ماجرای خیانت «اروپا آقا» به «ایران خانم»

دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ برابر با ۱۳ فوریه ۲۰۲۳


سیمرغ – موضوع سیاسی رابطه ایران و اروپا را اینبار در قالب یک قطعه نمایش و به صورت داستان بخوانید شاید بیشتر قابل درک شود.

مشاور:  بفرمایید ایران خانم، مشکلتون چیه؟
ایران خانم: والا چه عرض کنم. شوهرم اروپا آقا بهم خیانت کرده، برای این مسئله تماس گرفتم.

مشاور: چند وقته متوجه این خیانت شدید؟
ایران خانم: حدود ۴۴ سال پیش. درست ۲۲ بهمن سال ۵۷ بود که بهم خیانت کرد، اون موقع بود که فهمیدم با یه زن دیگه ریخته رو هم.

مشاور: پس مدت زیادیه. عجیبه که تا حالا پیگیر نشدین. بگذریم، درباره اون هووی جدید چه فکری می‌کنید؟ از شما بهتر بود؟
ایران خانم: اصلاً و ابداً. اصلاً قابل مقایسه نیستیم.

مشاور: میتونم ازتون خواهش کنم یک کمی درباره خودتون برام توضیح بدید؟
ایران خانم: من دختری زیبا و جذاب و پولدار بودم، طوری که زیبایی و ثروت من شهره جهان بود. خانواده‌ای با اصل و نسب دارم و فرهنگ خانوادگیمون شهره خاص و عامه. یه جورایی تمدن خانوادگی چند هزار ساله داریم. بچه‌هامم فوق‌العاده باهوش و با فرهنگ هستن…

مشاور: اونوقت میشه درباره هوویی که اومده هم یه توضیح مختصری بدید؟!
ایران خانم: والا چه عرض کنم، اسمش ملا خانومه. زشت و کثیف و بی‌فرهنگ. از همون اولم چندتا قتل انجام داده بود که اروپا آقا اونو می دونست ولی به روی خودش نیاورد. این هووی جدید از وقتی پاشو گذاشت تو خونه، به جای اینکه پولها رو خرج بچه ها بکنه، همه رو خرج دوست و رفیق های چاقوکشش کرد تا ازش حمایت کنن. طفلی بچه ها دیگه نونی نمونده براشون تا بخورن، وقتی هم کسی تو خونه اعتراض بکنه یا کتکشون میزنه یا با چاقو میره سراغشون…

مشاور: هیچ‌وقت شما اعتراضی نکردید که چرا اروپا آقا این هووی عجیب رو آورده خونه؟
ایران خانم: چرا چندباری پرسیدم، گفت به خاطر خودتون آوردم. گفت دیدم داری به بچه‌ها زور میگی و زورکی میخای متمدنشون بکنی، مگه پیشرفت و موفقیت زوریه؟ گفت دیدم بچه‌ها از دیکتاتوری و وضعیتی که تو درست کرده بودی ناراضی بودن و این هووی جدید وعده‌های خوبی میده و همه رو خوشحال میکنه، منم براتون آوردمش خونه.

مشاور: چه توجیه بچه‌گانه و مسخره‌ای. یعنی اروپا آقا قبل از اینکه با این ملا خانم ازدواج کنه نمی‌دونست این زن چه جور آدمیه؟ نمی دونست افکارش پوسیده و خطرناکه؟
ایران خانم: چرا می‌دونست ولی نیتش خیر بود. اون برای خوشحال کردن بچه‌ها باهاش ازدواج کرد ولی یهویی دید که خیلی بدتر از اون چیزیه که فکرشو می کرد.

مشاور: عجب!. اروپا آقا بعد از اینکه فهمید این زن چه جور آدمیه هیچوقت نخواست طلاقش بده؟
ایران خانم: والا از همون اول، هر روز می‌گفت که میخام طلاقش بدم ولی انگاری چون خطرناکه و ازش می‌ترسه، نمی‌تونه طلاقش بده.

مشاور: یعنی بهش کم‌محلی میکنه؟
ایران خانم: اروپا آقا از همون روز اول، از این ملا خانم بدی می‌گفت و به من می‌گفت تو خوبی، ولی تمام پولشو می‌داد به این خانم و همه مسافرتا هم اونو می‌برد، طوری که من و بچه‌ها تو فقریم. البته اینم بگما… درسته که پولهاشو میده به ملا خانم، ولی همیشه با جدیدت و اخم کرده باهاش حرف میزنه.

مشاور: خانم حالتون خوبه؟ احساس نمی‌کنید که اروپا آقا ریگی به کفش داره؟
ایران خانم: نه آقا این حرفا چیه؟ اروپا آقا اتفاقاً عاشق من و بچه‌ها است، مشکل ما اون زنیکه است که اومده تو خونمون. ما میخایم اونو بیرون بندازیم.

مشاور: خانم متوجه هستید چی دارید می‌گید؟ شما چقدر خانواده اروپا آقا رو می‌شناسید؟
ایران خانم: خیلی ساله که میشناسیمشون، یه جورایی ارتباط خانوادگی داریم. البته باید خدمتتون عرض کنم که پدربزرگ ایشون بارها در حق خانواده ما خیانت کردن ولی اون قضایا مال گذشته است، مهم الانه.

مشاور: این هووی شما، ملا خانم، احتمالا تو رخت خواب عشوه هایی میاد که شما از اون بی
خبرید. این اروپا آقا سرکارتون گذاشته.
ایران خانم: والا منم حس کردم که اروپا آقا از ملا خانم بدش نمیاد ولی روش نمیشه بگه. میترسه پشت سرش حرف دربیارن که این چه زنیه که گرفتی.

مشاور: ایران خانم، شما میگید خودتون و بچه‌هاتون درگیر فقر و بیماری و اعتیادید و اروپا آقا به روی خودشم نمیاره که خودش این هوو رو آورده تو خونه. چرا بی‌پرده و بدون رودربایستی نمی‌شینید باهاش حرف بزنید؟
ایران خانم: آقای مشاور، اول اینکه اروپا آقا اتفاقاً خیلیم آدم خوبیه. طفلی اون گناه نداره، ملا خانم  رو  از سر خیرخواهی آوردتش. دوم اینکه من نمی خوام از دستم ناراحت بشه، دارم تلاش میکنم با محبت و ترحم و نشون دادن جنازه بچه‌ها، دلشو به رحم بیارم که زنه رو طلاق بده و با من زندگی بکنه.

مشاور: خانم من دارم دیونه میشم. طرف ۴۴ سال پیش به شما خیانت کرده و توی این ۴۴ سال دلش برای شما به رحم نیومده، بعد انتظار دارید که الان دلش به رحم بیاد. اون آقا به فکر خودشه نه شما.

ایران خانم: شما بدبین و متوهم هستید. خوب طفلی اروپا آقا چیکار کنه؟ فعلا چیزی نگید شاید اروپا آقا پشیمون شد و به راه اومد، چون اروپا آقا خیلی آزادیخواه و دموکراسی‌خواهه!

مشاور: خانم من حرفمو پس میگیرم. مشکل اروپا آقا نیست، مشکل اصلی شما هستید!


♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۴ / معدل امتیاز: ۳

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=312664