مریم آروین وکیل پایه یک دادگستری که دو ماه پیش حدود سه هفته بازداشت و بطور موقت تا صدور حکم دادگاه از زندان آزاد شده بود به شکل مشکوک و ناگهانی درگذشت. او وکالت شماری از بازداشتشدگان اعتراضات ماههای گذشته را به عهده داشت.
وبسایت «وکلاپرس» با انتشار خبری از درگذشت مریم آروین وکیل دادگستری خبر داده و تأکید کرده او دو ماه پیش از زندان آزاد شده بود. «وکلاپرس» که خبرهای صنفی وکلا در ایران را منتشر میکند تأکید کرده که در حال بررسی جزئیات بیشتر خبر و علت درگذشت این وکیل دادگستری است.
مریم آروین عضو کانون وکلای استان کرمان هفته نخست آذر ۱۴۰۱ بازداشت شد. او حدود سه هفته بعد و در ۲۱ آذرماه با سپردن قرار کفالت بطور موقت و تا زمان اعلام رأی دادگاه آزاد شده بود.
برخی گزارشها علت درگذشت این وکیل جوان را «خودکشی در پی وضعیت دشوار و فشارهای نیروهای امنیتی و قضایی» عنوان کردهاند. حکم دادگاه مریم آروین قرار بود به زودی صادر شود.
روابط عمومی کانون وکلای دادگستری کرمان، صبح امروز چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ خبر درگذشت مریم آروین را منتشر کرد. در متن این اطلاعیه بدون اشاره به علت درگذشت این وکیل دادگستری آمده است: «با تأثر فراوان درگذشت همکار محترم، سرکارخانم مریم السادات آروین را عرض تسلیت داشته و از خداوند منان برای آن مرحومه آرزوی علو درجات و غفران و رحمت الهی و برای بازماندگان ایشان صبر جمیل مسئلت مینماییم.»
مریم آورین طی سه ماه نخست اعتراضات وکالت شماری از بازداشتشدگان استان کرمان به ویژه آندسته از شهروندانی را که برای پرداخت هزینه وکالت مشکل داشتند پذیرفته بود. او همچنین به صورت رایگان مشاورههای حقوقی زیادی به خانواده بازداشتشدگان ارائه میداد.
طیبه نظری آموزگار و مادر مریم آروین نیز همزمان با بازداشت دخترش با ضرب و جرح بازداشت شد. کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، سهشنبه ۱۵ آذر در گزارشی با اعلام خبر دستگیری طیبه نظری و مریم آروین نوشت که «خانم طیبهنظری، دبیر دبیرستان دخترانه بنتالهدی صدر سیرجان، بیش از ده روز است در زندان «کهن شهر» سیرجان است. گفته شده مامورین هنگام بازداشت دختر ایشان دکتر مریم آروین وکیل دادگستری، به دلیل دفاع ایشان از دخترشان، خانم نظری را نیز بازداشت کرده و در انتقال به زندان آن دو را مورد ضرب و شتم نیز قرار دادند و با ایجاد جوّ ملتهب روانی سعی در پروندهسازی علیه ایشان دارند. مریم آروین وکیل دادگستری به جرم همراهی و ارائهی مشاوره به خانواده زندانیان که حرفهی وی میباشد، بازداشت شده و موقع دستگیری مقنعهی او را گرفته و روی زمین میکشند. این وکیل شریف دادگستری بیش از ده روز است به همراه مادرش، در زندان سیرجان محبوس است.»
کانالهای «وکلاپرس» و «تاریخ کانون وکلا» نیز به فاصله یک روز خبر بازداشت مریم آروین را به نقل از منابع دیگری منتشر کرده بودند.
یک هفته پس از انتشار خبر بازداشت مریم آروین با تأخیر ۱۰ روزه، و در روز ۲۱ آذرماه، کانال «تاریخ کانون وکلا» خبر آزادی وی را منتشر کرد: «دکتر مجید شعبانی رئیس کانون وکلای کرمان ضمن اعلام خبر آزادی وکیل مریم السادات آروین به تاریخ کانون وکلا، اعلام نمودند که وی ظهر امروز با صدور قرار کفالت آزاد شده است».
بر اساس اطلاعات منتشر شده در شبکههای اجتماعی مریم آروین در سن ۲۵ سالگی موفق به قبولی در آزمون صدور پروانه وکالت شده بود و در سن ۲۸ سالگی از رشته دکترای حقوق دانشگاه فردوسی مشهد فارغ التحصیل شده بود.
در ماههای گذشته شماری از شهروندان معترض پس از آزادی از زندان در فاصله چند روز یا چند هفته به شکل مشکوکی جان باختند. هرچند در برخی موارد مشخص شده که نهادهای امنیتی با فشار شدید بر خانواده خواهان اعلام «خودکشی» به عنوان علت درگذشت عزیزانشان هستند اما برخی فرضیه حذف سازمانیافته و یا ایست قلبی به دلیل اثرات داروهایی را که عمدا در دوران بازداشت به زندانی خورانده میشود مطرح میکنند.
در یکی از مرگهای مشکوک مشابه محسن جعفری راد متولد سال ۱۳۶۵ و منتقد سینما و کارگردان که نیمه آبان بازداشت شده بود، در نیمه دیماه درگذشت. علت درگذشت او «خودکشی» به دلیل افسردگی اعلام شد اما کارنامه حرفهای او آنقدر پربار بوده که نشان از امید به زندگی و آینده را در او نشان میدهد. او جدا از نویسندگی و کارگردانی و فیلسازی، در دانشگاه نیز تدریس میکرد. از سوی دیگر آنقدر امیدوار بوده که با وجود سرکوب شدید در اعتراضات شرکت کرده و بازداشت او در یکی از تجمعات شهر کرج صورت گرفته بود.
ادامه مرگ مشکوک بازداشتشدگان در ایران؛ یک فیلمساز پس از آزادی از زندان «خودکشی» کرد و جان باخت
«کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان» دیماه امسال در گزارشی تحقیقی اعلام کرد که از آغاز خیزش انقلابی از شهریور تا کنون دستکم ۲۸ شهروند بازداشتشده در جریان اعتراضات، زیر شکنجه یا به شکلی مشکوک و غیرقابل توضیح جان باختهاند.
بر اساس گزارشها، از آغاز خیزش انقلابی از شهریور تا کنون دستکم ۱۵ شهروند بازداشتشده به دلیل شکنجه و فشار برای گرفتن اعتراف اجباری جان باختهاند. همچنین ۱۲ شهروند بازداشتشده نیز به طرز مشکوکی پس از آزادی جان خود را از دست دادهاند و یا پیکر بیجان آنها در محلی پیدا شده است.
بر اساس گزارش جدیدی که «کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان» ارائه داده شماری از شهروندان بازداشتشده زیر شکنجه و فشار که غالبا برای انجام اعتراف اجباری صورت گرفته جان باختهاند؛ برخی دیگر از بازداشتشدگان هم در مرگهای مشکوک و غیرقابل توضیح جان خود را از دست دادهاند.
از جمله مرگهای مشکوک و غیرقابل توضیح عاطفه نعامی شهروند بازداشت شده که پیکر بیجان او در بالکن خانهاش پیدا شد یا شهروندانی که به فاصله چند روز از آزادی جان باخته و علت درگذشت آنها «خودکشی» یا «ایست قلبی» عنوان میشود.
ابعاد گسترده سرکوب؛ قتل شهروندان زیر شکنجه و مرگ مشکوک بازداشتشدگان
برخی بازداشتشدگان هم از داروهایی که در بازداشت به آنها داده شده و مشخص نیست چه بودهاند خبر دادهاند. از جمله این زندانیان محمدرضا آژر نوجوان ۱۸ ساله است که در نخستین روزهای اعتراضات در شهریور ۱۴۰۱ در مشهد بازداشت شد و پس از بیش از سه ماه و نیم بازداشت گفته در روز دوازدهم دیماه رگهای چشمانش از شدت فشار عصبی پاره شده و در زندان به او داروهایی دادهاند که نمیداند چه بوده است.
در گزارش «کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان» آمده که اسماعیل دزوار، رامین فاتحی، محمد لطفالهی، سامان قادرپور، یوسف رئیسی، احمد گودرزی، میلاد خوشکام، امید حسنی، هیمن آمان، امیر جواد اسعدزاده، محمد حاجی رسولپور، حامد سلحشور، شهریار عادلی، ایلیاد رحمانیپور، شادمان احمدی و مهدی زارع اشکذری افرادی هستند که در گزارش کمیته پیگیری بازداشتشدگان به عنوان افرادی که در بازداشت و بر اثر جراحات ناشی از شکنجه و ضربوجرح مأموران حکومتی جان باختند، معرفی شدهاند.
در این گزارش تأکید شده که «به غیر از افرادی که شرح آنان آمده از کشتهشدگان دیگری از جمله؛ آیدا رستمی، دنیا فرهادی، کورش پاژخ، مصطفی مباشر، عاطفه نعامی، رضا شرفی، حسن ناصریخور، امین خانلو، مرتضی سلطانیان، محمد عبداللهی، عماد حیدری، مهدی کابلی کفشگیری نیز نام برده شده که مرگهای مشکوک و غیرقابل توضیح داشتند. اینکه این افراد در زمان کشته شدن در بازداشت بودهاند یا در خیابان و مانند سایر معترضان به شکلهای دیگر جان باختند، هنوز در دست تحقیق است. به اینها باید افرادی را که نامشان هرگز رسانهای نشده و ما هنوز در مورد آنها چیزی نمیدانیم نیز بیافزاییم.»