منجلاب سیاسی

دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ برابر با ۳۰ ژانویه ۲۰۲۳


نصرت واحدی – نویسنده از سال ۱۳۵۸ تا کنون نه تنها درباره خدمات سلسله پهلوی به تفصیل مقالات بسیاری نوشته بلکه مدام به این مطلب نیز اشاره دارد که «سلطنت مشروطه» دیگر نمی‌تواند به ایران باز گردد (با ذکر دلیل).

افزون بر این اگر مردم به نظام پادشاهی میل داشته باشند این تمایل تنها همراه با انسانشناسیAnthropology و انسانگرائی Humanism می‌تواند تحقق یابد. زیرا انسانشناسی می‌آموزد که شهوت قدرت و مال و مکنت در همه هست. پس به هیچکس و مرجعی با هیچ دلیلی نمی‌توان اعتماد کرد. از این رو قدرت سیاسی می‌بایست همیشه دارای سوپاپ‌های اطمینان باشد تا به‌موقع جلوی زیاده‌روی‌ها را بگیرد. این سوپاپ‌ها هرگز نمی‌تواند از گروه وامانده‌های ولایت فقیه باشد.

کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی!

از سوی دیگر انسانگرائی تنها فرآیندی است که شناخت فردی (سابژکتیو) را به شناخت عینی (آبژکتیو) بر می‌گرداند*.  متأسفانه این بُن‌مایه‌های مدنی در جامعه کنونی ایران وجود ندارد وگرنه دچار این منجلاب سیاسی نمی‌شد. به ویژه اینکه این بُن‌مایه‌ها پیش‌فرض مردم‌سالاری نیز هستند. پس ایران راه درازی در درک مردم‌سالاری دارد. گناه این آشفتگی به گردن آنهائی است که به دروغ خود را «الیت» جامعه معرفی می‌کنند. درک مردم‌سالاری در هر کشوری یکی از مهم‌ترین وظایف الیت جامعه است که در ایران متأسفانه  چرخش این وظیفه مدت‌هاست که لنگ می‌زند.

اخیرا کسانی هم پیدا شده‌اند که فکر می‌کنند همه چیز را می‌دانند (بر اساس صرفا مشاهدات خود). اما آنها لازم است  دریابند که فقط با دیدن نان سنگگ در دست مردم، کسی نمی‌تواند نان سنگگ بپزد!

از سوی دیگر من نویسنده و هزاران کسانی که این جنجال توخالی را با  بی‌اعتنائی پاسخ دادند ناگهان نام خود را در لیست «به من رأی بدهید» دیدیم!

تقلّبی که رندان و معرکه‌بگیران این فتنه را تنها دزد نام‌ها معرفی نمی‌کند بلکه این یک تجاوز به فردیتی است که ایمانوئل کانت آن را متعالی ساخت و رضاشاه با مفهوم شناسنامه همهﻯ ایرانیان را با همهﻯ حق و تکلیف برابری  که دارند متشخص و  شهروند نمود. چنین جسارتی به تشخص ایرانیان  آنها را دوباره رعیت می‌کند. از دید ایمانوئل کانت شخص کسی است که معقول باشد. پس جنجال «به من رأی بدهید» قصدی جز استبداد ندارد.

بعلاوه آنها که امروز انسان را وسیلهﻯ رسیدن به قدرت می‌کنند فردا که به قدرت برسند هیچ تنی از آزار آنها مصون نخواهد ماند.

پس اگر به این تجاوز رسانه‌های گروهی پاسخ دندان‌شکنی ندهند مطمئنأ داغ حسرت جامعهﻯ مدنی بر دل آیندگان  باقی خواهد ماند.

منجلاب سیاسی

پوپولیسم یا شور و هیجان بی‌ریشه‌ای که فراز «به من رأی بدهید» به همراه داشت، نشانهﻯ وجود منجلابی سیاسی است که رگه‌های آن در آشوب‌های اجتماعی پیش از «انقلاب به اصطلاح اسلامی» قرار دارد. آشوب‌هائی که از ایدئولوژی‌های وارداتی و یا ترکیبی از آنها با بنیادگرایی اسلامی به صورت کثرت متافیزیکی به کثرت اصیل جامعه افزوده شده است.

چنین کثرتی مدام به شهادت تاریخ بی‌ثباتی سیاسی کشور را رقم خواهد زد.

نویسنده سعی می‌کند این منجلاب سیاسی را بر پایهﻯ استدلال علمی‌- منطقی  بررسی و تحلیل نماید.

شخصی با نام مستعار «کی پرویز ورجاوند» (پرویز حدادی زاده پان ایرانیست) در ورقه‌ای که آرم «شورای بازپس‌گیری ایران” را دارد ادعا می‌کند که «طرح راهبردی دستیابی به  تشکیلات راهبری انقلاب» «زن، زندگی آزادی» را تهیه کرده است.

ایشان می‌گویند این «طرح متشکل از ۱۱ بند و ۸ تبصره برای داشتن رای اعتماد رهبران میدانی محلات سراسر کشور و مشروعیت دادن به آن» با شعار «هیات معتمدین حمایتت می‌کنیم» است.

الف
نخست اینکه هیچ فردی به تنهایی نمی‌تواند این طرح را تهیه کرده باشد پس حق این بود که ایشان همه کسانی را که در نوشتن این طرح شرکت داشته‌اند معرفی می‌کرد تا مردم بدانند با چه کسانی روبرو هستند و سخنان آنها تا چه انداره ارزش پذیرش دارد.

ب
هر طرح راهبردی نمی‌تواند یگانه باشد. بلکه می‌بایستی در یک «دیسکورس» مطلوب‌ترین راهبرد را از میان همه‌ى راهبردها برگزید. پس «شورای بازپس‌گیری ایران» که هویت‌اش بر مردم نامعلوم است فرآیندی را به نام «به شاهزاده رضا پهلوی رأی بدهید» راه می‌اندازد که در آن تنها رأی دادن مطرح نیست بلکه سخن از «اختیار تام» دادن است. یعنی شاهزاده در مورد مذاکره با کشورهای خارجی و یا دوران گذر و ایجاد دولت موّقت و طرز انتخابات و به وجود آوردن نظام آینده و چگونگی آبادسازی کشور و همه و همه می‌تواند هرطور که خودش صلاح بداند اقدام نماید.

اکنون معنی معرکه «ققنوس» معلوم می‌شود که افرادی طرح تهیه می‌کنند و برای مقام‌های کشور برای خودشان کفش و کلاه می‌دوزند.

بر در ارباب بی‌مروّت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید

این طرز تفکر با طرز تفکر طرفداران خمینی هیج فرقی ندارد. آنها هم فریاد می‌زدند: حزب فقط حزب‌الله، رهبر فقط روح‌الله!

آخر مگر مردم ایران گوسفند هستند که سگ‌های گله بیایند و گوسفندها را به سمت طویله بکشند؟!

ج 
به کار بردن عبارت «مشروعیت دادن به کارها» نشان می‌دهد که دانائی جناب کی پرویز اصلا با مفاهیم سیاسی و سیاست بیگانه است. در مبارزه که عرف و شرع معنی ندارند. همینطور مردمی‌ که در ایران با شعار «زن، زندگی و آزادی» با ولایت فقیه مبارزه می‌کنند انقلابی نیستند. شعار آنها «کی پرویزخان» خودمختار بودن است (زن، زندگی و آزادی). یعنی آنها می‌گویند : ما می‌خواهیم خودمان را خود بسازیم، هرجور که می‌خواهیم رخت و لباس بپوشیم. دوست دختر یا پسر اگر داریم به کسی مربوط نیست، ولایت فقیه حق ندارد به فضای خصوصی ما تجاوز بکند و از همه مهمتر  ما رهبر و راهبرد نمی‌خواهیم.

درست این عدم فهم شما و راهبردسازی‌هایتان به جنبش هجوم و تسخیر مردم در درون کشور لطمه می‌زند! و حرکت مردم به سوی فرآیند مردم‌سالاری را منحرف می‌کند. این عمل اشتباه یا به خاطر عدم آگاهی از سیاست، تشکیلات، عدم درک درست انسان‌شناسی (آنتروپولوزی) است و یا از روی خودخواهی محض است که نه سو به انسانگرائی (هومانیسم) بلکه جهت به سرکوبگری دارد.

د 
عجبا خود این رأی‌گیری نیز از نظر تشکیلاتی و عملی اشتباه و به گمراهی مردم خواهد انجامید. زیرا شما با این کار نه تنها کثرت اصیل و متافیزیکی جامعه را حذف کرده‌اید، بلکه شاهزاده رضا پهلوی را نیز به درجه‌ى خدائی رسانده‌اید زیرا بر این پندار تکیه دارید که تنها ایشان‌اند که می‌توان به وی اعتماد داد.

در حالی که رأی‌گیری تنها به دلیل آماری بودن نظرات (عدم یقین) شکل می‌گیرد. درست به این اشتباه شما نیز مردم پاسخ داده‌اند. یعنی این کار شما جامعه را دو تکه کرده است. یکی آنها که به رضا پهلوی  اعتماد دارند و آن دیگران که به او بی‌اعتمادند.

به عبارت دیگر این کُد (اعتماد/ عدم اعتماد) جامعه را به سیستمی‌ غیرواقعی تبدیل نموده که در آن طیف از چپ چپ تا راست راست اصلا وجود ندارد. بیچاره مردمی‌ که در این جامعه می‌خواهند زندگی بکنند.

از این رو دوستی  شما آقای کی پرویز و امثال شما با رضا پهلوی  یک دوستی خاله خرسه است.

حال اینکه شما اگر به شاهزاده رضا پهلوی به عنوان یک فرد مطمئن باور دارید می‌بایست سعی می‌کردید با گروه‌های مختلف اپوزیسیون، انجمن‌های متفاوت، حتی مذهبیون ضمن مذاکره به یک توافق برسید. در حالی که این کار شما  تنها یک تفرقه بیش نیست.

اما تفرقه‌افکنی نشانه ضعف بزرگی است که در اپوزیسیون وجود دارد. این ضعف از آنجا سرچشمه می‌گیرد که اپوزیسیون نمی‌تواند سخنان خود را به عمل تبدیل کند. تبدیل هر سخن به عمل تنها با ایجاد تشکیلات ممکن می‌شود. این تشکیلات می‌بایست در ایران و نه در بیرون کشور به وجود آید.

نگاه کنید خمینی با تشکیلات مذهبی درون کشور (مساجد) توانست سخنان خود را به عمل تبدیل کند. عملی که بسیج مردم را در نهایت به همراه داشت. حتی با وجود ایدئولوژی‌های مختلف و عقب‌مانده از مردم‌سالاری آنها همه با وی بیعت (توافق) کردند.

ه
اساسأ سخنان شما از جمله  «هیات معتمدین حمایتت می‌کنیم» بدون تشکیلات در درون کشور هرگز عملی نیست. و در چارچوب مبارزات ضد ولایت فقیه یک ساده‌لوحی است. زیرا شما اصلأ ساختار جامعه ایران کنونی را نمی‌شناسید تا معتمدین را بشناسید. این ساده‌لوحی از آنجا ناشی می‌شود که شما برای کشور ایران تصوّری عقلانی در ذهن خود ندارید.

اجازه بدهید نظر خودم را در مورد ایران آینده در اینجا به اطلاع همگان برسانم:

نویسنده چه در کنفرانس لوکزامبورگ وچه در کنفرانس تورنتو  و واشنگتن توجه دادم که ایران به دلیل کثرت متافیزیکی حتی اگر ولایت فقیه سقوط بکند سال‌ها نه ثبات سیاسی و نه رفاه اجتماعی خواهد داشت. بلکه مدام با یکسری نوسانات میرا دولت و یا نظام سیاسی خود را دگرگون می‌کند تا در نهایت کثرت متافیزیکی از بین برود. این نوسانات ده‌ها سال طول خواهد کشید.

بنابراین پیش‌بینی هرچه تربیت جوانان کشور سریع‌تر و با روش‌های مدرن امروزی عمیق‌تر صورت بگیرد، و هرچه این تربیت در چارچوب احزاب مختلف شکل بگیرد  طول این بی‌سامانی کمتر خواهد شد. کاری که در این چهل و چند سال اخیر به آن پرداخته نشد تا شکل و محتوائی به خود بگیرد، تا مردم این سرزمین در منجلاب افکاری که فکر نیستند غرق نشوند.

*پروفسور دکتر نصرت واحدی فریدی فیزیکدن و استاد سابق ریاضی و فیزیک در دانشگاه صنعتی آریامهر («شریف»)، دانشگاه تهران و دانشگاه مونیخ دارای کتاب و مقالات فراوان در زمینه‌ی فلسفه و سیاست بر اساس پژوهش‌های ریاضی و فیزیک است.

* ن. واحدی: نقدی بر نوشته آقای عباس میلانی درباره آدمیت سعدی؛ اوت ۲۰۲۲؛ کیهان لندن


♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=311441