بسیاری از واحدهای تولید و صنعتی به دلیل رکود تورمی شدید و عدم حمایت دولت با کاهش تولید روبرو شده و به حالت احتضار درآمدهاند. کارخانه تولید لاستیک «کیان تایر» یکی از کارخانههایی است که هرچند سالها پیش یکی از کارخانهها موفق کشور بود حالا رو به زوال رفته و به سختی چرخ تولید را در حرکت نگهداشته است.
از هفتههای گذشته خبرهایی درباره کاهش سطح تولید به دلیل عدم توزیع گاز در بخش صنعت منتشر میشود. شهرکهای صنعتی در استانهای مختلف با اُفت فشار، سهمیهبندی یا قطع کامل گاز روبرو هستند و در نتیجه سطح فعالیت و تولید در آنها کاهش پیدا کرده است.
سیفالله امیری مدیرکل دفتر صنایع معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت به تازگی گفته است: «در حالی که قرار بود روزانه ۴۰ میلیون مترمکعب گاز برای کارخانههای فولادی در نظر گرفته شود این میزان به ۱۵ میلیون مترمکعب کاهش یافت و اخیرا نیز طی نامهای از سوی شرکت ملی گاز این میزان به ۱۰ میلیون مترمکعب کاهش یافته است.»
مدیرکل دفتر صنایع معدنی وزارت صمت با بیان اینکه بر اساس برنامههای وزارت نفت باید روزانه یک میلیارد و ۴۵۰ میلیون مترمکعب گاز در کشور تولید شود، گفته که «این در حالی است که در حال حاضر روزانه ۸۵۰ میلیون مترمکعب گاز تولید میشود که بین ۵۵۰ تا ۶۵۰ میلیون مترمکعب آن صرف خانوار، حدود ۱۲۰ میلیون مترمکعب آن صرف نیروگاهها و بقیه نیز صرف تولید میشود.»
همچنین گزارشها حاکی از آن است که از حدود یک ماه پیش تا کنون سهمیه گاز شرکتهای سیمان نصف شده و شرکتهایی هم که در جوار شهرهای بزرگ مستقر هستند، امکان سوزاندن مازوت به عنوان سوخت جایگزین را ندارند. از همین رو ۵۰ کارخانه سیمان کشور در آستانه تعطیلی قرار گرفتند.
سیامک حاج سیدجوادی کارشناس حوزه معدن به وبسایت «تجارتنیوز» گفته «وزارت صمت تا کنون برای ۲۲۰۰ معدن پروانه استخراج صادر کرده است، اما اکنون نزدیک به ۸۰۰ معدن فعال در ایران وجود دارد. پنج سال پیش تعداد معادن فعال، ۱۱۰۰ معدن بود. در حال حاضر صنعت سنگ ایران با یک سوم ظرفیتاش کار میکند و دو سوم معادن سنگ ایران تعطیل هستند. در پنج سال گذشته نیز ۳۰۰ معدن تعطیل شدهاند.»
جمهوری اسلامی تلاش دارد با آمارسازی و گزارشهای دستکاری شده وضعیت شاخصهای اقتصادی را بهتر از آنچه در واقعیت است نشان دهد به ویژه آنکه مبنای سازمانهای بینالمللی در ارائه گزارش و تحلیل همین دادههای حکومتی در ایران است. با اینهمه بانک جهانی در تازهترین گزارش خود با اشاره به اقتصاد ایران اشاره کرده و پیشبینی کرده که رشد اقتصادی در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ میلادی به ترتیب به ۲/۲ درصد و ۱/۹ درصد برسد؛ تخمین رشد اقتصادی ایران در سال گذشته میلادی (۲۰۲۲) معادل ۲/۹ درصد بود.
کاهش تولید و کوچک شدن اقتصاد ایران اما مشکلی ریشهدار به دلیل ناکارآمدی ۴۴ ساله جمهوری اسلامی است. اثرات بیتوجهی به زیرساختهای اقتصادی کشور در شرایط تحریم بیشتر چشمگیر شده و هرچه پیش میرود مشکلات بزرگتر و عمیقتر میشوند.
یکی از کارخانههایی که سالهاست در برابر ورشکستگی ایستادگی میکند و مدیران با زحمت چرخ تولید آن روشن نگه داشته اما گفته شده که دولت با وعدههای بیعمل پشت کارخانه را به زمین کوبیده، کارخانه تولید لاستیک اتومبیل و ماشینهای سنگین «کیان تایر» معروف به «پدر صنعت تایرسازی ایران» است.
«کیان تایر» یکی از قربانیان روند خصوصیسازی در ایران بود که هجدهسال است با بحران پی در پی روبرو بوده و حالا دیگر کارگران هم امیدی به حل مشکلات آن ندارند. این کارخانه خردادماه سال ۱۳۳۷ خورشیدی به عنوان نخستین کارخانه تایرسازی ایران با سرمایهگذاری مشترک ایران و شرکت بی.اف.گودریج آمریکا تاسیس شد و کمتر از سه سال بعد با احداث و تجهیز کارخانه تولید انبود در آن در اسفند ۱۳۳۹ آغاز شد. کیان تایر در سالها و دهههای اولیه یک شعار تبلیغاتی داشت: «لاستیکی که معجزه میکند….»
این کارخانه بعد از انقلاب نیز فعالیت خود را ادامه دارد و در نهایت در اوایل دهه هفتاد خورشیدی بار دیگر به روزهای اوج خود نزدیک شد. در سال۱۳۷۴ ظرفیت اسمی خطوط تولید «کیان تایر» با احتساب محصولات روکش به حدود ۳۰ هزار تن در سال رسید و در سال ۱۳۷۶ موفق به دریافت یازدهمین جایزه بینالمللی کیفیت اروپا شد.
موفقیت این کارخانه اما سبب شد به طعمهای برای ساختار مبتنی بر رانت و تباهی جمهوری اسلامی تبدیل شود و در اواخر دهه هفتاد به اسم «خصوصیسازی» واگذار شد!
بعد از واگذاری اولیه، مشکلِ «اهلیت مالک» و پیدا کردن مالکی که بتواند با تامین سرمایه در گردش و بازارهای فروش، کارخانه را سر پا نگه دارد، به مساله اصلی کیان تایر تبدیل شد و هیچ وقت هم حل نشد. اکنون کارگران کارخانه کیانتایر پس از بارها تعطیل و نیمهتعطیل شدن، امیدوار بودند وعدههای دولت رئیسی عملی شود اما این امید به ناامیدی تبدیل شده است.
سوم آذرماه ۱۴۰۱، ابراهیم رئیسی در جمع کارگران شرکت کیان تایر گفت: به هیچ عنوان چرخ تولید در این کارخانه نباید کُند یا متوقف شود. بالاترین مقام اجرایی کشور در آن سفرِ یکروزه به اسلامشهر، بر لزوم تخصیص و ارائه تسهیلات به شرکت برای ادامه روند فعالیت آن تا زمان تعیین تکلیف مالکیت و واگذاری آن تاکید کرد.
رضا بهرامی فعال کارگری در این کارخانه به خبرگزاری «ایلنا» گفته که فروردین امسال شماری از کارگران با رئیس قوه قضاییه را در سفر استانی غلامحسین محسنی اژهای به استان البرز دیدار کردند و اژهای قول پیگیری مشکلات کارگران را داده اما رفته و خبری از پیگیری نشده است.
ابراهیم رئیسی اوایل آذرماه با کارگران دیدار کرده بود اما وعدههای او مانند دیگر وعدههایش عملی نشده است. به گفته رضا بهرامی مشکل اصلی کارگران، واگذاری و تعیین تکلیف مالکیت است؛ اگر قرار بر واگذاریست، بایستی از خریدار احتمالیِ کارخانه حمایت شود تا ترغیب شود و اشتغال را حفظ کند.
رضا بهرامی توضیح داده تا «به زور بتوانیم یک حقوق حداقلی بگیریم. اداره تسویه، یکی از مدیران خود مجموعه را بالای کار گذاشته، این مدیر با دست خالی کارخانه را میگرداند، از مشتریان چک میگیرد، تبدیل به مواد اولیه میکند و تایر تولید میکنیم. تهیه مواد اولیه یک دردسر بزرگ است. مشتریان بزرگ هم به ما بیاعتماد شدهاند؛ تولید ما نهایت بیست تُن است، در حالیکه ظرفیت اسمی ما ۷۵ تُن است!»
این فعال کارگری در ادامه افزوده که «با توجه به تورم و وضعیت اقتصادی، فشار روی کارگران ما زیاد است؛ با حقوق حداقلی زندگی نمیچرخد؛ نگاه کارگر به اضافه کار است، نگاه کارگر به پاداش است، نگاه کارگر به مزایا است؛ اینها قطع شده چون مواد اولیه و منابع نداریم؛ اگر مواد اولیه داشته باشیم و با تمام ظرفیت تولید بکنیم، میتوانیم حقوق عادلانه بگیریم؛ یکسری از همکاران ما از مرز بازنشستگی رد شدهاند؛ اما تکلیف ۴ درصدِ سخت و زیان آور برای بازنشستگی پیش از موعد آنها مشخص نیست.»
رضا بهرامی با قیاس دوران شکوه و سالهای بیرونقِ این کارخانه بعد از آن گفته که «هجده سال است کارخانه مالکیت درست و حسابی ندارد؛ کارگران هجده سال با چنگ و دندان کارخانه را نگه داشتند؛ حتی جای دستگاه کار کردهاند تا کار تعطیل نشود، جای ماشین بار حمل کردند تا تولید متوقف نشود. حادثه و فوتی بسیار داشتیم، در هر سال یکی دو تا فوتیِ حادثه کار داشتیم اما بازهم کارگران رشادت و ازخودگذشتگی کردند. متاسفانه مالکانی که آمدند، سابقه کار تولیدی نداشتند، مدیران اجرایی بودند که فقط به فکر گذران امور روزمره بودند؛ کار را زمین زدند، پشت کیان تایر عاقبت به خاک مالیده شد.»