی «الحره»
*نویسنده : مصطفی فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=310007