نیروی محرکه جوامع بشری هرگز چیزی جز مردم نبوده. حتا وقتی رویدادها اعم از جنگ و انقلاب و اصلاح در طول تاریخ به نام یک فرد معروف میشود، اما هیچکس بدون مردمانی که با آن رویداد همراهی کردهاند، هرگز نمیتوانسته به شخصیت تاریخی چه مثبت و چه منفی تبدیل شود.
در کشاکشهای انقلابی عصر جدید اما در حالی که مردم مانند همیشه به عنوان «جمعیت تاریخساز» راه خود را میروند، برای بررسی فعل و انفعالات نیروهای اجتماعی و شهروندانی که ادعای نقشآفرینی در این تغییر و تحولات را دارند، میبایست همه کس و همه رویدادها و کنشها و واکنشها، و مهمتر از همه، مراحل روندی را که جامعه در حال طی آن است، در جایگاه واقعی خود دید و آنها را نه با هم اشتباه گرفت و نه در نقش جابجا و بیجا قرار داد. همانطور که بعدا در شرایط عادی و آزاد و امن که بر اساس حق انتخاب مردم برقرار میشود، برای مدیریت کشور و واحدهای اجتماعی نیز میبایست همه چیز و همه کس در جای خود قرار گیرد تا حکومت کارآمد باشد و از این طریق جامعه و دولتها نیز کارآمد شده و شهروندان بر بستر خیر همگانی تا جایی که ممکن است از کار و زندگی خود احساس رضایت کنند.
اکنون نیز اگر بازیگران و رویدادهای روند انقلابی که ایران در آن بسر میبرد، در جای خود قرار نگیرند بطوری که نتوان آنها را بر اساس شفافیت در گفتار و کردار نسبت به خیر همگانی و خواست عمومی جهت تحقق دمکراسی و حقوق بشر در ایران متحد سنجید، بعید است که نتیجهی این روند انقلابی یک دمکراسی کارآمد باشد بلکه چه بسا با افراد و جریانات مبهم و غیرشفاف از جمله از درون نظام جمهوری اسلامی به برقراری رژیمی مانند روسیه پس از فروپاشی شوروی بیانجامد!
از همین رو هشیاری و نقد و پرسشگری از ضروریات به ویژه همین روزهاست! آنهم با علم به اینکه مراحل مختلف یک انقلاب ساختاری، شامل دوران انقلابی و گذار از این رژیم، دوران انتقالی، و دوران تثبیتِ یک نظام حقوقی دمکراتیک در ایران متحد، سه مرحله متفاوت هستند که هر کدام با وجود زمینه و بستر و اهداف مشترک اما نه تنها مضمون و ساز و کارهای مختلف دارند بلکه بسیاری از بازیگرانش نیز تغییر خواهند کرد چرا که هر شرایطی، افراد و جریانات متناسب با آن شرایط را میطلبد. وگرنه مانند جمهوری اسلامی میشود که همانهایی که روند انقلاب ارتجاعی۵۷ را پیش بردند، پس از آن تنها مرگ توانست آنان را از صحنه خارج سازد آنهم در حالی که خانواده و فرزندان آنان همچنان بر «سفره انقلاب» نشستهاند!
تنها با درس گرفتن از تاریخ معاصر خود ایران و تجربیات کشورهای مشابه و همچنین تفکیک مراحل مختلف یک انقلاب ساختاری و «فروپاشی کنترل شده» به سود منافع ملت و مملکت است که میتوان به آنچه رسید که مردم بیش از چهار دهه برایش هزینه میدهند: آزادی و امنیت و رفاه!
الاهه بقراط| توئیتر | اینستاگرام|